کلمه جو
صفحه اصلی

geyser


معنی : چشمه اب گرم، اتشفشان، ابفشان، فوران تند، چشمه جوشان اب گرم و معدنی
معانی دیگر : آبفشان (چشمه ی آبگرمی که به طور متناوب فواره می زند و در ایسلند و زلاندنو و در پارک معروف یلوستون در ایالت وایومینگ آمریکا یافت می شود)، آبفشان گهگاهی، فوران تند وناگهانی داشتن یا کردن، فوران کردن

انگلیسی به فارسی

ابفشان، چشمه ابگرم، چشمه جوشان آب گرم و معدنی،آتشفشان، فوران تند وناگهانی داشتن یا کردن، فوران کردن


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a spring that erupts periodically, spewing up a stream of hot water, steam, or mud.

• natural hot spring that periodically sprays a fountain of water and steam into the air; hot water heater (british)
a geyser is a hole in the earth's surface from which hot water and steam are forced out.

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] آبفشان - چشمه آب گرم
[زمین شناسی] آبفشان چشمه داغی که آب داغ و بخار آب را بدرون هوا پرتاب می کند. بنظر می رسد دمای این چشمه حاصل برخورد توده های آب زیرزمینی و ماگما باشد

مترادف و متضاد

چشمه اب گرم (اسم)
lagoon, geyser, hot spring, laguna, thermae, thermal spring

اتشفشان (اسم)
geyser, volcano

ابفشان (اسم)
geyser

فوران تند (اسم)
geyser

چشمه جوشان اب گرم و معدنی (اسم)
geyser

fountain


Synonyms: gusher, hot spring, jet, spout, thermal spring


جملات نمونه

1. The geyser spouted huge columns of water from the ground.
[ترجمه ترگمان]چشمه اب از زمین فواره بزرگی از آب بیرون می ریزد
[ترجمه گوگل]غواصی ستون های زیادی از آب را از زمین کشید

2. A spout of water shot out of the geyser.
[ترجمه ترگمان]یه فواره آب از آتشفشان استفاده میکنه
[ترجمه گوگل]یک فنجان آب از غربالگری خارج شده است

3. The geyser erupts periodically.
[ترجمه ترگمان]اب چشمه به طور متناوب شروع می شود
[ترجمه گوگل]غواصی دوره ای فوران می کند

4. Steam erupted from the geyser.
[ترجمه ترگمان]بخار از چشمه فوران می کرد
[ترجمه گوگل]بخار از فریزر فوران کرد

5. That geyser dominated the bathroom like a ferocious monster.
[ترجمه ترگمان]این آبشار مثل یک هیولای درنده در حمام نفوذ می کرد
[ترجمه گوگل]این غول پیکر در حمام مانند هیولای وحشی غالب شد

6. Old Faithful geyser is the most famous.
[ترجمه ترگمان]geyser با وفا Old معروف است
[ترجمه گوگل]جادوی قدیمی ایمان معروف ترین است

7. The gas pushed out of geyser and lifted the hair all across the land of Tierra.
[ترجمه ترگمان]گاز از اب چشمه پایین آمد و همه مو را روی زمین of گذاشت
[ترجمه گوگل]گاز از غرق شدن خارج شد و مو را در سرتاسر زمین تیرا برداشت

8. Minerals, algae, and cyanobacteria give this geyser in Nevada's Black Rock Desert its brilliant colors.
[ترجمه ترگمان]مواد معدنی، جلبک ها و cyanobacteria این geyser را در Desert صخره سیاه نوادا به رنگ درخشان خود می دهند
[ترجمه گوگل]مواد معدنی، جلبک و سینو باکتری ها این گیلاس را در کویر سیاه راک نوادا رنگ های درخشان خود را نشان می دهند

9. You can see a geyser named The Old Faithful in Yellowstone National Park.
[ترجمه ترگمان]شما می توانید یک چشمه اب چشمه بنام The قدیم را در پارک ملی Yellowstone ببینید
[ترجمه گوگل]شما می توانید یک غول پیکر به نام The Old Faithful در پارک ملی یلوستون ببینید

10. The tourists marveled at the geyser, which spurted water to a height of ten meters.
[ترجمه ترگمان]توریست ها از the که به ارتفاع ده متر آب می ریخت در شگفت بودند
[ترجمه گوگل]گردشگران از غواصی که از ارتفاع ده متر به آب برخورد کرده بودند، عجیب و غریب بودند

11. Geyser is a seasonal seasons spring, it Chunsheng, summer rose, autumn wang, dry winter.
[ترجمه ترگمان]Geyser فصلی فصلی است، بهار، تابستان، وانگ و زمستان خشک
[ترجمه گوگل]گیزر فصل بهار فصل است، آن Chunsheng، تابستان گل رز، پاییز وانگ، زمستان خشک است

12. Cuola geyser area in Batang is a famous tourist spot in west Sichuan.
[ترجمه ترگمان]منطقه Cuola geyser در Batang یک نقطه توریستی مشهور در غرب سیچوان است
[ترجمه گوگل]منطقه گیزر Cuola در Batang یک نقطه گردشگری معروف در غرب سیچوان است

13. The emotional geyser effect: Most stress junkies have unhealed emotional wounds.
[ترجمه ترگمان]تاثیر احساسی geyser: بیشتر معتادان استرس، زخم های عاطفی التیام نیافته دارند
[ترجمه گوگل]تأثیر هیجان انگیز: اکثر ناخن های استرس زخم های عاطفی ناخوشایند دارند

14. A geyser of lava erupted, dropping molten rock on one of the outrigger collection arms of the facility where Obi-Wan and Vader dueled.
[ترجمه ترگمان]یک آتشفشان از گدازه ها فوران کرد و سنگ مذاب را روی یکی از بازوهای collection که در آن قرار داشت، روی یکی از بازوهای collection که در آن قرار داشت، فرو ریخت
[ترجمه گوگل]یک فریزر گدازه ای فوران کرد، سنگ رول ریختن بر روی یکی از بازوهای جمع آوری بیرونی تسهیلاتی که اوبی-وان و وایدر با آن مواجه بودند، فوران کرد

15. But, unlike any other geyser, this one erupted with a poisonous gas.
[ترجمه ترگمان]اما بر خلاف هر چشمه other، این یکی با گاز سمی فوران کرد
[ترجمه گوگل]اما، بر خلاف هر فریزر دیگر، این یکی با گاز سمی فوران کرد

پیشنهاد کاربران

1. چشمه آب گرم 2. آبگرمکن

فواره آب گرم ؛ آبگرمکن

# Steam erupted from the geyser
# a spout of water shot out of the geyser

geyser ( زمین‏شناسی )
واژه مصوب: آب فشان
تعریف: چشمۀ آبگرمی که آب داغ و بخار به تناوب از آن فوران می‏کند


کلمات دیگر: