کلمه جو
صفحه اصلی

filed

انگلیسی به فارسی

ثبت شده، ضبط کردن، بایگانی کردن، سوهان زدن، ساییدن، در پرونده گذاشتن، در بایگانی نگاه داشتن، در صف راه رفتن، رژه رفتن


انگلیسی به انگلیسی

• arranged in for convenient reference, placed in a file folder; smoothed, polished

جملات نمونه

1. he filed for the senate seat in iowa
او (رسما) خود را نامزد سناتوری ایالت ایوا کرد.

2. the soldiers filed past the commander
سربازان (به صف) از جلو فرمانده رژه رفتند.

3. thieves had filed through the bars
دزدان نرده ها را با سوهان بریده بودند.

4. the report was filed for future reference
گزارش برای مراجعه ی بعدی (پس گشت بعدی) بایگانی شد.

5. several complaints have been filed with the commission
چندین شکایت به کمیسیون تسلیم شده است.

6. the brief was timely filed with the court
پرونده سروقت در دادگاه به ثبت رسید.

7. the unfairly dismissed employees filed a suit against the company
کارمندانی که به ناحق بر کنار شده بودند بر علیه شرکت اقامه ی دعوی کردند.

8. here is the latest news filed by our reporter in paris
این آخرین خبری است که توسط گزارشگر ما در پاریس گزارش شده است.

پیشنهاد کاربران

حیطیه تحصیلی، میدان، مهارت در علمی خاص


کلمات دیگر: