1. The journalists were cautious about sneering at the Secretary of Defense.
روزنامه نگاران مواظب بودند که وزیر دفاع را مسخره نکنند
2. "Wipe that sneer off your face!" the dean told the delinquent.
سرکشیش به شخص خطاکار گفت: "پوزخند نزن!"
3. When offered a dime as a tip, the taxi driver sneered at his rider.
وقتی به راننده تاکسی یک سکه ده سنتی به عنوان انعام پیشنهاد شد، پوزخندی به مسافرش زد
4. they sneer at other nations' religions
آنان به مذاهب ملل دیگر با دیده ی حقارت نگاه می کنند.
5. to sneer down a proposal
پیشنهادی را با تحقیر رد کردن
6. his diabolic sneer
پوزخند اهریمنی او
7. wipe that sneer off your ugly face!
آن پوزخند را از چهره ی زشتت بردار!
8. he looked at his defeated enemy with a sneer
با نیشخند به دشمن شکست خورده ی خود نگاه کرد.
9. There is too great a readiness to sneer at anything the Opposition does.
[ترجمه ترگمان]برای مسخره کردن هر چیزی که مخالفان انجام می دهند، آمادگی زیادی برای پوزخند زدن وجود دارد
[ترجمه گوگل]آمادگی بیش از حد برای سوء ظن در هر چیزی که مخالفت می کند وجود دارد
10. You may sneer, but a lot of people like this kind of music.
[ترجمه ترگمان]می توانید پوزخند بزنید، اما خیلی از مردم این نوع موسیقی را دوست دارند
[ترجمه گوگل]شما ممکن است سوء ظن داشته باشید، اما بسیاری از مردم این نوع موسیقی را دوست دارند
11. You many sneer, but a lot of people like this kind of music.
[ترجمه ترگمان]تو خیلی پوزخند می زنی، اما خیلی از مردم این گونه موسیقی را دوست دارند
[ترجمه گوگل]شما خیلی عصبانی هستید، اما بسیاری از مردم این نوع موسیقی را دوست دارند
12. He gave an arrogant sneer.
[ترجمه ترگمان]او پوزخندی زد و گفت:
[ترجمه گوگل]او سوگندای متکبر را به حال خود راند
13. A faint sneer of satisfaction crossed her face.
[ترجمه ترگمان]لبخند خفیفی بر چهره اش نقش بست
[ترجمه گوگل]یک عصبانیت ضعیف از رضایت از چهره او عبور کرد
14. The prime minister resisted a sneer at his opponent's misfortune.
[ترجمه ترگمان]نخست وزیر با پوزخندی از بدشانسی حریف مقاومت کرد
[ترجمه گوگل]نخست وزیر در برابر بدبختی حریف خود را تکان داد
15. You can wipe that sneer off your face!
[ترجمه ترگمان]تو میتونی اون پوزخند رو از روی صورتت پاک کنی
[ترجمه گوگل]شما می توانید این چهره را پاک کنید!
16. 'You probably wouldn't understand,' he said with a sneer.
[ترجمه ترگمان]با پوزخندی گفت: تو که احتمالا درک نمی کنی
[ترجمه گوگل]او گفت: 'شما احتمالا نمی فهمید '
17. Canete's mouth twisted in a contemptuous sneer.
[ترجمه ترگمان]دهان Canete با پوزخندی حاکی از تحقیر درهم رفت
[ترجمه گوگل]دهان Canete پیچیده در یک سوء تفاهم تحقیر آمیز است
18. Some clients would sneer or smile sarcastically when I showed them my old laptop -- until they saw what it could do.
[ترجمه ترگمان]بعضی از مشتری ها، وقتی که لپ تاپ قدیمی خودم را به آن ها نشان می دادم، پوزخند یا لبخند بر لب داشتند - تا اینکه دیدند چه کاری از دستم بر می اید
[ترجمه گوگل]بعضی از مشتریان وقتی که من آنها را لپ تاپ های قدیمی خود را نشان دادم، شنیده می شدم و می لرزیدم، تا اینکه ببینند چه چیزی می تواند انجام دهد
19. Once in a while,(Sentence dictionary) she seemed to sneer and made a grimace of revulsion.
[ترجمه ترگمان]بعد از مدتی به نظر می رسید که او پوزخند می زند و چهره اش درهم می رود
[ترجمه گوگل]یک بار در حالی که، (فرهنگ لغت حکم) او به نظر می رسید عصبانی و خجالت زده شده است
20. How can you sneer at vegetarians when you're wearing a leather jacket?
[ترجمه ترگمان]وقتی کت چرمی پوشیده باشی، چطور می تونی به vegetarians پوزخند بزنی؟
[ترجمه گوگل]چگونه می توانید گیاهخواران را در هنگام پوشیدن یک کت چرمی سوپرمن کنید؟
21. It is easy to sneer at the credulous pilgrims.
[ترجمه ترگمان]مسخره کردن آن زایران زودباور آسان است
[ترجمه گوگل]آسان است که در زائران لجباز باشید
22. He said with a sneer.
[ترجمه ترگمان]با پوزخندی گفت:
[ترجمه گوگل]او با عصبانیت گفت: