1. the harassment of dissidents by the police
آزار مخالفان دولت توسط پلیس
2. African-Americans have been complaining about police harassment for years.
[ترجمه ترگمان]آفریقایی - آمریکایی ها سال ها از آزار و اذیت پلیس شکایت کرده اند
[ترجمه گوگل]آفریقایی-آمریکایی ها در مورد آزار و اذیت پلیس برای سالها شکایت دارند
3. Allegations of sexual harassment have led to disciplinary proceedings being taken against three naval officers.
[ترجمه ترگمان]اتهامات مربوط به آزار و اذیت جنسی منجر به اقدامات انضباطی علیه سه افسر نیروی دریایی شده است
[ترجمه گوگل]اتهامات مربوط به آزار و اذیت جنسی منجر به رسیدگی به پرونده های انضباطی علیه سه افسر دریایی شده است
4. She has endured house arrest and continual harassment by the police.
[ترجمه ترگمان]او بازداشت خانگی و آزار مداوم پلیس را تحمل کرده
[ترجمه گوگل]او بازداشت خانگی و آزار و اذیت مداوم توسط پلیس را تحمل کرده است
5. She had been subjected to continual sexual harassment.
[ترجمه ترگمان]اون تحت آزار جنسی دائمی قرار گرفته بود
[ترجمه گوگل]او مورد آزار و اذیت جنسی قرار گرفته است
6. Prisoners' families face continual harassment and attack.
[ترجمه ترگمان]زندانی ها با آزار و آزار دائمی روبرو میشن و حمله میکنن
[ترجمه گوگل]خانواده های زندانیان به طور مداوم آزار و اذیت و حمله می کنند
7. She often got telephone harassment at night these days.
[ترجمه ترگمان]این روزها اغلب آزار و اذیت و آزار دهنده به سر می برد
[ترجمه گوگل]او اغلب در روزهای آفتابی تلفنی در این شب به سر می برد
8. The party has accused the police of harassment.
[ترجمه ترگمان]این حزب پلیس را به آزار متهم کرده است
[ترجمه گوگل]حزب پلیس آزار و اذیت را متهم کرده است
9. Sexual harassment in the workplace is not a trivial matter.
[ترجمه ترگمان]آزار جنسی در محیط کار یک مساله پیش پاافتاده نیست
[ترجمه گوگل]آزار جنسی در محل کار یک ماده بی اهمیت نیست
10. We need effective strategies to combat sexual harassment in the workplace.
[ترجمه ترگمان]ما به استراتژی های موثر برای مبارزه با آزار و اذیت جنسی در محل کار نیاز داریم
[ترجمه گوگل]ما نیاز به استراتژی های موثر برای مبارزه با آزار جنسی در محل کار داریم
11. Several women have complained of sexual harassment.
[ترجمه ترگمان]چندین زن از آزار و اذیت جنسی شکایت کرده اند
[ترجمه گوگل]چندین زن از آزار و اذیت جنسی شکایت کرده اند
12. They define sexual harassment as unwanted conduct of a sexual nature.
[ترجمه ترگمان]آن ها آزار و اذیت جنسی را به عنوان رفتار ناخواسته یک ماهیت جنسی تعریف می کنند
[ترجمه گوگل]آنها آزار و اذیت جنسی را به عنوان رفتار ناخواسته طبیعت جنسی تعریف می کنند
13. Political parties are banned, and harassment of dissidents is commonplace.
[ترجمه ترگمان]احزاب سیاسی ممنوع هستند و آزار و اذیت مخالفان امری عادی است
[ترجمه گوگل]احزاب سیاسی ممنوع هستند و آزار و اذیت مخالفان عادی است
14. Several senators introduced legislation aimed at sexual harassment.
[ترجمه ترگمان]چندین سناتور قانون را با هدف آزار و اذیت جنسی معرفی کردند
[ترجمه گوگل]چندین سناتور قوانینی را با هدف آزار و اذیت جنسی معرفی کردند
15. I saw it all as another method of harassment and abuse.
[ترجمه ترگمان]من همه اینا رو به عنوان یه روش آزار و آزار دهنده دیدم
[ترجمه گوگل]من این را به عنوان روش دیگری برای آزار و سوء استفاده مشاهده کردم