کلمه جو
صفحه اصلی

cash price

انگلیسی به فارسی

قیمت نقدی


انگلیسی به انگلیسی

• lower price which is given for paying cash (instead of check or credit card)

جملات نمونه

1. Cash prices will be awarded to three winners in the general category and one in the poetry section.
[ترجمه ترگمان]قیمت نقد به سه برنده در دسته کلی و یکی در بخش شعر به سه برنده اعطا خواهد شد
[ترجمه گوگل]قیمت نقدی به سه برنده در گروه عمومی و یکی در بخش شعر اهدا خواهد شد

2. Traders said that with cash prices rising so consistently, traders are afraid to sell the futures market.
[ترجمه ترگمان]تاجران گفتند که با افزایش قیمت نقدی، تجار از فروش بازار آتی می ترسند
[ترجمه گوگل]معامله گران گفتند که با افزایش قیمت های نقدی به طور مداوم، معامله گران از فروش بازار آتی ترس دارند

3. Basis is normally quoted as cash price deducted from futures price of the nearest delivery month.
[ترجمه ترگمان]به طور معمول به عنوان قیمت نقدی از قیمت آتی نزدیک ترین ماه تحویل کسر می شود
[ترجمه گوگل]اساسا به طور معمول به عنوان قیمت نقدی که از قیمت آتی نزدیکترین ماه تحویل محاسبه می شود نقل قول می شود

4. The difference between the cash price and the futures price of a commodity.
[ترجمه ترگمان]تفاوت بین قیمت نقدی و قیمت آتی یک کالا
[ترجمه گوگل]تفاوت بین قیمت نقدی و قیمت آتی کالا

5. The difference between the spot or cash price of a commodity and the futures price of the same or a related commodity.
[ترجمه ترگمان]تفاوت بین قیمت نقدی یا قیمت نقدی یک کالا و قیمت آتی یک کالا یا یک کالا مرتبط
[ترجمه گوگل]تفاوت بین نقطه یا قیمت نقدی یک کالای و قیمت آتی همان کالا یا کالای مرتبط

6. We Kindly favour us with the lowest cash price for the goods.
[ترجمه ترگمان]لطفا با پایین ترین قیمت نقدی برای کالاها به ما مرحمت کنید
[ترجمه گوگل]ما با کمترین قیمت نقدی برای کالاها به ما پیشنهاد می کنیم

7. Kindly favour us with the lowest cash price for the goods.
[ترجمه ترگمان]لطفا با کم ترین قیمت نقدی برای کالاها به ما مرحمت کنید
[ترجمه گوگل]لطفا با پایین ترین قیمت نقدی برای کالاها به ما احترام بگذارید

8. Is twenty two thousand dollars the cash price?
[ترجمه ترگمان]بیست و دو هزار دلار پول نقد؟
[ترجمه گوگل]بیست و دو هزار دلار قیمت نقدی است؟

9. The forward price is usually higher than the cash price to reflect the added costs of storage and insurance for stocks deliverable at a later date.
[ترجمه ترگمان]قیمت رو به جلو معمولا بالاتر از قیمت نقدی برای منعکس کردن هزینه های اضافی ذخیره و بیمه برای تحویل سهام در تاریخ بعد است
[ترجمه گوگل]قیمت پیش فروش معمولا بیشتر از قیمت نقدی است که منعکس کننده هزینه های اضافه شده ذخیره سازی و بیمه برای سهام عرضه شده در تاریخ بعد است

10. Kindly favwe us dawn the lowest cash price to the bads.
[ترجمه ترگمان]پس لطفا به ما اجازه دهید تا آخرین قیمت نقدی را که به قیمت گزافی تمام می شود، آغاز کنیم
[ترجمه گوگل]لطفا بفرمایید که پایین ترین قیمت نقدی به بد است

11. A forward contract in which the cash price is based on the basis relating to a specified futures contract.
[ترجمه ترگمان]یک قرارداد رو به جلو که در آن قیمت نقدی براساس مبانی مربوط به یک قرارداد futures مشخص است
[ترجمه گوگل]قرارداد پیشین که در آن قیمت نقدی بر مبنای قرارداد آتی مشخص شده است

12. There's the cash price, or sticker price, and there's the discounted cash price you might get if you ask.
[ترجمه ترگمان]قیمت نقدی، یا قیمت sticker وجود دارد، و اگر بخواهید قیمت نقدی تخفیفی برای شما وجود دارد
[ترجمه گوگل]قیمت نقدی یا قیمت برچسب وجود دارد و قیمت نقدی با تخفیف در صورت درخواست شما وجود دارد

13. Since physical premiums are quoted as an addition to LME cash price, sellers typically have to cut premiums in order to attract buyers when LME prices are rising.
[ترجمه ترگمان]از آنجا که premiums فیزیکی به عنوان یک اضافه بر قیمت نقدی LME نقل می شوند، فروشنده ها اغلب باید حق بیمه را به منظور جذب خریداران در زمانی که قیمت های LME بالا می رود، کاهش دهند
[ترجمه گوگل]از آنجا که مزایای فیزیکی به عنوان علاوه بر ارزش پول نقد LME نقل شده است، فروشندگان به طور معمول باید به منظور جذب خریداران در هنگام افزایش قیمت LME، حق بیمه را کاهش دهند

14. The profit is the difference between the future price and the cash price plus the cost of storing and insuring the wheat.
[ترجمه ترگمان]سود آن تفاوت بین قیمت آینده و قیمت نقدی به علاوه هزینه ذخیره سازی و بیمه کردن گندم است
[ترجمه گوگل]سود، تفاوت بین قیمت آینده و قیمت نقدی به همراه هزینه نگهداری و بیمه گندم است


کلمات دیگر: