1. his arrival gave fresh impetus to peace talks
وارد شدن او به مذاکرات صلح جان تازه ای بخشید.
2. Each new rumour added fresh impetus to the smear campaign.
[ترجمه ترگمان]هر گونه شایعات تازه، انگیزه تازه ای برای کمپین لکه دار ساخت
[ترجمه گوگل]هر شایعه جدید، انگیزه تازه ای برای کمپین اسمیر اضافه کرد
3. The report may provide further impetus for reform.
[ترجمه ترگمان]این گزارش می تواند انگیزه بیشتری برای اصلاحات فراهم کند
[ترجمه گوگل]گزارش ممکن است انگیزه بیشتری برای اصلاحات فراهم کند
4. The treaty gave a fresh impetus to trade.
[ترجمه ترگمان]این پیمان به تجارت انگیزه تازه ای داد
[ترجمه گوگل]این معاهده به انگیزه تازه برای تجارت ادامه داد
5. Much of the impetus for change came from customers' opinions.
[ترجمه ترگمان]بیشتر انگیزه تغییر از نظرات مشتریان حاصل شد
[ترجمه گوگل]بخش عمده ای از انگیزه برای تغییر از نظرات مشتریان بود
6. His articles provided the main impetus for change.
[ترجمه ترگمان]مقالات او انگیزه اصلی برای تغییر بودند
[ترجمه گوگل]مقالات او انگیزه اصلی تغییر را فراهم کردند
7. The Prime Minister's support will give added impetus to the campaign against crime.
[ترجمه ترگمان]حمایت نخست وزیر انگیزه ای برای مبارزه علیه جرائم به دست خواهد آورد
[ترجمه گوگل]حمایت نخست وزیر انگیزه بیشتری برای مبارزه با جرم خواهد بود
8. This is the primary impetus behind the economic recovery.
[ترجمه ترگمان]این انگیزه اصلی در پس بهبود اقتصادی است
[ترجمه گوگل]این اولین انگیزه اصلی بهبود اقتصادی است
9. The recent publicity surrounding homelessness has given fresh impetus to the cause.
[ترجمه ترگمان]تبلیغات اخیر اطراف بی خانمانی انگیزه تازه ای به این دلیل داده است
[ترجمه گوگل]تبلیغات اخیر در مورد بی خانمانی به علت انگیزه تازه ای به بار آورده است
10. The discovery gave fresh impetus to the research.
[ترجمه ترگمان]این کشف انگیزه تازه ای به این تحقیقات داد
[ترجمه گوگل]این کشف انگیزه تازه ای برای تحقیق ارائه داد
11. The movement is steadily gaining impetus.
[ترجمه ترگمان]این حرکت به طور پیوسته انگیزه کسب می کند
[ترجمه گوگل]جنبش به طور مداوم به دست آوردن انگیزه
12. The treaty gave fresh impetus to trade.
[ترجمه ترگمان]این پیمان به تجارت انگیزه تازه ای داد
[ترجمه گوگل]این معاهده منجر به تقویت تجارت شد
13. This decision will give renewed impetus to the economic regeneration of east London.
[ترجمه ترگمان]این تصمیم انگیزه تازه ای به بازسازی اقتصادی شرق لندن خواهد داد
[ترجمه گوگل]این تصمیم انگیزه تازه ای برای بازسازی اقتصادی شرق لندن خواهد داشت
14. The slope added impetus to his speed.
[ترجمه ترگمان]شیب به سرعت خود افزود
[ترجمه گوگل]شیب انگیزه ای به سرعت او افزوده است
15. The treaty will give an impetus to trade between the two countries.
[ترجمه مصطفی امیرجانی] این پیمان به تجارت بین دو کشور انگیزه خواهد داد.
[ترجمه ترگمان]این پیمان باعث ایجاد انگیزه تجاری بین دو کشور خواهد شد
[ترجمه گوگل]این معاهده منجر به تجارت بین دو کشور خواهد شد