1. Income allocation imparity is not hurried it is growth of block up economy then.
[ترجمه ترگمان]در این صورت نرخ تخصیص درآمد به سرعت رشد نمی کند و رشد اقتصادی را افزایش می دهد
[ترجمه گوگل]ناپیوستگی تخصیص درآمد تضعیف نمی شود و رشد اقتصاد بلوکه شده است
2. This kind of influence behaves the imparity position in equal competition to go up above all.
[ترجمه ترگمان]این نوع نفوذ، جایگاه imparity در رقابت برابر برای بالا رفتن از همه است
[ترجمه گوگل]این نوع نفوذ، موقعیت رقابتی را در رقابت برابر رفتار می کند تا بالاتر از همه برسد
3. To the farmer, when they are sharing information resource, be in asymmetry, imparity, adverse position apparently.
[ترجمه ترگمان]برای کشاورز، زمانی که آن ها منبع اطلاعات را به اشتراک می گذارند، در عدم تقارن، imparity، موقعیت نامساعد ظاهر می شوند
[ترجمه گوگل]به کشاورز، زمانی که آنها منابع اطلاعاتی را به اشتراک می گذارند، ظاهرا در عدم تقارن، بی عدالتی و موقعیت بدی قرار دارند
4. This makes the competition between each areas is not complete, the competition of imparity.
[ترجمه ترگمان]این باعث می شود رقابت بین هر حوزه کامل نباشد، رقابت of
[ترجمه گوگل]این باعث می شود رقابت بین هر منطقه کامل نیست، رقابت ناعادلانه است
5. Using binary statistic coding image processing method, the effect of decoy enclose target is simulated by computer in imparity average radiance.
[ترجمه ترگمان]استفاده از روش پردازش تصویر دودویی با استفاده از روش پردازش تصویر دودویی، به وسیله کامپیوتر در درخشندگی متوسط imparity شبیه سازی می شود
[ترجمه گوگل]با استفاده از روش پردازش تصویر رمزنگاری آماری باینری، اثر کلاهبرداری دربرگیرنده هدف، توسط رایانه در شفافیت متوسط سیطره شبیه سازی شده است
6. National questions is the contradictory social problems between nationalities ( Minzu ) caused by culture diversity, benefits or class imparity.
[ترجمه ترگمان]پرسش های ملی مشکلات اجتماعی متضادی بین ملیت (Minzu)ناشی از تنوع فرهنگی، مزایا یا imparity طبقاتی است
[ترجمه گوگل]پرسش های ملی، مسائل اجتماعی متناقض بین ملیت ها (Minzu) ناشی از تنوع فرهنگی، منافع یا برابری طبقاتی است