کلمه جو
صفحه اصلی

disembarkation


معنی : تخلیه
معانی دیگر : پیاده شدن

انگلیسی به فارسی

پیاده شدن، تخلیه، باراندازی


مهاجرت، تخلیه


انگلیسی به انگلیسی

• landing, going ashore, getting off

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] خروج از هواپیما

مترادف و متضاد

تخلیه (اسم)
discharge, depletion, evacuation, disembarkation

جملات نمونه

1. london was our point of disembarkation
محل پیاده شدن ما لندن بود.

2. After disembarkation, we went through passport control.
[ترجمه ترگمان]بعد از disembarkation، ما از کنترل گذرنامه عبور کردیم
[ترجمه گوگل]پس از فرود، ما از طریق گذرنامه کنترل کردیم

3. Please assemble on the deck for disembarkation.
[ترجمه ترگمان]لطفا روی عرشه برای پیاده شدن جمع بشید
[ترجمه گوگل]لطفا برای خروج از محوطه جمع کنید

4. Disembarkation is at 30am.
[ترجمه ترگمان]disembarkation ساعت ۳۰ صبح است
[ترجمه گوگل]فرود در ساعت 30 صبح است

5. The disembarkation began immediately, and I took the opportunity of a run ashore with the others to survey our unique landfall.
[ترجمه ترگمان]The بلافاصله شروع کردند و من فرصت پیدا کردم که با بقیه به خشکی بروم تا زمین unique را بررسی کنم
[ترجمه گوگل]خروج از محل بلافاصله شروع شد، و من فرصت گرفتم تا با دیگران به سرزمین های منحصر بفردی بروم

6. The disembarkation will start at 8:30 a. m.
[ترجمه ترگمان]برنامه disembarkation ساعت ۸: ۳۰ شروع خواهد شد متر
[ترجمه گوگل]انقراض در ساعت 8:30 آغاز خواهد شد متر

7. May I see your passport, disembarkation card and customs form?
[ترجمه ترگمان]اجازه می دهید پاسپورت، کارت disembarkation و فرم گمرک را ببینم؟
[ترجمه گوگل]آیا می توانم گذرنامه، فرم فرود و کارت گمرکی خودم را ببینم؟

8. May 1 see your passport and disembarkation card, please '?
[ترجمه ترگمان]لطفا پاسپورت و کارت disembarkation را ببینید، لطفا؟
[ترجمه گوگل]مه 1 کارت پاسپورت و فرود خود را ببینید لطفا؟

9. May I see your passport and disembarkation card?
[ترجمه ترگمان]اجازه می دهید پاسپورت و کارت disembarkation را ببینم؟
[ترجمه گوگل]آیا می توانم پاسپورت و کارت فرود خود را ببینم؟

10. May I see your passport and disembarkation card, please ?
[ترجمه ترگمان]میشه پاسپورت و کارت پیاده تون رو ببینم، لطفا؟
[ترجمه گوگل]لطفا کارت پاسپورت و خروج شما را ببینم لطفا؟

11. You have to present your passport and disembarkation card to the immigration officer.
[ترجمه ترگمان]شما باید پاسپورت خود و کارت disembarkation را به مامور مهاجرت بدهید
[ترجمه گوگل]شما باید کارت پاسپورت و خروج خود را به مأمور مهاجرت ارائه کنید

12. Please fill in thellos disembarkation card.
[ترجمه ترگمان]لطفا کارت thellos disembarkation را پر کنید
[ترجمه گوگل]لطفا کارت تخلیه تللو را پر کنید

13. My final point of disembarkation is Sydney.
[ترجمه ترگمان]آخرین نقطه My سیدنی است
[ترجمه گوگل]نکته نهایی من از خروج سیدنی است

14. May I have a disembarkation card?
[ترجمه ترگمان]میشه یه کارت پیاده داشته باشم؟
[ترجمه گوگل]ممکن است یک کارت خروج از منزل داشته باشم؟

پیشنهاد کاربران

disembarkation ( حمل‏ونقل دریایی )
واژه مصوب: پیاده شدن
تعریف: فرایندی که در طی آن خدمه یا مسافران را از کشتی پیاده می کنند|||متـ . پیادش 1


کلمات دیگر: