مدت گذر، مدت عبور
transit time
مدت گذر، مدت عبور
انگلیسی به فارسی
مدت گذر، مدت عبور
دیکشنری تخصصی
[برق و الکترونیک] زمان گذر زمان لازم برای حرکت الکترون یا ذره ی باردار دیگر بین دو الکترود در لامپ الکترونی یا ترانزیستور .
جملات نمونه
1. Host factors such as transit time may also play a part.
[ترجمه ترگمان]عوامل میزبان مانند زمان ترانزیت نیز می تواند نقشی ایفا کند
[ترجمه گوگل]عوامل میزبان مانند زمان حمل و نقل ممکن است بخشی از بازی باشد
[ترجمه گوگل]عوامل میزبان مانند زمان حمل و نقل ممکن است بخشی از بازی باشد
2. Whole gut transit time and daily stool weight were also measured.
[ترجمه ترگمان]زمان حمل و نقل عمومی و وزن stool روزانه نیز اندازه گیری شد
[ترجمه گوگل]زمان انتقال کامل روده و وزن مدفوع روزانه نیز اندازه گیری شد
[ترجمه گوگل]زمان انتقال کامل روده و وزن مدفوع روزانه نیز اندازه گیری شد
3. Orocaecal transit time Orocaecal transit time was measured by hydrogen breath analysis.
[ترجمه ترگمان]زمان ترانزیت از طریق آنالیز تنفس هیدروژن اندازه گیری شد
[ترجمه گوگل]زمان انتقال Orocaecal زمان حمل و نقل Orocaecal توسط تجزیه و تحلیل نفس هیدروژن اندازه گیری شد
[ترجمه گوگل]زمان انتقال Orocaecal زمان حمل و نقل Orocaecal توسط تجزیه و تحلیل نفس هیدروژن اندازه گیری شد
4. Therefore, comparisons of bowel function and transit time were made separately in the two age groups.
[ترجمه ترگمان]بنابراین، مقایسه عملکرد روده و زمان ترانزیت به طور جداگانه در دو گروه سنی انجام شد
[ترجمه گوگل]بنابراین، مقایسه عملکرد روده و گذر زمان در دو گروه سنی جداگانه صورت گرفت
[ترجمه گوگل]بنابراین، مقایسه عملکرد روده و گذر زمان در دو گروه سنی جداگانه صورت گرفت
5. Colonic transit time Colonic transit time was assessed by means of radioopaque markers.
[ترجمه ترگمان]زمان ترانزیت colonic با استفاده از مارکرهای radioopaque مورد ارزیابی قرار گرفت
[ترجمه گوگل]زمان گذراندن کولون زمان انتقال کولون به وسیله نشانگرهای رادیواکتیو بررسی شد
[ترجمه گوگل]زمان گذراندن کولون زمان انتقال کولون به وسیله نشانگرهای رادیواکتیو بررسی شد
6. Colonic transit time was significantly longer in the patients with cardiovascular autonomic neuropathy.
[ترجمه ترگمان]زمان ترانزیت colonic به طور قابل توجهی دیگر در بیماران مبتلا به ناخوشی قلبی عروقی، بیشتر بود
[ترجمه گوگل]زمان حمل و نقل کولون در بیماران مبتلا به نوروپاتی اتونوم قلب و عروق به طور معنی داری طولانی تر بود
[ترجمه گوگل]زمان حمل و نقل کولون در بیماران مبتلا به نوروپاتی اتونوم قلب و عروق به طور معنی داری طولانی تر بود
7. The transit time in these patients was accelerated by a laxative, metoclopramide, and colonic lavage.
[ترجمه ترگمان]زمان ترانزیت در این بیماران با a، metoclopramide و colonic lavage تسریع شد
[ترجمه گوگل]زمان حمل و نقل در این بیماران توسط ملین، متکللوپرامید و لواژ کولون تسریع شد
[ترجمه گوگل]زمان حمل و نقل در این بیماران توسط ملین، متکللوپرامید و لواژ کولون تسریع شد
8. Prior etal found no change in transit time after hysterectomy.
[ترجمه ترگمان]etal قبلی هیچ تغییری در زمان ترانزیت بعد از hysterectomy پیدا نکردند
[ترجمه گوگل]پیش از این، زمان حمل و نقل پس از هیسترکتومی هیچ تغییری نداشت
[ترجمه گوگل]پیش از این، زمان حمل و نقل پس از هیسترکتومی هیچ تغییری نداشت
9. At the same time, the electron transit time of photomultiplier tube is obtained by means of cable delays.
[ترجمه ترگمان]در همان زمان، زمان انتقال الکترون از لوله photomultiplier با استفاده از تاخیرات کابل بدست می آید
[ترجمه گوگل]در عین حال، زمان انتقال الکترون از لوله فوتومولتیپل با استفاده از تاخیر کابل به دست می آید
[ترجمه گوگل]در عین حال، زمان انتقال الکترون از لوله فوتومولتیپل با استفاده از تاخیر کابل به دست می آید
10. Under normal conditions, the transit time for flights at Beijing Capital Airport is within 2 hours.
[ترجمه ترگمان]در شرایط عادی، زمان ترانزیت برای پرواز در فرودگاه پایتخت پکن در عرض ۲ ساعت می باشد
[ترجمه گوگل]در شرایط عادی، زمان حمل و نقل در فرودگاه پکن پایتخت ظرف 2 ساعت است
[ترجمه گوگل]در شرایط عادی، زمان حمل و نقل در فرودگاه پکن پایتخت ظرف 2 ساعت است
11. Understand local market, Achieve market leading Transit Time, Data Quality and Service Performance targets.
[ترجمه ترگمان]درک بازار محلی، رسیدن به زمان ترانزیت پیشرو بازار، اهداف کیفیت داده و اهداف عملکرد خدمات
[ترجمه گوگل]درک بازار محلی، دستیابی به بازار، پیشرو حمل و نقل، کیفیت داده ها و اهداف عملکرد خدمات
[ترجمه گوگل]درک بازار محلی، دستیابی به بازار، پیشرو حمل و نقل، کیفیت داده ها و اهداف عملکرد خدمات
12. Please note estimated transit time in the Shipping and Handling area BEFOREselecting your shipping method.
[ترجمه ترگمان]لطفا زمان ترانزیت برآورد شده در منطقه حمل و نقل و حمل و نقل را در روش حمل و نقل خود مورد توجه قرار دهید
[ترجمه گوگل]لطفا قبل از انتخاب روش حمل و نقل خود، زمان حمل و نقل تخلیه را در ناحیه حمل و نقل و حمل و نقل مورد توجه قرار دهید
[ترجمه گوگل]لطفا قبل از انتخاب روش حمل و نقل خود، زمان حمل و نقل تخلیه را در ناحیه حمل و نقل و حمل و نقل مورد توجه قرار دهید
13. Transit time will be delayed if deliver to remote areas in Korea or Singapore.
[ترجمه ترگمان]در صورت تحویل به مناطق دور افتاده در کره یا سنگاپور زمان ترانزیت به تاخیر خواهد افتاد
[ترجمه گوگل]در صورت انتقال به ناحیه های دور افتاده در کره یا سنگاپور، زمان حمل و نقل به تأخیر خواهد افتاد
[ترجمه گوگل]در صورت انتقال به ناحیه های دور افتاده در کره یا سنگاپور، زمان حمل و نقل به تأخیر خواهد افتاد
14. The interval transit time is comprehensive expression of Physical properties of rock.
[ترجمه ترگمان]طول زمان ترانزیت عبارت است از بیان جامع ویژگی های فیزیکی سنگ
[ترجمه گوگل]زمان عبور گذر زمان بیان جامع خواص فیزیکی سنگ است
[ترجمه گوگل]زمان عبور گذر زمان بیان جامع خواص فیزیکی سنگ است
15. At the same timeelectron transit time of photomultiplier tube is obtained by means of cable delays.
[ترجمه ترگمان]در عین حال، زمان حمل و نقل لوله photomultiplier با استفاده از تاخیرات کابل بدست می آید
[ترجمه گوگل]در همان زمان، زمان انتقال ترانسفورماتور فوتومولتیپایر با استفاده از تاخیر کابل به دست می آید
[ترجمه گوگل]در همان زمان، زمان انتقال ترانسفورماتور فوتومولتیپایر با استفاده از تاخیر کابل به دست می آید
کلمات دیگر: