1. the heehaw of a donkey
عرعر خر
2. He heehawed and said everything had been arranged only by him.
[ترجمه ترگمان]او گفت که همه چیز را فقط با خودش ترتیب داده و همه چیز را مرتب کرده است
[ترجمه گوگل]او حیرت زده و گفت همه چیز تنها توسط او مرتب شده است
3. Donkey, Donkey I beg you, please don't sing heehaw .
[ترجمه ترگمان]الاغ، الاغ التماس می کنم، لطفا آواز بخوانید
[ترجمه گوگل]خر، خر من از شما خواهش میکنم لطفا هیهوا را بخوانید
4. Please don't sing heehaw, heehaw.
[ترجمه ترگمان]خواهش می کنم آواز heehaw، heehaw
[ترجمه گوگل]لطفا هیهوا را بخوانید، هیاهو
5. I'm a lion heehaw!
[ترجمه ترگمان]من یک شیر heehaw!
[ترجمه گوگل]من یه شیرین هستم
6. I shall feed you, I shall feed you . Please don't sing heehaw.
[ترجمه ترگمان]من به تو غذا می دهم، به تو غذا می دهم لطفا آواز بخوانید
[ترجمه گوگل]من شما را تغذیه می کنم، من شما را تغذیه می کنم لطفا هیهوا را بخوانید