کلمه جو
صفحه اصلی

cash in


نقدینگی (وضع پرداخت ها و دریافت های دولت یا شرکت و غیره و میزان پول نقد موجود)، جریان نقدی، وجوه در گردش، 1- تبدیل به پول نقد کردن، نقد کردن 2- (خودمانی) مردن

انگلیسی به فارسی

پول نقد در


انگلیسی به انگلیسی

عبارت ( phrase )
• : تعریف: (informal) to die.

• die

جملات نمونه

1. Investors were storing up a lot of cash in anticipation of disaster.
[ترجمه ترگمان]سرمایه گذاران در پیش بینی فاجعه مقدار زیادی پول نقد ذخیره می کردند
[ترجمه گوگل]سرمایه گذاران در پیش بینی فاجعه مقدار زیادی پول نقد را ذخیره می کنند

2. They took cash in lieu of the prize they had won.
[ترجمه ترگمان]آن ها به جای جایزه ای که برده بودند، پول نقد داشتند
[ترجمه گوگل]آنها پول نقد را جای جایزه ای که آنها برنده شده بودند گرفتند

3. You may cash in this cheque at all times and all places.
[ترجمه ترگمان]ممکن است در این چک در تمام زمان ها و همه جا پول نقد داشته باشید
[ترجمه گوگل]شما می توانید در این چک در تمام زمان ها و همه مکان ها نقدی داشته باشید

4. You'll need some cash in local currency but you can also use your credit card.
[ترجمه ترگمان]شما به پول نقد داخلی نیاز دارید اما می توانید از کارت اعتباری خود نیز استفاده کنید
[ترجمه گوگل]شما پول نقد در ارز محلی دارید اما می توانید از کارت اعتباری خود استفاده کنید

5. This business generates cash in prodigious amounts.
[ترجمه ترگمان]این کار به مقدار زیادی پول تولید می کند
[ترجمه گوگل]این کسب و کار پول نقد را در مقادیر بسیار زیاد تولید می کند

6. Daft old bat. What's she keeping all that cash in the house for?
[ترجمه ترگمان]چوب بیس بال قدیمی چرا اون همه پول رو تو خونه نگه داشته؟
[ترجمه گوگل]خفاش قدیمی چه چیزی او را نگه می دارد که پول نقد در خانه برای؟

7. He did not cash in his shares.
[ترجمه ترگمان]او سهام خود را نقد نکرد
[ترجمه گوگل]او در سهام خود پول نقد نداشت

8. He says he wants cash in advance before he'll do the job.
[ترجمه ترگمان]او می گوید که قبل از این که کارش را انجام دهد پول نقد می خواهد
[ترجمه گوگل]او می گوید که پیش از انجام کار او پول نقد را می خواهد

9. Sensation - seeking newspapers tried to cash in on her misery.
[ترجمه ترگمان]به دنبال روزنامه ها می گشت و سعی می کرد از بدبختی او پول بگیرد
[ترجمه گوگل]احساسات - روزنامه های دنباله دار تلاش کردند تا بر فقر خود پول بپردازند

10. She has tied up her cash in the stock market.
[ترجمه ترگمان]پول او را در بازار سهام ثبت کرده است
[ترجمه گوگل]او پول نقد خود را در بازار سهام گره خورده است

11. The record company was trying to cash in on her fame by releasing early teenage recordings.
[ترجمه ترگمان]این شرکت رکورد دار در تلاش بود تا با آزاد کردن فیلم های اولیه نوجوان از شهرت خود بهره مند شود
[ترجمه گوگل]شرکت ضبط سعی داشت تا با انتشار سابقه نوجوانان، شهرت خود را به دست آورد

12. Cash in any remaining travellers' cheques when you return.
[ترجمه ترگمان]پول نقد در هر مسافر باقیمانده زمانی که شما برگردید
[ترجمه گوگل]هنگام بازگشت به نقدی در چکهای مسافرتی باقی مانده

13. She got £25 in cash in her first wage packet.
[ترجمه ترگمان]او در اولین بسته حقوقی خود ۲۵ پوند پول نقد دریافت کرد
[ترجمه گوگل]او در اولین بسته دستمزد 25 پوند به صورت نقدی دریافت کرد

14. Nowadays we can use plastic instead of cash in many places buying things.
[ترجمه ترگمان]امروزه ما می توانیم به جای پول نقد در بسیاری از جاها، از پلاستیک استفاده کنیم
[ترجمه گوگل]امروزه ما می توانیم به جای پول نقد در بسیاری از نقاط خرید چیزی استفاده کنیم

15. Worst still, she was planning to cash in on Ivor's insurance policies.
[ترجمه ترگمان]بدتر از همه این بود که او در حال برنامه ریزی برای پول نقد در سیاست های بیمه Ivor بود
[ترجمه گوگل]بدتر از همه، او قصد داشت پول در بیمه نامه Ivor را پرداخت کند

پیشنهاد کاربران

از آب گل آلود ماهی گرفتن
I know what you are trying to do
you are trying to cash in on someone else's tragedy so you can sell you shitty products


کلمات دیگر: