1. an inane remark
گفته ی احمقانه
2. He always had this inane grin.
[ترجمه ترگمان]همیشه این پوزخند پوچ و پوچ می زد
[ترجمه گوگل]او همیشه این غرغر غریبه را داشت
3. There are so many inane television quiz shows.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از برنامه های آزمون و آزمون تلویزیونی خالی وجود دارد
[ترجمه گوگل]بسیاری از مسابقات تلویزیونی بی نظیر وجود دارد
4. There are too many inane quiz shows on television these days.
[ترجمه ترگمان]این روزها آزمون بی ثمر بسیاری در مورد تلویزیون وجود دارد
[ترجمه گوگل]این روزها بیش از حد نمایش های مسابقه بی نظیر در تلویزیون وجود دارد
5. Such comments are inane because they don't help us solve our problem.
[ترجمه ترگمان]چنین نظراتی پوچ و بی ثمر هستند، زیرا به ما در حل مشکل کمک نمی کنند
[ترجمه گوگل]چنین نظریات غریب هستند زیرا آنها به ما کمک نمی کند که مشکل ما را حل کنیم
6. Most pop lyrics are pretty inane.
[ترجمه ترگمان]بیشتر اشعار پاپ بی ثمر هستند
[ترجمه گوگل]بیشتر اشعار پاپ بسیار بی معنی هستند
7. Bad acting, weak script and inane dialogue -- this movie is truly awful.
[ترجمه ترگمان]بد بازیگری، فیلمنامه ضعیف و مکالمات بی هوده - - این فیلم واقعا وحشتناک است
[ترجمه گوگل]بدرفتاری، اسکریپت ضعیف و گفتگوی بی نظیر - این فیلم واقعا وحشتناک است
8. In spite of his inane malapropisms, he can talk circles around everyone else in the book.
[ترجمه ترگمان]به رغم حرف های پوچ و پوچ بودنش، اون می تونه دور و بر هر کس دیگه ای که تو این کتاب هست حرف بزنه
[ترجمه گوگل]به رغم ناسازگاری های بی نظیرش، او می تواند در برابر هر کس دیگری در این کتاب بحث کند
9. Penny began an inane conversation about the book she was reading to fill the silence.
[ترجمه ترگمان]پنی درباره کتابی که می خواند شروع به خواندن سکوت کرد
[ترجمه گوگل]پنی یک مکالمه نان درباره کتابی که خواندنش برای پر کردن سکوت بود آغاز کرد
10. I muted the TV sound to avoid the inane commentary.
[ترجمه ترگمان]من صدای تلویزیون را خاموش کردم تا از تفسیر پوچ و پوچ خودداری کنم
[ترجمه گوگل]من صدای تلویزیون را خاموش کردم تا از تفسیر بی نظیر جلوگیری شود
11. Penelope began an inane conversation about a recent best seller she had read.
[ترجمه ترگمان]پنه لوپه گفتگو را درباره بهترین فروشنده دوره گرد که در آن خوانده بود آغاز کرد
[ترجمه گوگل]پنه لوپه مکالمه نان را درباره یک فروشنده اخیر که خواندید آغاز کرد
12. I quickly switch the subject, asking him something inane about eighteenth-century poetics.
[ترجمه ترگمان]به سرعت موضوع را عوض می کنم، و از او چیزی در مورد این نظم قرن هجدهم می پرسم
[ترجمه گوگل]من به سرعت موضوع را عوض می کنم، از او می خواهم چیزی درباره شاعران قرن هجدهم بگوید
13. The evening was conducted according to the inane form of a quiz show.
[ترجمه ترگمان]عصر با توجه به شکل inane یک مسابقه پرسش و پاسخ برگزار شد
[ترجمه گوگل]شب با توجه به شکل نایابی مسابقه نشان داده شد
14. She started asking me inane questions.
[ترجمه ترگمان]شروع کرد به پرسیدن سوالای احمقانه
[ترجمه گوگل]او شروع به سوال از من کرد
15. The inane promise of consummation cannot attract people to around the Wheel of Law any longer.
[ترجمه ترگمان]وعده هایی که به اوج خود می رسند نمی توانند مردم را به دور چرخ قانون جذب کنند
[ترجمه گوگل]وعده محبت آمیز نمیتواند دیگران را در اطراف چرخهای قانون جذب کند