کلمه جو
صفحه اصلی

bonder


معمارى : ریشه دار

انگلیسی به فارسی

بنده


انگلیسی به انگلیسی

• person who works in bonds; substance that binds two things together

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] ریشه دار - چسباننده - همبند - کله گی

جملات نمونه

1. An honest man’s word is as good as his bond.
[ترجمه ترگمان]کلمه مرد شریف به اندازه his خوب است
[ترجمه گوگل]یک کلمه صادقانه به عنوان پیوندش خوب است

2. The world can be changed by man's endeavor, and that this endeavor can lead to something new and better . No man can sever the bonds that unite him to his society simply by averting his eyes . He must ever be receptive and sensitive to the new ; and have sufficient courage and skill to novel facts and to deal with them .
[ترجمه ترگمان]جهان می تواند با تلاش بشر تغییر یابد و این تلاش می تواند منجر به چیزی جدید و بهتر شود هیچ مردی نمی تواند پیوندهایی که او را به جامعه خود پیوند می دهد را با نگاه کردن به چشم خود قطع کند او باید همواره پذیرای عواطف جدید باشد و شجاعت و مهارت کافی در برابر حقایق جدید و مقابله با آن ها داشته باشد
[ترجمه گوگل]جهان می تواند توسط تلاش انسان تغییر کند و این تلاش می تواند به چیزی جدید و بهتر منجر شود هیچ کس نمی تواند اوراق قرضه را که او را به جامعه خود وصل می کند، به سادگی با جلوگیری از چشمانش، قطع کند او همیشه باید حساس و حساس به جدید باشد؛ و شجاعت و مهارت کافی برای واقعیت های جدید و برخورد با آنها داشته باشند

3. They underwrote the coal mine's bonds.
[ترجمه ترگمان]آن ها سهام معدن را پاره می کنند
[ترجمه گوگل]آنها اوراق قرضه معادن زغال سنگ را امضا کردند

4. The James Bond films are always being rerun on television.
[ترجمه ترگمان]فیلم جیمز باند همواره در تلویزیون پخش می شود
[ترجمه گوگل]فیلم های جیمز باند همیشه در تلویزیون پخش می شوند

5. We entered into a solemn bond.
[ترجمه ترگمان]ما وارد یک باند رسمی شدیم
[ترجمه گوگل]ما به یک پیوند رسمی وارد شدیم

6. This glue is our new product and makes a firmer bond.
[ترجمه ترگمان]این چسب محصول جدید ماست و باعث ایجاد یک پیوند محکم تر می شود
[ترجمه گوگل]این چسب محصول جدید ما است و یک پیوند قوی ایجاد می کند

7. These two different materials won't bond together easily.
[ترجمه ترگمان]این دو ماده مختلف به راحتی با هم پیوند نخواهند داشت
[ترجمه گوگل]این دو ماده مختلف به راحتی پیوند نخواهند داد

8. The whisky was taken to bonded warehouses at Port Dundee.
[ترجمه ترگمان]ویسکی در بندر \"داندی\" انبار شده بود
[ترجمه گوگل]ویسکی به انبارهای اعتباری در پورت داندی منتقل شد

9. Bonds do not exist for those to whom naught is dear or not dear.
[ترجمه ترگمان]اوراق قرضه برای کسانی وجود ندارد که در آن ها هیچ چیز عزیز یا بد نیست
[ترجمه گوگل]اوراق قرضه برای کسانی که به اندازه کافی عزیز هستند و یا عزیز نیستند وجود ندارد

10. This unbreakable bond that unites as one,Is as strong as the ascent of the morning sun. Infinite days and nights of joy stream by,And even beyond the day we die.
[ترجمه ترگمان]این پیوند ناگسستنی که ما را به هم پیوند می دهد، به اندازه صعود خورشید صبح قوی است روزها و شبه ای لایتناهی، و حتی بعد از آن روزی که بمیریم
[ترجمه گوگل]این پیوند نامنظم که به عنوان یک متحد است، به عنوان صعود به خورشید صبح است روزهای بی انتها و شبهای شادی جریان را، و حتی فراتر از روزی که می میریم

11. The agreement strengthened the bonds between the two countries.
[ترجمه ترگمان]این توافقنامه پیوندهای بین دو کشور را تقویت کرد
[ترجمه گوگل]این توافقنامه اوراق قرضه بین دو کشور را تقویت کرد

12. He invested his money in stocks and bonds.
[ترجمه ترگمان]او پول خود را در سهام و اوراق قرضه سرمایه گذاری کرد
[ترجمه گوگل]او پول خود را در سهام و اوراق قرضه سرمایه گذاری کرد

13. A bond of friendship had been forged between them.
[ترجمه ترگمان]رابطه دوستی بین آن ها ایجاد شده بود
[ترجمه گوگل]یک پیوند دوستی بین آنها صورت گرفته است

14. Loose his bonds and set him free.
[ترجمه ترگمان]بنده ای خود را باز کنید و او را آزاد کنید
[ترجمه گوگل]اوراق قرضه خود را آزاد کنید و او را آزاد کنید

15. This glue makes a good firm bond.
[ترجمه ترگمان]این چسب، یک پیوند محکم محکم و محکم ایجاد می کند
[ترجمه گوگل]این چسب باعث ایجاد یک پیوند خوب می شود

پیشنهاد کاربران

متصل کننده


کلمات دیگر: