کلمه جو
صفحه اصلی

impacted


معنی : بهم چسبیده، تحت فشار، باهم جوش خورده، باهم جمع شده، کار گذاشتهشده، میان چیزی گیر کرده
معانی دیگر : هم فشرده، درهم چپانده، گیرافتاده، (دندان پزشکی - دندانی که به خاطر تنگی جا و غیره نمی تواند دربیاید) دندان گیر کرده، باهم جوش خورده مثل انتهای استخوانهای شکسته

انگلیسی به فارسی

بهم چسبیده، باهم جوش خورده(مثل انتهای استخوانهای شکسته)، باهم جمع شده، کارگذاشته شده، میان چیزی گیرکرده، تحت فشار


تأثیرگذار است، تحت فشار، بهم چسبیده، باهم جوش خورده، باهم جمع شده، کار گذاشتهشده، میان چیزی گیر کرده


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
(1) تعریف: forced closely into.

(2) تعریف: of a tooth, unable to break through the skin because of confinement by bone.

• wedged in firmly, embedded; pressed tightly together; overcrowded; of a tooth which is unable to fully erupt (dentistry)
an impacted tooth is unable to grow through your gum properly.

مترادف و متضاد

بهم چسبیده (صفت)
concrete, adherent, impacted

تحت فشار (صفت)
impacted, beneath

با هم جوش خورده (صفت)
impacted

با هم جمع شده (صفت)
impacted

کار گذاشته شده (صفت)
impacted

میان چیزی گیر کرده (صفت)
impacted

جملات نمونه

1. a substance impacted in the upper intestine
ماده ای که در روده ی فوقانی گیر کرده

2. the mule lay impacted in the mud
قاطر دراز به دراز در گل گیر افتاده بود.

3. The embargo impacted on export revenues.
[ترجمه ترگمان]تحریم بر درآمده ای صادراتی تاثیر گذاشت
[ترجمه گوگل]تحریم بر درآمد صادرات تاثیر گذاشت

4. The soldier impacted his sword into the ground.
[ترجمه ترگمان]سرباز شمشیرش را به زمین چسبیده بود
[ترجمه گوگل]سرباز شمشیر خود را به زمین انداخت

5. The company's performance was impacted by the high value of the pound.
[ترجمه ترگمان]عملکرد شرکت تحت تاثیر ارزش بالای پوند قرار گرفت
[ترجمه گوگل]عملکرد این شرکت با ارزش بالای پوند مواجه شد

6. Falling export rates have impacted the country's economy quite considerably.
[ترجمه ترگمان]کاهش نرخ های صادرات به طور قابل توجهی بر اقتصاد کشور تاثیر گذاشته است
[ترجمه گوگل]سقوط نرخ صادرات، اقتصاد کشور را به شدت تحت تأثیر قرار داده است

7. Her father's death impacted greatly on her childhood years.
[ترجمه ترگمان]مرگ پدرش در دوران کودکی او به شدت تحت تاثیر قرار گرفت
[ترجمه گوگل]مرگ پدرش تا حد زیادی بر روی دوران کودکی اش تاثیر گذاشته است

8. And carrots which looked like impacted wisdom teeth crossed with a fantasy of Edgar Allan Poe's.
[ترجمه ترگمان]و هویج که شبیه به دندان های خرد شده بود با خیال پردازی از ادگار آلن پو مقایسه می شد
[ترجمه گوگل]و هویجی که به نظر می رسید دندان های عقلانی تحت تأثیر قرار می گرفت، با فانتزی ادگار آلن پو فرق داشت

9. In September a second Luna spacecraft impacted on the near side of the moon.
[ترجمه ترگمان]در ماه سپتامبر یک سفینه فضایی لونا در نزدیکی ماه تحت تاثیر قرار گرفت
[ترجمه گوگل]در سپتامبر یک فضاپیمای دوم Luna در قسمت نزدیک به ماه گرفتار شد

10. Surging crowds impacted the theatre.
[ترجمه ترگمان]جمعیت surging بر تئاتر تاثیر گذاشتند
[ترجمه گوگل]جمعیت جنجالی تئاتر را تحت تاثیر قرار داد

11. Revision costs impacted both unit cost and cost as a percentage of sales.
[ترجمه ترگمان]هزینه های بازبینی بر هزینه واحد و هزینه به عنوان درصدی از فروش اثر گذاشت
[ترجمه گوگل]هزینه های تجدید نظر به عنوان درصدی از فروش، هزینه و هزینه واحد را تحت تأثیر قرار دادند

12. The main factor lead to impacted teeth was insufficient interdentium.
[ترجمه ترگمان]عامل اصلی منجر به دندان های فشرده شد ناکافی بود
[ترجمه گوگل]عامل اصلی منجر به آسیب دندان ها بین دندان ها نبود

13. Conclusions:The inversely impacted central incisors in the maxillae could be aligned by orthodontic operation. The teeth need not be extracted.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: برعکس، دندان های پیشین تاثیر معکوس در the می توانند با عملیات orthodontic تراز شوند نیازی نیست که این دندان ها استخراج شوند
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: با استفاده از عمل جراحی ارتودنسی، می توان برش های معکوس مرکزی متورم شده در مچ پا را ترک کرد دندان ها نباید استخراج شوند

14. Impacted tooth is a common disease in dental clinics.
[ترجمه ترگمان]دندان impacted یک بیماری شایع در کلینیک های دندان پزشکی است
[ترجمه گوگل]دندان آسیب دیده یک بیماری شایع در کلینیک های دندان است

15. Objective To evaluate the effect of autotransplantation impacted anterior tooth and premolar.
[ترجمه ترگمان]هدف ارزیابی تاثیر of بر دندان قدامی و دندان قدامی
[ترجمه گوگل]هدف: ارزیابی اثر دندان قدامی و پرمولر تحت تاثیر اتوتانپلاستی

پیشنهاد کاربران

درهم تنیده


کلمات دیگر: