کلمه جو
صفحه اصلی

signaling


علامت دهی

انگلیسی به فارسی

سیگنالینگ، علامت دهی


علامت دهی


انگلیسی به انگلیسی

• act of communicating through the use of signals; indication, act of gesturing, act of beckoning

دیکشنری تخصصی

[برق و الکترونیک] سیگنال دهی 1. عمل اعلام کردن ارسال شدن سیگنال اطلاعات به طرف گیرنده ی مدار مخابراتی . 2. ارسال اطلاعات کنترلی یا وضعیت بین سیستمهای سوییچینگ تلفن که به شکل بیتهای مشخص شده یا کانالهایی از اطلاعات وارد شده به خط انتقال داده های صوتی است.

جملات نمونه

1. The display will flash "L," signaling the user to change the batteries.
[ترجمه ترگمان]صفحه نمایش \"L\" را فایر خواهد کرد که به کاربر علامت می دهد تا باتری ها را تغییر دهد
[ترجمه گوگل]صفحه نمایش 'L' را نشان می دهد، که نشان می دهد کاربر باتری را تغییر داده است

2. The beach community tightened law enforcement, signaling that college students weren't welcome during spring break.
[ترجمه ترگمان]جامعه ساحلی اجرای قانون را تشدید کرد و اشاره کرد که دانشجویان کالج در طی تعطیلات بهار مورد استقبال قرار نگرفتند
[ترجمه گوگل]جامعه ساحلی اجرای قانون را تشدید می کند، که نشان می دهد که دانشجویان کالج در طول دوره بهار خوشامد نمی گذارند

3. This is certainly a novel method of signaling fair-mindedness on the eve of serious federal policy negotiations.
[ترجمه ترگمان]این قطعا روشی جدید برای signaling fair در آستانه مذاکرات جدی سیاست فدرال است
[ترجمه گوگل]این قطعا یک روش جدید برای نشان دادن منافع عادلانه در آستانه مذاکرات سیاسی جدی فدرال است

4. He'd been signaling his desire to leave for over a year.
[ترجمه ترگمان]او به او اشاره کرده بود که یک سال از اینجا برود
[ترجمه گوگل]او می گوید تمایل خود را برای بیش از یک سال به ترک

5. Mitchell was shocked to see the man signaling him with sly winks.
[ترجمه ترگمان]می چل از دیدن این مرد یکه خورد و چشمک شیطنت آمیزی زد، یکه خورد
[ترجمه گوگل]میچل شوکه شد تا مردی به او هشدار دهد

6. And investors are signaling their belief that it will ultimately pull the economy out of a four-year slump.
[ترجمه ترگمان]و سرمایه گذاران عقیده خود مبنی بر اینکه این کشور در نهایت اقتصاد را از رکود اقتصادی چهار ساله به بیرون می کشد، نشان می دهند
[ترجمه گوگل]سرمایه گذاران اعتقاد دارند که در نهایت اقتصاد را از یک رکود چهار ساله بیرون می کشد

7. These signaling molecules are called neurotransmitters because they transmit messages between neurons.
[ترجمه ترگمان]این مولکول های علامت دهی عصبی نامیده می شوند چون پیام ها بین نورون ها را انتقال می دهند
[ترجمه گوگل]این مولکول های سیگنال دهنده، انتقال دهنده های عصبی نامیده می شوند زیرا پیام های میان نورون ها را انتقال می دهند

8. That idiot changed lanes without signaling.
[ترجمه ترگمان] اون احمق بدون علامت دادن مسیرش رو عوض کرد
[ترجمه گوگل]این idiot خطوط را بدون سیگنال تغییر داد

9. Juwan Howard is fined for signaling his degree of respect for the refs, on a scale of 1 to
[ترجمه ترگمان]Juwan هوارد برای علامت دادن درجه احترام به the جریمه شد، در مقیاسی از ۱ تا
[ترجمه گوگل]جووان هوارد برای اعطای امتیاز درجه ای از احترام به نمایندگان مجلس، در مقیاس 1 تا به جریمه جریمه می شود

10. Objective Comprehensive understanding of signaling pathways involved in the biological process of colorectal adenoma - carcinoma transition.
[ترجمه ترگمان]هدف شناخت جامع مسیرهای سیگنال دهی درگیر در فرآیند بیولوژیکی گذار adenoma - carcinoma
[ترجمه گوگل]هدف درک کامل مسیرهای سیگنالینگ در فرایند بیولوژیکی آدرنوم کولورکتال - انتقال سرطان

11. Switches have a signaling channel between them called the Network-to-Network Interface (NNI).
[ترجمه ترگمان]سوییچ ها یک کانال سیگنال دهی بین آن ها دارند که واسط شبکه به شبکه نامیده می شوند (NNI)
[ترجمه گوگل]سوئیچ ها یک کانال سیگنال بین آنها را به نام شبکه شبکه به شبکه (NNI) نامیده اند

12. According to Signaling Theory, dividend is an effective signal for company to transmit its inside information.
[ترجمه ترگمان]طبق نظریه سیگنال دهی، سود تقسیمی سیگنال موثر برای شرکت جهت انتقال اطلاعات داخلی است
[ترجمه گوگل]با توجه به نظریه سیگنالینگ، سود سهام سیگنال موثری برای شرکت در انتقال اطلاعات داخلی آن است

13. There are many different kinds of PSTN signaling, including signaling between local exchanges.
[ترجمه ترگمان]انواع مختلفی از سیگنال دهی PSTN از جمله سیگنال دهی بین بازارهای محلی وجود دارد
[ترجمه گوگل]انواع مختلفی از سیگنال های PSTN، از جمله سیگنالینگ بین مبادلات محلی، وجود دارد

14. The routing label is used by the signaling message handling operations for the delivery operation.
[ترجمه ترگمان]برچسب مسیریابی توسط سیگنال دهی پیام برای عملیات تحویل استفاده می شود
[ترجمه گوگل]برچسب مسیرگذاری توسط عملیات دست زدن پیام های سیگنال برای عملیات تحویل استفاده می شود

پیشنهاد کاربران

نشانه گذاری

Cell signaling: پیام رسانی سلولی

اشاره دادن

سیگنال دهی


کلمات دیگر: