الحاقی، اضافی، فرعی، افزوده، غیر اساسی، کمکی، ادات، افزونه، لاحق
adjunctive
الحاقی، اضافی، فرعی، افزوده، غیر اساسی، کمکی، ادات، افزونه، لاحق
انگلیسی به فارسی
الحاقی، اضافی، فرعی، افزوده، غیراساسی، کمکی، ادات، افزونه
افزودنی
انگلیسی به انگلیسی
• forming an adjunct, supplemental; secondary
جملات نمونه
1. Adjunctive therapy with salmon calcitonin can be given in a dosage of 200 units every 6 hours.
[ترجمه ترگمان]روش درمانی adjunctive با calcitonin سالمون می تواند در هر ۶ ساعت، ۲۰۰ واحد مصرف شود
[ترجمه گوگل]درمان دارویی با کالسیتونین salmon می تواند در دوز 200 واحد در هر 6 ساعت داده شود
[ترجمه گوگل]درمان دارویی با کالسیتونین salmon می تواند در دوز 200 واحد در هر 6 ساعت داده شود
2. From historical view, it showed the adjunctive action of AD was only be recognized with emphasis on its action as corrigent and effect on complications.
[ترجمه ترگمان]از دیدگاه تاریخی، نشان داد که اقدام adjunctive بعد از میلاد تن ها با تاکید بر عملکرد آن به عنوان corrigent و تاثیر بر پیچیدگی های شناخته می شود
[ترجمه گوگل]از دیدگاه تاریخی، آن را نشان داد که عمل جراحی AD فقط با تاکید بر عمل آن به عنوان عصب و اثر بر عوارض شناخته شده است
[ترجمه گوگل]از دیدگاه تاریخی، آن را نشان داد که عمل جراحی AD فقط با تاکید بر عمل آن به عنوان عصب و اثر بر عوارض شناخته شده است
3. Patient clinical history may include unresponsiveness, seizure, or adjunctive information such as multiple patients from the same household.
[ترجمه ترگمان]سابقه بالینی بیمار ممکن است شامل unresponsiveness، توقیف، یا adjunctive اطلاعات مانند چند بیمار از یک خانواده باشد
[ترجمه گوگل]سابقه بالینی بیمار ممکن است شامل عدم پاسخگویی، تشنج یا اطلاعات کمکی مانند چندین بیمار از همان خانوار باشد
[ترجمه گوگل]سابقه بالینی بیمار ممکن است شامل عدم پاسخگویی، تشنج یا اطلاعات کمکی مانند چندین بیمار از همان خانوار باشد
4. Bridge and ferry have equipped with some adjunctive equipments each.
[ترجمه ترگمان]پل و کرجی هر کدام با تجهیزات adjunctive مجهز شده اند
[ترجمه گوگل]پل و کشتی با هر نوع تجهیزات کمکی مجهز شده اند
[ترجمه گوگل]پل و کشتی با هر نوع تجهیزات کمکی مجهز شده اند
5. Adjunctive effect of acupuncture to refractive correction on anisometropic amblyopia one-year results of a randomized crossover trial.
[ترجمه ترگمان]تاثیر استفاده از طب سوزنی در ضریب تصحیح شکست در یک سال از آزمون تقاطع تصادفی تصادفی
[ترجمه گوگل]اثر متقابل طب سوزنی به اصلاح انکسار بر روی آمنیلیوپی آنیسوموتریک یک ساله یک آزمایش متقاطع تصادفی
[ترجمه گوگل]اثر متقابل طب سوزنی به اصلاح انکسار بر روی آمنیلیوپی آنیسوموتریک یک ساله یک آزمایش متقاطع تصادفی
6. Saline nasal irrigation is an adjunctive therapy for rhinosinusitis and sinus symptoms.
[ترجمه ترگمان]irrigation بینی یک روش درمانی برای درمان علائم سینوزیت است
[ترجمه گوگل]آبیاری نمک سالین یک درمان کمکی برای رینوسینوزیت و علائم سینوسی است
[ترجمه گوگل]آبیاری نمک سالین یک درمان کمکی برای رینوسینوزیت و علائم سینوسی است
7. Objective: to evaluate resistance as an adjunctive therapy in treating hypertension complications.
[ترجمه ترگمان]هدف: ارزیابی مقاومت به عنوان درمان adjunctive در درمان عوارض فشار خون
[ترجمه گوگل]هدف بررسی مقاومت به عنوان یک درمان کمکی در درمان عوارض پرفشاری خون است
[ترجمه گوگل]هدف بررسی مقاومت به عنوان یک درمان کمکی در درمان عوارض پرفشاری خون است
8. Effectiveness of Diyu Shengbai tabella as adjunctive treatment in the radiotherapy of malignant tumour.
[ترجمه ترگمان]اثربخشی Diyu Shengbai به عنوان درمان adjunctive در the تومورهای بدخیم به کار گرفته شد
[ترجمه گوگل]اثربخشی تابلو Diyu Shengbai به عنوان درمان کمکی در پرتودرمانی تومور بدخیم
[ترجمه گوگل]اثربخشی تابلو Diyu Shengbai به عنوان درمان کمکی در پرتودرمانی تومور بدخیم
9. Objective : To investigate the adjunctive therapeutic effect of bactrian camel milk on Rat with Diabetes Mellitus.
[ترجمه ترگمان]هدف: بررسی اثر درمانی adjunctive بر روی شیر شتر bactrian با Diabetes mellitus
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی اثر جانبی درمانی شیرین شتر بختی در موش صحرایی مبتلا به دیابت
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی اثر جانبی درمانی شیرین شتر بختی در موش صحرایی مبتلا به دیابت
10. Methods and algorithms of inferring primary color, adjunctive color and intersperse color are presented, which led to the implementation of color scheming in MCSES.
[ترجمه ترگمان]روش ها و الگوریتم های استنباط رنگ اولیه، رنگ adjunctive و رنگ intersperse ارائه شده اند که منجر به پیاده سازی طراحی رنگ در MCSES می شوند
[ترجمه گوگل]روشها و الگوریتمهای به دست آوردن رنگ اولیه، رنگ دلخواه و رنگ intersperse ارائه شده است، که منجر به اجرای طرح رنگ در MCSES می شود
[ترجمه گوگل]روشها و الگوریتمهای به دست آوردن رنگ اولیه، رنگ دلخواه و رنگ intersperse ارائه شده است، که منجر به اجرای طرح رنگ در MCSES می شود
11. Adjunctive radiation therapy was performed.
[ترجمه ترگمان]پرتو درمانی adjunctive انجام شد
[ترجمه گوگل]پرتودرمانی متناوب انجام شد
[ترجمه گوگل]پرتودرمانی متناوب انجام شد
12. We believe therefore that the available evidence strongly supports the use of full-dose aspirin as adjunctive therapy to thrombolysis.
[ترجمه ترگمان]بنابراین ما معتقدیم که شواهد موجود قویا از مصرف آسپرین کامل به عنوان درمان adjunctive به thrombolysis حمایت می کند
[ترجمه گوگل]بنابراین ما معتقدیم که شواهد موجود به شدت از استفاده از آسپیرین کامل به عنوان درمان اضافی برای ترومبولیزیک حمایت می کنند
[ترجمه گوگل]بنابراین ما معتقدیم که شواهد موجود به شدت از استفاده از آسپیرین کامل به عنوان درمان اضافی برای ترومبولیزیک حمایت می کنند
13. Objective:To assess the efficacy of sodium valproate XR(Depakine) in adjunctive therapy for patients with excitomania associated with schizophrenia and schizoaffective disorder.
[ترجمه ترگمان]هدف: ارزیابی اثربخشی of سدیم XR (Depakine)در درمان adjunctive برای بیماران مبتلا به excitomania مرتبط با اسکیزوفرنی و اختلال schizoaffective
[ترجمه گوگل]هدف: ارزیابی اثربخشی والپروات سدیم XR (Depakine) در درمان دارویی برای بیماران مبتلا به اکسی ماتومیا همراه با اسکیزوفرنیا و اختلال اسکیزوفرکتیک
[ترجمه گوگل]هدف: ارزیابی اثربخشی والپروات سدیم XR (Depakine) در درمان دارویی برای بیماران مبتلا به اکسی ماتومیا همراه با اسکیزوفرنیا و اختلال اسکیزوفرکتیک
14. Compression stockings: Gradient compression stockings are an often - overlooked adjunctive therapy that is both benign and effective.
[ترجمه ترگمان]جوراب های فشرده شده: جوراب های فشردگی Gradient غالبا به روش درمانی adjunctive که هم خوب و هم موثر است، نادیده گرفته می شوند
[ترجمه گوگل]جوراب های کمرنگ جوراب های کمر بند گرادیان درمان اغلب نادیده گرفته شده است که هر دو خوش خیم و موثر هستند
[ترجمه گوگل]جوراب های کمرنگ جوراب های کمر بند گرادیان درمان اغلب نادیده گرفته شده است که هر دو خوش خیم و موثر هستند
کلمات دیگر: