1. A sniper behind the bushes picked off three of our men.
[ترجمه ترگمان]یک تک تیرانداز پشت بوته ها سه نفر از افراد ما را انتخاب کرده بود
[ترجمه گوگل]تک تیرانداز پشت بوته ها سه مرد را برداشت
2. A Navy medic was wounded by sniper fire.
[ترجمه ترگمان]یه پزشک نیروی دریایی از شلیک تیر انداز مجروح شده
[ترجمه گوگل]یک متخصص نیروی دریایی توسط آتش تک تیرانداز زخمی شد
3. Our sniper teams observed them manning an anti-aircraft gun.
[ترجمه ترگمان]teams ما مشاهده کردند که آن ها یک مسلسل ضد تانک را حمل می کنند
[ترجمه گوگل]تیم تیرانداز از تیم ما آنها را ماموریت یک تفنگ ضد هواپیما
4. He was shot and fatally injured by a sniper.
[ترجمه سهند] او توسط یک تک تیرانداز، مورد اصابت قرار گرفت و بشدت مجروح شد.
[ترجمه ترگمان]او توسط یک تک تیرانداز کشته شد و به ضرب گلوله کشته شد
[ترجمه گوگل]او توسط تک تیرانداز مورد ضرب و شتم قرار گرفت و مجروح شد
5. He was hit by a sniper.
[ترجمه ترگمان] یه تک تیرانداز با تیر زده
[ترجمه گوگل]او توسط تک تیرانداز مورد حمله قرار گرفت
6. Sniper fire has claimed countless lives these past few weeks.
[ترجمه ترگمان]آتش سوزی در چند هفته گذشته جان بی شماری را گرفته است
[ترجمه گوگل]آتش سوزی تیرانداز این چند هفته گذشته زندگی های بی شماری را به خود جلب کرده است
7. A sniper hidden on a roof picked off three of the soldiers on patrol.
[ترجمه ترگمان]یک تک تیرانداز روی پشت بام، سه نفر از سربازان را برای گشت زدن انتخاب کرده بود
[ترجمه گوگل]یک تیرانداز از روی یک سقف پنهان شده، سه سرباز را در گشت ربود
8. She was shot by a sniper when she went out in search of firewood.
[ترجمه ترگمان]وقتی برای جستجوی هیزم بیرون می رفت تیر انداز به او شلیک کرده بود
[ترجمه گوگل]هنگامی که او در جستجوی هیزم بود، توسط یک تک تیرانداز به ضرب گلوله کشته شد
9. He was shot in the leg by a sniper.
[ترجمه ترگمان] تیر به پای یه تک تیرانداز شلیک شده
[ترجمه گوگل]او توسط یک تک تیرانداز در پای شلیک کرد
10. The sniper picked off the enemy soldiers as they tried to leave their hut.
[ترجمه ترگمان]همان طور که می خواستند کلبه خود را ترک کنند، تیرانداز از سربازان دشمن پیاده شد
[ترجمه گوگل]تیراندازها پس از تلاش برای ترک کلبه خود، سربازان دشمن را برداشتند
11. The sniper got him when he was halfway there.
[ترجمه ترگمان] وقتی نصف راه رو رفته اون تک تیرانداز گیرش آورد
[ترجمه گوگل]تک تیرانداز او زمانی بود که او در نیمه راه بود
12. They sent him to sniper school, put a scope on his rifle, and that was the last of it.
[ترجمه ترگمان]او را به مدرسه تیرانداز فرستادند، a را روی تفنگش قرار دادند و این آخریش بود
[ترجمه گوگل]آنها او را به مدرسه تک تیراندازی فرستادند، محوطه را روی تفنگ خود گذاشتند، و آخرین آن بود
13. Soldier shot by sniper A soldier has died after being shot by a sniper whilst on duty in Northern Ireland.
[ترجمه ترگمان]سرباز تک تیرانداز پس از اینکه توسط یک تک تیرانداز در حین انجام وظیفه در ایرلند شمالی کشته شد، مورد اصابت گلوله تک تیرانداز کشته شد
[ترجمه گوگل]سرباز که توسط تیرانداز مورد ضرب و شتم قرار گرفته است یک سرباز بعد از اینکه توسط یک تک تیرانداز در حالی که در وظیفه ایرلند شمالی کشته شد، فوت کرد
14. The second sniper could be anywhere.
[ترجمه ترگمان] تیرانداز دوم میتونه هر جایی باشه
[ترجمه گوگل]تیرانداز دوم می تواند در هر کجا باشد