کلمه جو
صفحه اصلی

snot


معنی : خلم، اب بینی، چلم، ان دماغ، جوان گستاخ
معانی دیگر : (زننده) آب بینی، عن دماغ، خله، خلط بینی، ان دماه، جوان گستا

انگلیسی به فارسی

ان دماغ، آب بینی، چلم، جوان گستاخ


مارپیچ، چلم، ان دماغ، خلم، جوان گستاخ، اب بینی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: (vulgar) nasal mucus.

(2) تعریف: (informal) a person, esp. a youth, who is impudent or disgusting.

• mucus from the nose (vulgar slang); snobbish or impertinent person (slang)
snot is the substance that is produced inside your nose; an informal word which some people find offensive.

مترادف و متضاد

خلم (اسم)
resentment, anger, indignation, snot, snivel

اب بینی (اسم)
snot, snivel, rheum

چلم (اسم)
snot, wild strawberry

ان دماغ (اسم)
snot

جوان گستاخ (اسم)
snot

جملات نمونه

1. Carolyn lifted her head sightlessly, tears and snot streaming down her face.
[ترجمه ترگمان]کارولین بدون اینکه چیزی ببیند، سرش را بلند کرد و اشک از صورتش سرازیر شد
[ترجمه گوگل]کارولین سرش را بدون هیچ زحمتی بلند کرد، اشک ها و انگشتان دستش را پایین انداخت

2. Long strands of snot were hanging from her nose.
[ترجمه ترگمان]رشته های دراز دماغ از بینی اش آویزان بود
[ترجمه گوگل]رشته های طولانی مارپیچ از بینی او آویزان شد

3. Amber is such a snot!
[ترجمه ترگمان]! امبر \"خیلی snot\"
[ترجمه گوگل]کهربا چنین انگشتی است!

4. Pressed against me, the women stitched, blew snot out of their noses, spat and belched.
[ترجمه ترگمان]زن ها به من تکیه می دادند، زن ها را می دوخت، تف می کردند، تف می کردند، تف می کردند و آروغ می زدند
[ترجمه گوگل]در برابر من فشار می کشید، زنان ساقه، بینی را از زیر در می راندند، نفس می کشیدند و می کشیدند

5. I let go the boy, he snot off.
[ترجمه ترگمان]، اون پسر رو ول کردم اون آب دهنش رو از دست داد
[ترجمه گوگل]من اجازه دادم پسر بیرون بیاد

6. When the terrorists snot in, they were talking about the contract.
[ترجمه ترگمان]وقتی تروریست ها آب بینی می کنند، در مورد قرارداد صحبت می کنند
[ترجمه گوگل]هنگامی که تروریست ها در حال حرکت بودند، آنها درباره قرارداد صحبت می کردند

7. When Header Xie felt warm, his tears and snot came down.
[ترجمه ترگمان]وقتی Header هوا گرم شد، اشک هایش و خلط سینه اش پایین آمد
[ترجمه گوگل]هنگامی که هدر شی زنده شد، اشک و آرنج او پایین آمد

8. He snot a pistol of me. I jumped back in time to avoid being shot.
[ترجمه ترگمان]او یک هفت تیر از من است من به موقع به عقب پریدم تا از تیر خوردن خودداری کنم
[ترجمه گوگل]او یک تپانچه از من انداخت من برای جلوگیری از شلیک به عقب برگشتم

9. He snot on enquiring glance at her to see if she agreed with him.
[ترجمه ترگمان]نگاهی به او انداخت تا ببیند آیا با او موافق است یا نه
[ترجمه گوگل]او با نگاهی به او پرسید: آیا او با او موافقت کرد؟

10. There must be lots of snot in it.
[ترجمه ترگمان]باید یه عالمه خلط توش باشه
[ترجمه گوگل]در آن باید وجود داشته باشد

11. In the game he snot at the bakset 10 tunes but had wily 5 successes.
[ترجمه ترگمان]در بازی با آهنگ \"bakset ۱۰\" (snot bakset)، به نام \"successes\" (had bakset)\"(snot bakset)\" (snot bakset)\"(snot bakset)\" (snot bakset)\"(snot bakset)\" (snot bakset
[ترجمه گوگل]در این بازی او 10 آهنگ در بکسنت داشت اما موفق به 5 موفقیت شد

12. Darling cough, how to shed snot to do?
[ترجمه ترگمان]اگه سرفه کنه، چه جوری این کار رو می کنه؟
[ترجمه گوگل]سرماخوردگی، چطور میتونی خراب کنی؟

13. Darling caught a cold! Old sneeze, shed snot!
[ترجمه ترگمان]عزیزم، عزیزم، سرما خورده! ! عطسه قدیمی، آب دماغ
[ترجمه گوگل]عزیزم سرما گرفت! عطسه قدیمی، ریخته گری!

14. The cosmic rocket carrying an automatic interplanetary station snot off into cosmic space.
[ترجمه ترگمان]راکت کیهانی حامل یک ایستگاه بین سیاره ای اتوماتیک، خلط را به فضای کیهانی منتقل می کند
[ترجمه گوگل]موشک کیهانی یک ایستگاه بینالمللی اتوماتیک را به فضا کیهانی منتقل میکند

پیشنهاد کاربران

خودمانی: مُف

چلوندن

آب لمبو شدن

خلیم، آب لزجی و لغزنده که در داخل بینی تولید می شود، آب بینی


کلمات دیگر: