کلمه جو
صفحه اصلی

headrest


معنی : متکا، بالش، زیرسری
معانی دیگر : (در صندلی اتومبیل یا صندلی دندانپزشک و غیره) زیرسری، جاسری، سرآسا، بالش، متکا، زیرسری

انگلیسی به فارسی

(در صندلی اتومبیل یا صندلی دندانپزشک و غیره) زیرسری، جاسری، سرآسا


سرپوشیده، زیرسری، بالش، متکا


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a rest or support for the head, as on a chair or a seat in a motor vehicle.

• head support, device which supports the head
a headrest is an object which is attached to the back of a seat and which you can lean your head on, especially one on the front seat of a car.

دیکشنری تخصصی

[نساجی] بالش - متکا - زیر سری

مترادف و متضاد

متکا (اسم)
support, bolster, backrest, cushion, pillow, headrest, bearing

بالش (اسم)
bolster, pillow, headrest

زیرسری (اسم)
headrest

جملات نمونه

1. Instead, lean back against the headrest.
[ترجمه ترگمان]در عوض به عقب تکیه کنید و به the تکیه دهید
[ترجمه گوگل]در عوض، عقب بر روی پایه قرار دهید

2. A suitcase was on top of her headrest.
[ترجمه ترگمان]چمدان روی بالشش افتاده بود
[ترجمه گوگل]چمدان در بالای سرش بود

3. It had a headrest and was studded with buttons made of bone.
[ترجمه ترگمان]یک headrest داشت و با تکمه های ساخته شده از استخوان ساخته شده بود
[ترجمه گوگل]آن دارای سرپوش بود و با دکمه های ساخته شده از استخوان پر شده بود

4. I cozied my head against the headrest.
[ترجمه ترگمان]سرم رو با the جور کردم
[ترجمه گوگل]من سرم را در برابر سرپا نگه داشتم

5. She pushed the headrest back up; she pulled the tassel.
[ترجمه ترگمان]لم داد و لم داد و tassel را کشید
[ترجمه گوگل]او پشت سرش را بالا برد؛ او کاسه ای را کشید

6. Some time soon, Yang says, your car-seat's headrest will have a chip embedded that reads brain signals to know when you're tired. Smart.
[ترجمه ترگمان]بعد از مدتی، یانگ می گوید، headrest صندلی اتومبیل شما یک چیپ خواهد داشت که سیگنال های مغزی را می خواند تا زمانی که خسته هستید را بخواند هوشمند
[ترجمه گوگل]یانگ می گوید، به زودی، به زودی یخچال خود را به یک چیپ تعبیه می کند که سیگنال های مغزی را می داند که خسته است هوشمندانه

7. The headrest should also be adjusted in order to help facilitate good posture.
[ترجمه ترگمان]The نیز باید برای کمک به تسهیل وضعیت مناسب تنظیم شوند
[ترجمه گوگل]همچنین باید تنظیم پایه را برای کمک به تسهیل وضعیت خوب تنظیم کنید

8. The chair reclines and has a padded headrest. It also has a touch-screen control panel and an electrical magnetic coil that is positioned on a precise spot on the patient's head.
[ترجمه ترگمان]صندلی reclines و a padded دارد همچنین یک پانل کنترل صفحه لمسی و یک سیم پیچ مغناطیسی الکتریکی دارد که در یک نقطه دقیق بر روی سر بیمار قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]صندلی عقب می کشد و دارای پایه ی پلاستیکی است همچنین دارای کنترل پنل لمسی و سیم پیچ مغناطیسی الکتریکی است که در یک نقطه دقیق در سر بیمار قرار دارد

9. except the headrest locking device,all mecanism have been made.
[ترجمه ترگمان]بجز دستگاه locking headrest که همه mecanism ساخته شدن
[ترجمه گوگل]به جز دستگاه قفل سرپوشیده، تمام مکانیسم ساخته شده است

10. You know, this thing has speakers in the headrest ?
[ترجمه ترگمان]می دونی، این چیز یه بلندگو تو بالشش داره؟
[ترجمه گوگل]شما می دانید، این چیزی است سخنرانان در headrest؟

11. Headrest and pedals can be adjusted to suit the dimension of the users.
[ترجمه ترگمان]headrest و پدال های pedals را می توان تنظیم کرد تا متناسب با بعد کاربران باشد
[ترجمه گوگل]سرپوش و پدال را می توان با توجه به ابعاد کاربر تنظیم کرد

12. A rolled - up, folded towel as a headrest is better and more practical than a pillow.
[ترجمه ترگمان]یک حوله پیچیده شده به عنوان a که headrest بهتر از یک نازبالش است
[ترجمه گوگل]یک دستبند روکش شده و براق، به عنوان یک پایه، بهتر و راحت تر از بالش است

13. My head snapped back against the headrest.
[ترجمه ترگمان]سرم به پشتی صندلی لم داده شد
[ترجمه گوگل]سرم به پشت سرش بست

14. Each child gets their own harness and headrest and the seat can be covered to match the car's existing fabric.
[ترجمه ترگمان]هر کودک harness و headrest را می گیرد و صندلی را می توان با پارچه موجود منطبق کرد
[ترجمه گوگل]هر کودک مهمان و سرپوشیده خود را می گیرد و صندلی را می توان برای پوشش پارچه موجود در اتومبیل پوشش داد

پیشنهاد کاربران

پشت سری ، راحتی سر


کلمات دیگر: