1. The snake charmer reached out gingerly to touch the snake in his basket.
[ترجمه ترگمان]مار با احتیاط دستش را دراز کرد تا مار را در سبد خود لمس کند
[ترجمه گوگل]زرق و برق مار به زحمت به لمس مار در سبد خود
2. Here are acrobats, storytellers, letter writers, snake charmers and teeth pullers.
[ترجمه ترگمان]اینجا acrobats، قصه گویان، نویسندگان نامه، charmers مار و دندان های نیش هستند
[ترجمه گوگل]در اینجا آکروبات ها، داستانپردازان، نویسندگان نامه ها، مارچارها و دندان های گیرنده ها را می خوانید
3. We were very much surprised when snake charmer suddenly began to play jazz.
[ترجمه ترگمان]وقتی مارها شروع به نواختن جاز کردند خیلی تعجب کردیم
[ترجمه گوگل]ما بسیار شگفت زده شد زمانی که مار جذاب به طور ناگهانی شروع به پخش جاز
4. The next act will be a snake charmer.
[ترجمه ترگمان]پرده بعدی مار خواهد بود
[ترجمه گوگل]عمل بعدی یک جادوگر مار خواهد بود
5. The snake charmer reached out gingerly to touch the snake in his Basket.
[ترجمه ترگمان]مار با احتیاط دستش را دراز کرد تا آن ماری را که کت و شلوار پوشیده بود لمس کند
[ترجمه گوگل]زرق و برق مار به شدت به لمس مار در Basket خود نگاه کرد
6. The snake charmer fascinates the cobra.
[ترجمه ترگمان]مار کبری یک مار کبرا را جذب می کند
[ترجمه گوگل]جادوگر مار جذاب کبری می شود
7. Ancient tradition remains powerful, and stories of witches and snake charmers are still whispered high in the remote mountain villages.
[ترجمه ترگمان]روایات کهن قدرتمند است و داستان هایی از جادوگران و charmers مار هنوز در روستاهای کوهستانی دور افتاده نجوا می کنند
[ترجمه گوگل]سنت باستان قدرتمند باقی می ماند، و داستان های جادوگران و مارگزاران همچنان در روستاهای کوهستانی دور افتاده است
8. My father can be at home with those poisonous snakes because he is a snake charmer.
[ترجمه ترگمان]پدرم می تواند با آن ماره ای سمی در خانه باشد، چون او یک مار است
[ترجمه گوگل]پدرم می تواند با این مارهای سمی در خانه باشد؛ زیرا او یک زوج مار است