1. coarse foods help to harden the gums
خوراک زبر به سفت شدن لثه ها کمک می کند.
2. Sorrow and trouble either soften the heart or harden it.
[ترجمه ترگمان]اندوه و زحمت قلب را نرم می کنند یا آن را نرم می کنند
[ترجمه گوگل]غم و اندوه و ناراحتی یا دلتنگ شدن یا سخت شدن آن
3. Hot steel is quenched to harden it.
[ترجمه ترگمان]فولاد داغ برای محکم کردن آن خاموش شده است
[ترجمه گوگل]فولاد داغ آن را سخت تر می کند
4. The varnish takes a few hours to harden.
[ترجمه ترگمان]لعاب روغن چند ساعت طول می کشد تا سفت شود
[ترجمه گوگل]لاک چند ساعت طول می کشد تا سخت شود
5. The varnish takes a few minutes to harden.
[ترجمه ترگمان]رنگ روغن چند دقیقه طول می کشد تا سفت شود
[ترجمه گوگل]لاک چند دقیقه طول می کشد تا سخت شود
6. He often went to the gym to harden his muscles.
[ترجمه ترگمان]او اغلب به باشگاه می رفت تا ماهیچه های خود را سفت کند
[ترجمه گوگل]او اغلب به ورزشگاه رفت تا عضلاتش را سخت کند
7. Their action can only serve to harden the attitude of landowners.
[ترجمه ترگمان]عمل آن ها تنها می تواند در راستای محکم کردن رفتار مالکان باشد
[ترجمه گوگل]اقدامات آنها فقط می تواند به نگرش مالکین زمین منجر شود
8. You've just got to harden your heart and tell him to leave.
[ترجمه ترگمان]تو فقط باید قلبت رو سفت کنی و به اون بگی از اینجا بره
[ترجمه گوگل]شما فقط قلب خود را سخت کرده اید و او را ترک کنید
9. I need to harden myself against disappointment.
[ترجمه ترگمان]باید خودم رو از نا امیدی دور کنم
[ترجمه گوگل]من باید خودم را در برابر ناامیدی سخت بگیرم
10. Property prices are just beginning to harden again.
[ترجمه ترگمان]قیمت املاک دوباره شروع به سفت شدن کرده است
[ترجمه گوگل]قیمت املاک دوباره شروع به سخت شدن می کند
11. The glue needs about 24 hours to harden.
[ترجمه ترگمان]چسب به حدود ۲۴ ساعت طول می کشد تا سفت شود
[ترجمه گوگل]برای چسباندن چسب باید حدود 24 ساعت طول بکشد
12. The clay needs to harden before it can be painted.
[ترجمه ترگمان]خاک رس باید قبل از کشیدن آن سفت شود
[ترجمه گوگل]قبل از اینکه بتوان آن را رنگ کرد، خاک رس نیاز به سخت شدن دارد
13. Hardships can harden even the best person. Amy Tan
[ترجمه ترگمان]Hardships می تواند حتی بهترین فرد را سفت کند امی تان
[ترجمه گوگل]سختی ها حتی بهترین فرد را سخت می کند امی قهوهای مایل به زرد
14. Evidence seemed to harden somewhat when a Glamorgan farmer went to the aid of a ditched van one dark night.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسید که یک دهقان ماگوت تا یک شب تاریک به کمک یک ون ditched می رود
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد شواهد به نوعی سخت تر شده است، زمانی که یک کشاورز گلمورم به کمک یک شب تاریک ون رفت