کلمه جو
صفحه اصلی

encircling

انگلیسی به فارسی

محاصره، دور گرفتن، احاطه کردن، حلقه زدن، دور چیزی گشتن، در برداشتن


انگلیسی به انگلیسی

• surrounding, enclosing

جملات نمونه

1. A substantial, well-preserved Iron Age settlement with two encircling ramparts and supplementary earthworks.
[ترجمه ترگمان]یک ساختمان عصر آهن به خوبی حفظ شده با دو برج مدور و خاک ریزی ها مکمل
[ترجمه گوگل]یک حلقه محصور با اندازه دوقطبی محکم و به خوبی حفظ شده با دو استوانه محاصره و زمین های تکمیلی

2. He was sleeping with one arm encircling his head, small podge of fingers just touching his cheek.
[ترجمه ترگمان]او با یک دستش خوابیده بود و سرش را دور سرش حلقه کرده بود، انگشتان کوچک و کوچکی داشت که فقط گونه او را لمس می کرد
[ترجمه گوگل]او با یک دست دراز کشید و سرش را تکان داد، انگشتان کوچکش فقط لمس گونه اش بود

3. Snow covered the encircling hills.
[ترجمه ترگمان]برف روی تپه ها را پوشانده بود
[ترجمه گوگل]برف تپه های محاصره را تحت پوشش قرار داد

4. Now the cloth above the encircling fingers seemed to move, nudged this way and that by something underneath.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسید که پارچه بالای the تکان می خورد، به این طرف و آن طرف سقلمه ای زد و چیزی در زیر آن قرار گرفت
[ترجمه گوگل]در حال حاضر پارچه بالای انگشتان محاصره به نظر می رسید که حرکت می کند، این کار را انجام می دهد و این چیزی است که زیر آن قرار دارد

5. It also shows soldiers encircling unarmed civilians, beating them with rods as they lay on the ground.
[ترجمه ترگمان]همچنین نشان می دهد که سربازان مسلح غیر مسلح را محاصره کرده و آن ها را با میله ها در حالی که بر روی زمین قرار دارند کتک می زنند
[ترجمه گوگل]این همچنین نشان می دهد که سربازانی که غیرنظامیان غیر مسلح را محاصره می کنند، آنها را با ضرب و شتم به زمین می اندازند

6. Their encircling and undulating movement contrasts pleasurably with the straight trunks of erect trees.
[ترجمه ترگمان]encircling و جنبش undulating با تنه های صاف درختان بلند pleasurably
[ترجمه گوگل]جنبش محکم و بادوام خود را با تنه های راست از درختان مستطیلی متضاد می سازد

7. COMMENTARY: There is a light encircling Jamaica now. A ring of lampstands giving ample testimony to the gospel and there is a clear role for each individual ecclesia .
[ترجمه ترگمان]COMMENTARY: اکنون نوری در اطراف جاماییکا وجود دارد حلقه ای از lampstands شهادت کافی را به انجیل می دهد و یک نقش روشن برای هر فرد ecclesia وجود دارد
[ترجمه گوگل]COMMENTARY: در حال حاضر جامائیکا محاصره شده است یک حلقه از lampstands ارائه شهادت کامل به انجیل و نقش واضح برای هر یک از کلیسای انفرادی وجود دارد

8. Encircling each via hole, the circular type base plate is respectively and fixedly provided with a core-tube anchor ear used for fixing each core tube.
[ترجمه ترگمان]Encircling هر یک از طریق سوراخ، صفحه پایه نوع مدور به ترتیب و ثابت با یک لوله ثابت لوله ای که برای تعمیر هر لوله اصلی به کار می رود، تامین می شود
[ترجمه گوگل]هر سوراخ در محاصره، بنا بر اساس نوع دایره ای است و به طور ثابت با گوش لنگر هسته لوله ای که برای تثبیت هر لوله هسته ای استفاده می شود

9. Encircling one's two arms and pointing the thumbs upward can show one's defense or advantage ground.
[ترجمه ترگمان]دو دست نگه دارید و انگشت شست را به سمت بالا نشانه بروید، می توانید دفاع یا برتری خود را نشان دهید
[ترجمه گوگل]حامیان دو دست و اشاره به انگشت شست به سمت بالا می توانند دفاع و یا مزیت زمین را نشان دهند

10. The dense white encircling tumor mass is arising from the visceral pleura and is a mesothelioma.
[ترجمه ترگمان]توده متراکم و سفیدی که در اطراف تومور وجود دارد از لایه احشایی ناشی می شود و یک mesothelioma است
[ترجمه گوگل]توده ی توده ی توده ی توده ی متراکم سفید ناشی از پلورالی احشائی است و یک مزوتلیوما است

11. Cincture: The act of encircling or encompassing.
[ترجمه ترگمان]cincture: عمل محاصره شدن یا فراگیر شدن
[ترجمه گوگل]سینکورت: عمل محاصره یا پوشش دادن

12. In this haphazard way we progressed into the afternoon, and started work on the long encircling fence.
[ترجمه ترگمان]در این راه تصادفی، ما به بعد از ظهر پیشرفت کردیم و شروع به کار بر روی حصار encircling کردیم
[ترجمه گوگل]در این روش بی وقفه ما به بعد از ظهر پیشرفت کردیم و در حصار طولانی محاصره شروع به کار کردیم

13. It is sited unusually, on flat land rather than atop one of the encircling hills.
[ترجمه ترگمان]به طور غیر معمول، روی زمین مسطح به جای یکی از تپه های اطراف مستقر است
[ترجمه گوگل]این ناحیه غیر عادی است، در زمین صاف و نه در بالای یک تپه محاصره قرار دارد

14. Innocent's building at the Vatican was fortified with towers and an encircling wall and was meant for longer residence.
[ترجمه ترگمان]ساختمان کلیسای واتیکان با برج ها و an مستحکم شده بود و برای اقامت طولانی تر از آن بود
[ترجمه گوگل]ساختمان بی گناه در واتیکان با برج ها و دیوار محاصره شد و برای اقامت طولانی تر بود

15. This incorporates a harness anchored securely to the car, and straps encircling the carrycot.
[ترجمه ترگمان]این شامل یک مهار محکم و محکم به خودرو است و تسمه های اطراف the را دور می زند
[ترجمه گوگل]این شامل یک مهار به طور ایمن به ماشین و لبه های محکم پوشانده می شود


کلمات دیگر: