کلمه جو
صفحه اصلی

be jealous of

انگلیسی به انگلیسی

• be highly envious of, desire something which belongs to another

جملات نمونه

1. I was jealous of Mary's new bicycle.
[ترجمه ترگمان]به دوچرخه جدید مری حسودی می کردم
[ترجمه گوگل]من از دوچرخه جدید مری حسادت کردم

2. There is no reason to be jealous of me.
[ترجمه ترگمان]دلیلی ندارد که به من حسادت کند
[ترجمه گوگل]هیچ دلیلی برای حسادت به من وجود ندارد

3. An honorable Chinese citizen should be jealous of his own rights.
[ترجمه ترگمان]یک شهروند محترم چینی باید نسبت به حقوقش حسادت کند
[ترجمه گوگل]یک شهروند محترم چینی باید از حقوق خود حسادت کند

4. He is jealous of their success.
[ترجمه ترگمان]او به موفقیت آن ها حسادت می کند
[ترجمه گوگل]او از موفقیت آنها حسادت دارد

5. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress every day!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!

6. He was jealous of Tom/of Tom's success.
[ترجمه ترگمان]او به موفقیت تام و تام حسودی می کرد
[ترجمه گوگل]او از تام / از موفقیت تام حسادت کرد

7. She was jealous of David's progress in the company, so she spiked his guns by telling the boss that David had a drinking problem.
[ترجمه ترگمان]او به پیشرفت دیوید در شرکت حسادت می کرد، بنابراین با گفتن اینکه دیوید مشکلی دارد، تفنگش را پر کرد
[ترجمه گوگل]او از پیشرفت دیوید در شرکت حسادت می کرد، بنابراین او با استفاده از اسلحه خود به رئیس گفت که داوید مشکل نوشیدن دارد

8. He is jealous of his wife's love.
[ترجمه ترگمان]به عشق زنش حسادت می کند
[ترجمه گوگل]او از عشق همسرش حسود است

9. She is jealous of our success.
[ترجمه ترگمان]او به موفقیت ما حسادت می کند
[ترجمه گوگل]او از موفقیت ما حسود است

10. She was jealous of his wealth.
[ترجمه ترگمان]به ثروت او حسادت می کرد
[ترجمه گوگل]او از ثروتش حسادت می کرد

11. I was jealous of Sarah when she got her new bicycle.
[ترجمه ترگمان]وقتی دوچرخه جدیدش رو گرفت به سارا حسودی می کردم
[ترجمه گوگل]وقتی که دوچرخه جدیدش را گرفتم، حسادتم را از سارا داشتم

12. He was jealous of the friendship between his wife and daughters.
[ترجمه ترگمان]به دوستی بین زن و دخترانش حسادت می کرد
[ترجمه گوگل]او از دوستی همسر و دخترانش حسادت می کرد

13. I was jealous of the mesmeric effect that she seemed to have on men.
[ترجمه ترگمان]به the mesmeric حسادت می کردم که به نظر می رسید به مردها علاقه دارد
[ترجمه گوگل]من از اثر مزمزه ای که به نظر می رسید در مردان بود حسود بود

14. He is jealous of his possessions.
[ترجمه ترگمان]او به مایملک خود حسادت می کند
[ترجمه گوگل]او از اموالش حسادت می کند

15. He's just another male chauvinist who is jealous of his wife's success.
[ترجمه ترگمان]او فقط یک زن دیگر است که به موفقیت همسرش حسادت می کند
[ترجمه گوگل]او فقط یک شوونیست مرد است که از موفقیت همسرش حسادت می کند


کلمات دیگر: