کلمه جو
صفحه اصلی

blended


معنی : مخلوط
معانی دیگر : علوم هوایى : شکل ایرودینامیکى که در ان اجزاء اصلى بدون هیچ خط یا حد و مرز مشخصى به یکدیگر متصل میشوند

انگلیسی به فارسی

مخلوط شده، مخلوط


انگلیسی به انگلیسی

• mixed, merged, combined

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] مخلوط شده

مترادف و متضاد

مخلوط (صفت)
blended, mixed, mingled

جملات نمونه

1. a blended whisky
ویسکی مخلوط

2. he blended two different kinds of tea
او دو نوع چای را آمیخت.

3. the color of the flowers blended beautifully with the tablecloth and the dishes
رنگ گل ها با رنگ رومیزی و ظرف ها آمیزه ی زیبایی به وجود آورده بود.

4. in the (early) morning when night and day are blended
بامدادان که تفاوت نکند لیل و نهار

5. He blended in with the crowd at the art sale.
[ترجمه ترگمان]او با جمعیتی که در معرض فروش هنری قرار داشتند، مخلوط شد
[ترجمه گوگل]او با جمعیت در فروش هنر مخلوط شده است

6. The music of the violin blended sweetly with her voice.
[ترجمه ترگمان]صدای ویل ون به آرامی به گوش رسید
[ترجمه گوگل]موسیقی ویولن با صدای شاد و سرحالش مخلوط شد

7. Yes, I think they are blended together.
[ترجمه ترگمان]بله، فکر می کنم با هم مخلوط شده اند
[ترجمه گوگل]بله، من فکر می کنم آنها باهم ترکیب شده اند

8. The perfumed oils can be used singly or blended with others.
[ترجمه ترگمان]روغن های معطر به طور جداگانه و یا مخلوط با دیگران استفاده می شوند
[ترجمه گوگل]روغن های عطر را می توان به صورت جداگانه یا با دیگران ترکیب کرد

9. When evenly blended, stir in the parmesan cheese, pepper, mustard and lean bacon. Leave to cool.
[ترجمه ترگمان]وقتی که به هم وصل می شد، پنیر parmesan، خردل، خردل و گوشت خوک به هم می خورد برو کنار
[ترجمه گوگل]هنگامی که به صورت یکنواخت مخلوط می شود، در پنیر پارمسان، فلفل، خردل و لاغر بیکن هم بزنید بگذارید خنک شود

10. Bolder colours need to be blended smoothly, as faults in application will always be more obvious.
[ترجمه ترگمان]رنگ های bolder باید به آرامی با هم ترکیب شوند، چون اشتباه ات در کاربرد همیشه آشکارتر خواهد بود
[ترجمه گوگل]رنگ های ملایم باید هموار شوند، زیرا گسل های کاربردی همیشه واضح تر می شوند

11. The 11 sinuously blended songs of ambient texture and acoustic sensitivity are striking and pure, with a confessional intensity.
[ترجمه ترگمان]۱۱ آهنگ ترکیب شده sinuously از بافت محیطی و حساسیت صوتی، با شدت اعتراف برجسته و خالص هستند
[ترجمه گوگل]آهنگ های 11 بافت ترکیبی از بافت محیطی و حساسیت آکوستیک با شدت اعتراف آمیز و قابل توجه هستند

12. Varying quantities of these colours can be blended to produce very high quality colour output.
[ترجمه ترگمان]مقادیر مختلفی از این رنگ ها را می توان برای تولید خروجی رنگی با کیفیت بالا ترکیب کرد
[ترجمه گوگل]مقادیر متفاوتی از این رنگ ها می تواند برای تولید خروجی رنگ با کیفیت بالا ترکیب شود

13. His voice has a racy fluency blended with the intuitive lilt of generations.
[ترجمه ترگمان]صدای او یک روان racy با وزن بصری نسل ها دارد
[ترجمه گوگل]صدای او دارای روشی آرام است که با آرامش نسبی نسل ها ترکیب شده است

14. It was that, blended with a kind of unconvincing desire to please which made people nervous of him.
[ترجمه ترگمان]این بود که آمیخته به میل unconvincing بود که باعث می شد مردم از او عصبانی شوند
[ترجمه گوگل]این بود که با نوعی تمایلی غیرقابل تحسین به نظر می رسید که باعث شد مردم از او عصبی شوند

پیشنهاد کاربران

تلفیقی

ترکیبی


کلمات دیگر: