کلمه جو
صفحه اصلی

snit


معنی : تحریک، هیجان، عصبانیت
معانی دیگر : خشم ناگهان، آزردگی شدید

انگلیسی به فارسی

تحریک، هیجان، عصبانیت


لگد زدن، تحریک، هیجان، عصبانیت


انگلیسی به انگلیسی

• agitated state, fit of bad temper, temper tantrum (slang)

اسم ( noun )
• : تعریف: a condition of anger or agitation; fit (usu. prec. by in or into).
مشابه: fume, temper

مترادف و متضاد

تحریک (اسم)
instigation, incitement, persuasion, fret, boil, actuation, stimulation, stimulus, excitation, fomentation, agitation, excitement, animation, inanition, suasion, incitation, snit

هیجان (اسم)
fit, fret, boil, excitation, agitation, excitement, thrill, frenzy, dither, titillation, fission, ignition, tornado, fever, tempest, lather, hysterics, unco, snit, stour

عصبانیت (اسم)
chafe, anger, madness, nervousness, huff, ire, willies, boiling point, infuriation, snit

جملات نمونه

to be in a snit

خشمگین بودن


1. to be in a snit
خشمگین بودن

2. He was in a snit this morning and I didn't dare approach him.
[ترجمه ترگمان]امروز صبح تو a بود و من جرات نداشتم بهش نزدیک بشم
[ترجمه گوگل]او امروز صبح زنگ زد و من به او جرأت نکردم

3. Dominic was still in a snit the next morning.
[ترجمه ترگمان]دومینیک هنوز صبح روز بعد در snit بود
[ترجمه گوگل]دومینیک هنوز در صبح روز بعد از ظهر بود

4. Anderson was in a snit when she lost her kitten.
[ترجمه ترگمان]اندرسون وقتی بچه گربه رو از دست می داد تو یه \"snit\" بود
[ترجمه گوگل]اندرسون هنگامی که بچه گربه اش را از دست داد، در حال زوال بود

5. She's been in a snit since I took the car without telling her.
[ترجمه ترگمان]از وقتی ماشین را گرفتم بدون اینکه به او بگویم سوار ماشین شده بود
[ترجمه گوگل]او از زمانی که من ماشین را بدون گفتن او گرفتم، در حال حرکت بود

6. Fuzhou Snit Mechanical Equipment Co., Ltd ---- Specialize in automobile equipment maintenance, one of the most professional manufacturers of pneumatic jack in china.
[ترجمه ترگمان]شرکت تجهیزات مکانیکی Fuzhou Snit با مسئولیت محدود در تعمیر و نگهداری تجهیزات خودرو یکی از سازندگان حرفه ای جک بادی در چین است
[ترجمه گوگل]Fuzhou Snit Mechanical Equipment Co, Ltd ---- تخصص در تعمیر و نگهداری تجهیزات خودرو، یکی از تولید کنندگان حرفه ای ترین جک پنوماتیک در چین است

7. He was in a snit.
[ترجمه ترگمان] اون توی \"snit\" بود
[ترجمه گوگل]او در لگن بود

8. So Giuliani felt free to insult the United Nations and stage this infantile parking snit.
[ترجمه ترگمان]بنابراین، Giuliani احساس آزادی می کرد که به سازمان ملل توهین کند و این پارکینگ بچه گانه را بر روی صحنه بگذارد
[ترجمه گوگل]بنابراین جولیانی احساس آزادانه کرد که سازمان ملل را توهین کند و این پارکینگ پارکینگ کودک را تحریم کند

9. A poll of historians in late 1996 that ranked him as a below-average president sent him into a snit.
[ترجمه ترگمان]یک نظرسنجی از مورخان در اواخر ۱۹۹۶ که او را به عنوان یک رئیس جمهور زیر متوسط معرفی کرد، او را به یک snit فرستاد
[ترجمه گوگل]نظرسنجی از مورخان در اواخر سال 1996 که او را به عنوان یک رئیس جمهور زیرسطح رتبه بندی کرد، او را به یک قاتل فرستاد

10. Although they talked about Saddam as if he were the devil himself, some of the Republicans were in a snit over the attacks.
[ترجمه ترگمان]اگرچه آن ها در مورد صدام طوری صحبت کردند که گویی خود شیطان است، برخی از جمهوری خواهان در حال حمله به این حملات بودند
[ترجمه گوگل]اگرچه آنها در مورد صدام صحبت می کردند مثل اینکه خودش شیطان بود، بعضی از جمهوریخواهان بر این حملات غلبه کردند

11. Ernest shrugged. 'Apparently the Executive Committee meeting has already been put off twice, and they'll all be in a snit.
[ترجمه ترگمان]ارنست شانه هایش را بالا انداخت ظاهرا جلسه کمیته اجرایی دو بار تعطیل شده است و همه آن ها در یک snit قرار خواهند گرفت
[ترجمه گوگل]ارنست شل کرد ظاهرا جلسه کمیته اجرایی دو بار از هم پاشیده شده است و همه آنها به صورت ناگهانی است


کلمات دیگر: