(فیزیولوژی) وابسته به قشر غدد فوق کلیه، وابسته به قشر غده ء فوق کلیه
adrenocortical
(فیزیولوژی) وابسته به قشر غدد فوق کلیه، وابسته به قشر غده ء فوق کلیه
انگلیسی به فارسی
وابسته به قشر غده فوق کلیه
انگلیسی به انگلیسی
• of or pertaining to the adrenal cortex
جملات نمونه
1. Results: All patients had normal thyroid and adrenocortical functions before BMT.
[ترجمه ترگمان]نتایج: تمام بیماران تیروئید و functions نرمال قبل از BMT داشتند
[ترجمه گوگل]یافته ها: قبل از عمل جراحی، همه بیماران عملکرد نرمال و غده فوق کلیه داشتند
[ترجمه گوگل]یافته ها: قبل از عمل جراحی، همه بیماران عملکرد نرمال و غده فوق کلیه داشتند
2. Conclusions: Adrenocortical oncocytoma is a rare, most 'of them are "incidentalomas" and benign.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: adrenocortical oncocytoma یک نادر است، اغلب آن ها \"incidentalomas\" و بی خطر هستند
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: انکوکیتوم غده فوق کلیه نادر است و بیشترین موارد اکدیالوماس و خوش خیم است
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: انکوکیتوم غده فوق کلیه نادر است و بیشترین موارد اکدیالوماس و خوش خیم است
3. The adrenocortical response appears to parallel the severity of the burn.
[ترجمه ترگمان]واکنش adrenocortical به نظر می رسد که شدت سوختگی را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]پاسخ آدرنوکورتیک به نظر می رسد به شدت سوختگی موازی است
[ترجمه گوگل]پاسخ آدرنوکورتیک به نظر می رسد به شدت سوختگی موازی است
4. In this group, there were4patients with hypertension, 3with adrenocortical adenoma, 2with Cushing's syndrome, and1with centric obesity and hirsutism.
[ترجمه ترگمان]در این گروه، were۴patients با فشار خون بالا، ۳ با adrenocortical adenoma، ۲ با سندرم پیش s، چاقی centric و پرمویی داشت
[ترجمه گوگل]در این گروه، 4 بیمار مبتلا به فشار خون بالا، 3 با آدنوم آدرنوکورتیک، 2 با سندرم کوشینگ و 1 با چاقی مرکزی و هیرسوتیسم وجود داشت
[ترجمه گوگل]در این گروه، 4 بیمار مبتلا به فشار خون بالا، 3 با آدنوم آدرنوکورتیک، 2 با سندرم کوشینگ و 1 با چاقی مرکزی و هیرسوتیسم وجود داشت
5. The toxic effects of diquat and adrenocortical hormone on ductus arteriosus of rat fetus were studied in this paper.
[ترجمه ترگمان]اثرات سمی of و هورمون adrenocortical در ductus arteriosus از جنین موش در این مقاله مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه گوگل]اثرات سمی دیکت و هورمون آدرنوکورتیک بر روی آرتروسکوپی جنین جنین موش در این مقاله مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه گوگل]اثرات سمی دیکت و هورمون آدرنوکورتیک بر روی آرتروسکوپی جنین جنین موش در این مقاله مورد بررسی قرار گرفت
6. The principal adrenocortical products are aldosterone, cortisol and dehydroepiandrosterone sulphate.
[ترجمه ترگمان]محصولات اصلی adrenocortical aldosterone، cortisol و dehydroepiandrosterone سولفات هستند
[ترجمه گوگل]محصولات اصلی آدرنوکورتیک عبارتند از آلدوسترون، کورتیزول و سدیم دی هیدروپی اندروسترون
[ترجمه گوگل]محصولات اصلی آدرنوکورتیک عبارتند از آلدوسترون، کورتیزول و سدیم دی هیدروپی اندروسترون
7. Conditions with the lowest incidence were adrenocortical carcinoma, pheochromocytoma, and pituitary adenomas.
[ترجمه ترگمان]شرایط با کم ترین میزان شیوع adrenocortical carcinoma، pheochromocytoma و هیپوفیز adenomas بود
[ترجمه گوگل]شرایط با کمترین میزان بروز سرطانهای آدرنوکورتیک، فئوکروموسیتوما و آدنوم های هیپوفیز بود
[ترجمه گوگل]شرایط با کمترین میزان بروز سرطانهای آدرنوکورتیک، فئوکروموسیتوما و آدنوم های هیپوفیز بود
8. Objective: To investigate the relationship between the adrenocortical hormone level and acute mountain sickness.
[ترجمه ترگمان]هدف: بررسی رابطه بین سطح هورمون adrenocortical و بیماری حاد کوهستان
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی ارتباط بین سطح هورمون های آدرنوکورتیک و بیماری های حاد کوهی
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی ارتباط بین سطح هورمون های آدرنوکورتیک و بیماری های حاد کوهی
9. Adrenocortical carcinoma is a rare neoplasm characterized by a high risk of recurrence after radical resection.
[ترجمه ترگمان]carcinoma adrenocortical یک neoplasm نادر است که با ریسک بالای تکرار بعد از resection رادیکال مشخص می شود
[ترجمه گوگل]کارسینوم آدرنوکورتیک نئوپلاسم نادر است که با ریسک بالای عود پس از برداشت رادیکال مشخص می شود
[ترجمه گوگل]کارسینوم آدرنوکورتیک نئوپلاسم نادر است که با ریسک بالای عود پس از برداشت رادیکال مشخص می شود
10. Methods Clinical data of 19 cases of adrenocortical carcinoma were retrospectively analyzed.
[ترجمه ترگمان]روش های داده های بالینی ۱۹ مورد از carcinoma adrenocortical به صورت گذشته نگر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت
[ترجمه گوگل]روش ها: اطلاعات بالینی 19 مورد سرطان کولورکتال غده فوق کلیوی به صورت گذشتهنگر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند
[ترجمه گوگل]روش ها: اطلاعات بالینی 19 مورد سرطان کولورکتال غده فوق کلیوی به صورت گذشتهنگر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند
11. Objective To study the diagnosis and treatment of adrenocortical carcinoma.
[ترجمه ترگمان]هدف مطالعه تشخیص و درمان سرطان adrenocortical
[ترجمه گوگل]هدف مطالعه تشخیص و درمان کارسینوم آدرنوکورتیک
[ترجمه گوگل]هدف مطالعه تشخیص و درمان کارسینوم آدرنوکورتیک
12. Adrenal rest tumor is an ectopic collection of adrenocortical cells in an extra-adrenal site.
[ترجمه ترگمان]غدد آدرنالی یک مجموعه ectopic از سلول های adrenocortical در یک محل فوق کلیوی است
[ترجمه گوگل]تومور استراحت آدرنال یک مجموعه اکستروپیک سلولهای آدرنوکورتیک در یک محل اضافی آدرنال است
[ترجمه گوگل]تومور استراحت آدرنال یک مجموعه اکستروپیک سلولهای آدرنوکورتیک در یک محل اضافی آدرنال است
13. Objective:To investigate the etiology and clinical characteristics of primary(Addison's disease)and secondary adrenocortical hypofunction.
[ترجمه ترگمان]هدف: برای تحقیق درباره علت و ویژگی های بالینی بیماری اولیه (ادیسن)و adrenocortical ثانویه
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی علل و ویژگی های بالینی اولیه (بیماری آدیسون) و هیپوکانسیون غیرطبیعی ثانویه
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی علل و ویژگی های بالینی اولیه (بیماری آدیسون) و هیپوکانسیون غیرطبیعی ثانویه
14. Objective: To investigate the diagnose and therapia of abnormal syndrome of sexual characteristics of adrenocortical adenoma.
[ترجمه ترگمان]هدف: برای بررسی تشخیص و تشخیص سندرم غیرعادی ویژگی های جنسی adrenocortical adenoma
[ترجمه گوگل]هدف: به منظور بررسی تشخیص و درمان سندرم غیرطبیعی ویژگی های جنسی آدنوم آدرنوکورتیکوس
[ترجمه گوگل]هدف: به منظور بررسی تشخیص و درمان سندرم غیرطبیعی ویژگی های جنسی آدنوم آدرنوکورتیکوس
15. Adjuant mitotane may prolong recurrence - free surial in patients with radically resected adrenocortical carcinoma.
[ترجمه ترگمان]Adjuant mitotane ممکن است surial آزاد را در بیمارانی با resected radically adrenocortical adrenocortical طولانی طولانی تر کند
[ترجمه گوگل]متادون adjuant میتان ممکن است سیرال عود مجدد را در بیماران مبتلا به کارسینوم آدرنوکورتیک قطع کند
[ترجمه گوگل]متادون adjuant میتان ممکن است سیرال عود مجدد را در بیماران مبتلا به کارسینوم آدرنوکورتیک قطع کند
کلمات دیگر: