1. he breaks the laws with perfect impunity
او با مصونیت کامل قوانین را می شکند.
2. These gangs operate with apparent impunity.
[ترجمه ترگمان]این تبهکاران با معافیت ظاهری کار می کنند
[ترجمه گوگل]این باندها با مجازات ظاهری کار می کنند
3. They continue to break the law with impunity.
[ترجمه ترگمان]آن ها به نقض قانون با معافیت از مجازات ادامه می دهند
[ترجمه گوگل]آنها همچنان قوانین را بدون مجازات شکست می دهند
4. Criminal gangs are terrorizing the city with apparent impunity.
[ترجمه ترگمان]تبهکاران مجرم، شهر را با مصونیت آشکار وحشت می کنند
[ترجمه گوگل]باندهای جنایی شهر را با مجازات ظاهری آشنا می کند
5. He behaved badly with impunity as he knew the teacher was weak.
[ترجمه ترگمان]او به شدت با مصونیت رفتار کرد، زیرا می دانست که معلم ضعیف است
[ترجمه گوگل]او به شدت با مجازات رفتار می کرد، زیرا می دانست که معلم ضعیف بود
6. You cannot break the law with impunity.
[ترجمه ترگمان]نمی توانید قانون را با معافیت از مجازات بشکنید
[ترجمه گوگل]شما نمی توانید قانون را بدون مجازات شکستن
7. Men can take off their shirts with impunity in public.
[ترجمه ترگمان]مردان می توانند بدون مجازات در ملا عام shirts را کنار بگذارند
[ترجمه گوگل]مردان می توانند پیراهن خود را با مجازات در عموم آزاد کنند
8. In return they receive fat pay packets and impunity.
[ترجمه ترگمان]در عوض آن ها بسته های پرداخت چربی و معافیت از مجازات دریافت می کنند
[ترجمه گوگل]در عوض آنها بسته های پرداخت چربی و مصونیت خود را دریافت می کنند
9. A general sense of impunity has added greatly to this situation.
[ترجمه ترگمان]یک حس عمومی از بخشودگی تا حد زیادی به این وضعیت افزوده است
[ترجمه گوگل]احساس عمومی از مصونیت از مجازات به این وضعیت افزوده است
10. The victims could be blamed and punished with impunity.
[ترجمه ترگمان]قربانیان را می توان سرزنش و مجازات کرد
[ترجمه گوگل]قربانیان می توانند سرزنش شوند و مجازات شوند
11. Abolishing impunity within the government is critical to the process.
[ترجمه ترگمان]معافیت از مجازات در دولت برای این فرآیند حیاتی است
[ترجمه گوگل]نقض عدم مجازات درون حکومت برای روند مهم است
12. Impunity is especially prevalent in cases of violence against women in Haiti.
[ترجمه ترگمان]مجازات به ویژه در موارد خشونت علیه زنان در هاییتی رایج است
[ترجمه گوگل]مصونیت در موارد خشونت علیه زنان در هائیتی شایع است
13. It's astonishing that these criminals are free to walk the streets with impunity.
[ترجمه ترگمان]جای تعجب است که این جنایتکاران آزاد هستند که بدون مجازات در خیابان ها راه بروند
[ترجمه گوگل]شگفت آور است که این جنایتکاران آزاد هستند که بدون مجازات در خیابان ها راه بروند
14. Most cases have never been investigated and extrajudicial killings have continued with impunity.
[ترجمه ترگمان]اغلب موارد هرگز مورد بررسی قرار نگرفته اند و کشتارهای غیرقانونی بدون مانع ادامه داشته اند
[ترجمه گوگل]اکثر موارد هرگز مورد بررسی قرار نگرفته اند و قتل عام غیرقانونی با مجازات ادامه دارد
15. In no other circumstances would she have tolerated militant vigilantes operating with impunity so far beyond their own domains.
[ترجمه ترگمان]در هیچ شرایط دیگری، she ستیزه جو را تحمل نمی کرد که با مصونیت از حوزه های خود عمل کند
[ترجمه گوگل]در هیچ شرایط دیگری، او معتقد بود که ستیزه جویان ستیزه جویانی که مجازات می شوند، به مراتب فراتر از حوزه های خود هستند