1. a transit lounge in an airport
سالن ترانزیت در فرودگاه
2. the transit from winter to spring
تغییر زمستان به بهار
3. the transit of ships through panama canal
گذار کشتی ها از آبراه پاناما
4. goods in transit
کالاهای در دست حمل
5. different means of transit
وسایل گوناگون ترابری
6. the metropolitan rapid transit system
سازگان ترابرد سریع شهری
7. An improved mass transit system would cut traffic on the roads.
[ترجمه ترگمان]سیستم حمل و نقل عمومی بهبود یافته باعث کاهش ترافیک در جاده ها خواهد شد
[ترجمه گوگل]سیستم حمل و نقل بهبود یافته باعث کاهش ترافیک در جاده ها می شود
8. We will transit the strait at night.
[ترجمه ترگمان]امشب راه تنگه را طی می کنیم
[ترجمه گوگل]ما تنگ را در شب می گذرانیم
9. They were in transit to Bombay.
[ترجمه ترگمان]آن ها در حال انتقال به بمبئی بودند
[ترجمه گوگل]آنها در حال سفر به بمبئی بودند
10. Many of the goods were damaged in transit.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از کالاها در هنگام انتقال خسارت دیدند
[ترجمه گوگل]بسیاری از کالاها در حمل و نقل آسیب دیده اند
11. The city has virtually no mass transit.
[ترجمه ترگمان]این شهر عملا هیچ حمل و نقل عمومی ندارد
[ترجمه گوگل]این شهر تقریبا بدون حمل و نقل عمومی است
12. The passengers had been transferred into the transit lounge.
[ترجمه ترگمان]مسافران به سالن ترانزیت انتقال داده شدند
[ترجمه گوگل]مسافران به سالن ترانزیت منتقل شده اند
13. The port has become a transit point in the drug trade.
[ترجمه ترگمان]این بندر به یک نقطه ترانزیت در تجارت مواد مخدر تبدیل شده است
[ترجمه گوگل]بندر تبدیل به یک نقطه حمل و نقل در تجارت مواد مخدر است
14. If goods are lost in transit, the carrier will be liable for damages.
[ترجمه ترگمان]اگر کالا در ترانزیت گم شود، حامل مسئول خسارات خواهد بود
[ترجمه گوگل]اگر کالا در حمل و نقل گم شود، حامل مسئول خسارت خواهد بود
15. Our ship used the canal to transit to the east.
[ترجمه ترگمان]کشتی ما از کانال برای عبور به شرق استفاده می کرد
[ترجمه گوگل]کشتی ما از کانال برای عبور از شرق استفاده می کرد
16. The cost includes transit.
[ترجمه ترگمان]هزینه شامل ترانزیت است
[ترجمه گوگل]هزینه شامل حمل و نقل