1. The verdict resulting from his impeachment destroyed his political career.
[ترجمه جنیدی] نتیجه ی رأی استیضاح باعث از دست دادن حرفه ی سیاسیش شد
[ترجمه ترگمان]رای دادگاه منجر به از بین رفتن شغل سیاسی او شد
[ترجمه گوگل]حکم ناشی از تجاوز او باعث نابودی حرفه سیاسی او شد
2. They rescued impeachment from oblivion and made it part of their backward-looking constitutional structure.
[ترجمه ترگمان]آن ها استیضاح را از فراموشی نجات دادند و آن را بخشی از ساختار قانون اساسی خود کردند
[ترجمه گوگل]آنها امتناع از فراموشی را نجات دادند و آن را بخشی از ساختار عقب افتاده قانون اساسی خود ساختند
3. The constitution makes separate mention of impeachment.
[ترجمه ترگمان]قانون اساسی اشاره ای جداگانه به استیضاح کرده است
[ترجمه گوگل]قانون اساسی مستقیما به تجدید نظر اشاره می کند
4. Opposition groups filed impeachment charges that led to a U. S. -style Senate trial that began last month.
[ترجمه ترگمان]گروه های مخالف اتهاماتی را که به یک U منجر شد، تشکیل دادند اس محاکمه به سبک سنا که ماه گذشته آغاز شد
[ترجمه گوگل]گروه های مخالف ادعا کردند که اتهامات مربوط به جرایمی که منجر به محاکمه مجلس سنای ایالات متحده آمریکا شد که در ماه گذشته آغاز شد
5. The whole impeachment mess has finally come to an ungainly end but the ultimate significance of the debacle seems clear.
[ترجمه ترگمان]کل استیضاح به پایان نرسیده است، اما اهمیت نهایی افتضاح به نظر می رسد
[ترجمه گوگل]سرانجام ظروف سرباز زدگی به پایان نزول می رسند، اما اهمیت نهایی این خراب به نظر می رسد روشن است
6. There are grounds for impeachment.
[ترجمه ترگمان]دلایلی برای اعلام جرم وجود داره
[ترجمه گوگل]دلایل برای تجدید نظر وجود دارد
7. In addition to investor skittishness over the impeachment threat, the technology sector plunged for the third consecutive day.
[ترجمه ترگمان]بخش فن آوری علاوه بر تهدید کننده در مورد تهدید به استیضاح، برای سومین روز متوالی گرفتار شد
[ترجمه گوگل]سومین روز متوالی، بخش تکنولوژی علاوه بر انعطاف پذیری سرمایه گذاران نسبت به تهدید تجاوز، بخش تکنولوژی را کاهش داد
8. People who lived through the Clinton impeachment are entitled to get a sinking feeling.
[ترجمه ترگمان]افرادی که در استیضاح کلینتون زندگی می کنند حق دارند احساس غرق شدن داشته باشند
[ترجمه گوگل]افرادی که از طریق تحریم کلینتون زندگی می کنند، حق دارند احساس غرق شدن داشته باشند
9. Only the three senior judges could initiate impeachment proceedings against the president.
[ترجمه ترگمان]تنها سه قاضی ارشد می توانند استیضاح علیه رئیس جمهور را آغاز کنند
[ترجمه گوگل]تنها سه قاضی ارشد می توانند در برابر رئیس جمهور محاکمه مصاحبه کنند
10. The added wrinkle of possible impeachment proceedings only heightened investors' concern over the budget stalemate in Washington.
[ترجمه ترگمان]چین و چروک اضافه شده از روند استیضاح، تنها نگرانی سرمایه گذاران در مورد بن بست بودجه در واشنگتن را افزایش داد
[ترجمه گوگل]چروکهای اضافه شده از محاکمه احتمالی مصونیت تنها نگرانی سرمایه گذاران نسبت به وضعیت بودجه واشنگتن را افزایش دادند
11. No one in the House has initiated formal impeachment proceedings against Mr Rubin.
[ترجمه ترگمان]هیچ کس در مجلس استیضاح رسمی علیه آقای روبین را آغاز نکرده است
[ترجمه گوگل]هیچکسی در مجلس شورای ملی، اقدامات متقاعد کننده ای علیه آقای روبین را آغاز نکرده است
12. The threat of impeachment proceedings -- a grenade flung earlier this month by Rep.
[ترجمه ترگمان]تهدید روند استیضاح - - یک نارنجک که در اوایل این ماه توسط نماینده مجلس پرتاب شد
[ترجمه گوگل]تهدید محاکمه مصیبت بار - یک نارنجک که در اوایل ماه جاری توسط پلیس کشته شد
13. Impeachment is quite rare in presidential systems.
[ترجمه ترگمان]استیضاح در سیستم های ریاست جمهوری بسیار نادر است
[ترجمه گوگل]مداخله در نظامهای ریاست جمهوری بسیار نادر است
14. Illinois legislature votes for impeachment efforts.
[ترجمه ترگمان]هیات قانونگذاری ایلینویز برای استیضاح رای می دهد
[ترجمه گوگل]قانونگذاران ایلینوی برای اقدامات تلافی جویانه رای دادند