کشور فی جی (در آبخست گروه یا مجمع الجزایر فی جی در جنوب اقیانوس آرام)
fiji
کشور فی جی (در آبخست گروه یا مجمع الجزایر فی جی در جنوب اقیانوس آرام)
انگلیسی به فارسی
کشور فیجی (در آبخست گروه یا مجمعالجزایر فیجی در جنوب اقیانوس آرام)
فیجی
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: a southwestern Pacific island country northeast of Australia.
• independent republic comprised of the fiji islands located in the western south pacific ocean (north of new zealand)
the republic of fiji is a country in the south pacific, east of australia. there are over 300 islands in the archipelago. the population is almost equally divided between native fijians and those of indian descent. most of the population live on viti levu and vanua levu. the area was settled by britain from the late 18th century and became a colony in 1874. in 1970 fiji became independent. major-general sitiveni rabuka led two military coups in 1987. fiji became a republic and allowed its membership of the commonwealth to lapse. ratu sir kamisese mara became president in 1994. major-general sitiveni rabuka, of the fijian political party (fpp), was elected prime minister in 1992 in the first elections since the coup. fiji exports sugar, gold, coconuts, and ginger. tourism is an important industry.
the republic of fiji is a country in the south pacific, east of australia. there are over 300 islands in the archipelago. the population is almost equally divided between native fijians and those of indian descent. most of the population live on viti levu and vanua levu. the area was settled by britain from the late 18th century and became a colony in 1874. in 1970 fiji became independent. major-general sitiveni rabuka led two military coups in 1987. fiji became a republic and allowed its membership of the commonwealth to lapse. ratu sir kamisese mara became president in 1994. major-general sitiveni rabuka, of the fijian political party (fpp), was elected prime minister in 1992 in the first elections since the coup. fiji exports sugar, gold, coconuts, and ginger. tourism is an important industry.
جملات نمونه
1. The Prime Minister of Fiji has said Fiji is in no hurry to rejoin the Common-wealth.
[ترجمه ترگمان]نخست وزیر فیجی اعلام کرد که فیجی هیچ عجله ای برای بازگشت به ثروت مشترک ندارد
[ترجمه گوگل]نخست وزیر فیجی گفت که فیدلی عجله ندارد تا مجددا به ثروت مشترک ملحق شود
[ترجمه گوگل]نخست وزیر فیجی گفت که فیدلی عجله ندارد تا مجددا به ثروت مشترک ملحق شود
2. We had a two-day stopover in Fiji on the way to Australia.
[ترجمه ترگمان]یک توقف دو روزه در فیجی در راه استرالیا داشتیم
[ترجمه گوگل]ما در فیدلی دو روز توقف در استرالیا داشتیم
[ترجمه گوگل]ما در فیدلی دو روز توقف در استرالیا داشتیم
3. Racial tensions in Fiji were exaggerated for political ends by leaders of the opposition.
[ترجمه ترگمان]تنش های نژادی در فیجی برای اهداف سیاسی توسط رهبران مخالف اغراق آمیز بود
[ترجمه گوگل]تنش های نژادی در فیجی برای رهبران مخالف به خاطر اهداف سیاسی غلبه داشت
[ترجمه گوگل]تنش های نژادی در فیجی برای رهبران مخالف به خاطر اهداف سیاسی غلبه داشت
4. The Christmas celebrations in Fiji are rounded off by a huge feast on Christmas Day.
[ترجمه ترگمان]جشن کریسمس در فیجی با یک جشن بزرگ در روز کریسمس به پایان رسید
[ترجمه گوگل]جشن های کریسمس در فیجی با یک جشن بزرگ در روز کریسمس گرد می شوند
[ترجمه گوگل]جشن های کریسمس در فیجی با یک جشن بزرگ در روز کریسمس گرد می شوند
5. In Fiji, Papua New Guinea and Vanuatu, iodine deficiency and related goitre are endemic although, in Fiji and Papua New Guinea, great progress was made recently through salt iodization.
[ترجمه ترگمان]در فیجی، گینه نو و Vanuatu، کمبود ید و goitre مربوط به ید در فیجی و گینه نو پاپوآ، به تازگی از طریق نمک salt در فیجی انجام شد
[ترجمه گوگل]در فیجی، پاپوآ گینه نو و وانوتو، کمبود ید و آلودگی مرتبط با آن، اندمیک هستند، اگر چه در فیجی و پاپوآ گینه نو، پیشرفت های اخیر با استفاده از یدید نمک انجام شده است
[ترجمه گوگل]در فیجی، پاپوآ گینه نو و وانوتو، کمبود ید و آلودگی مرتبط با آن، اندمیک هستند، اگر چه در فیجی و پاپوآ گینه نو، پیشرفت های اخیر با استفاده از یدید نمک انجام شده است
6. Shaking hands was introduced to Fiji in the 19th Century by way of Tonga, and quickly became the established custom.
[ترجمه ترگمان]دستانی لرزان به فیجی در قرن نوزدهم توسط تونگا به فیجی معرفی شد و به سرعت به رسم رسمی تبدیل شد
[ترجمه گوگل]دستان تکان دادن به فیجی در قرن نوزدهم توسط تونگا معرفی شد و به سرعت به سفارشی تاسیس شد
[ترجمه گوگل]دستان تکان دادن به فیجی در قرن نوزدهم توسط تونگا معرفی شد و به سرعت به سفارشی تاسیس شد
7. Fiji set up a mouth - watering final with New Zealand after accounting for England 22 - 21 .
[ترجمه ترگمان]فیجی پس از اینکه این کشور ۲۲ - ۲۱ به انگلستان رسید، یک مسابقه نهایی با نیوزیلند با نیوزیلند آغاز کرد
[ترجمه گوگل]فیجی بعد از حسابداری انگلستان 22 - 21 فیدر را با نیوزیلند تنظیم کرد
[ترجمه گوگل]فیجی بعد از حسابداری انگلستان 22 - 21 فیدر را با نیوزیلند تنظیم کرد
8. Fiji islands free line brings you colorful world.
[ترجمه ترگمان]جزایر فیجی به شما دنیای رنگی را به ارمغان می آورد
[ترجمه گوگل]خط رایگان جزایر فیجی به شما جهان رنگارنگ به ارمغان می آورد
[ترجمه گوگل]خط رایگان جزایر فیجی به شما جهان رنگارنگ به ارمغان می آورد
9. Acourt in Fiji ruled that the interim government led by FrankBainimarama was illegal.
[ترجمه ترگمان]Acourt در فیجی حکم داد که دولت موقت به رهبری FrankBainimarama غیرقانونی بوده است
[ترجمه گوگل]Acourt در فیجی تصریح کرد که دولت موقت به رهبری فرانک بایناماراما غیرقانونی است
[ترجمه گوگل]Acourt در فیجی تصریح کرد که دولت موقت به رهبری فرانک بایناماراما غیرقانونی است
10. Country Report: Pacific Islands: New Caledonia, Fiji, Solomon Islands, Western Samoa, Vanuatu, Tonga, with Country Profile.
[ترجمه ترگمان]گزارش کشوری: جزایر اقیانوس آرام: Caledonia نو، فیجی، جزایر سلیمان، Samoa غربی، Vanuatu، Tonga، و Profile کانتری
[ترجمه گوگل]گزارش کشور: جزایر اقیانوس آرام: کالدونیای جدید، فیجی، جزایر سلیمان، ساموآی غربی، ونابئو، تونگا، با مشخصات کشور
[ترجمه گوگل]گزارش کشور: جزایر اقیانوس آرام: کالدونیای جدید، فیجی، جزایر سلیمان، ساموآی غربی، ونابئو، تونگا، با مشخصات کشور
11. A lavender-colored nudibranch feeds on hydroids near Vatu-i-Ra, Fiji. Related to sea slugs, nudibranchs are shell-less mollusks that display some of the most vibrant colors found anywhere in nature.
[ترجمه ترگمان]یک nudibranch بنفش کمرنگ در hydroids نزدیک Vatu - i، فیجی را تغذیه می کند nudibranchs مرتبط با حلزون دریایی، نرم تنان shell هستند که برخی از most رنگ های موجود در طبیعت را به نمایش می گذارند
[ترجمه گوگل]Nudibranch رنگی اسطوخودوس بر روی هیدرودها در نزدیکی Vatu-i-Ra، Fiji تغذیه می کند مربوط به رگه های دریایی، nudibranchs molusks پوسته پوسته نیست که برخی از رنگ های پر جنب و جوش ترین در هر نقطه در طبیعت را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]Nudibranch رنگی اسطوخودوس بر روی هیدرودها در نزدیکی Vatu-i-Ra، Fiji تغذیه می کند مربوط به رگه های دریایی، nudibranchs molusks پوسته پوسته نیست که برخی از رنگ های پر جنب و جوش ترین در هر نقطه در طبیعت را نشان می دهد
12. The Fijian dollar (currency code FJD) is the currency of Fiji.
[ترجمه ترگمان]دلار Fijian (کد ارز FJD)واحد پول فیجی است
[ترجمه گوگل]دلار فیجی (کد ارز FJD) ارز فیجی است
[ترجمه گوگل]دلار فیجی (کد ارز FJD) ارز فیجی است
13. Country Profile: Pacific Islands: Fiji, New Calendonia, Solomon Islands, Western Samoa, Vanuatu, Tonga.
[ترجمه ترگمان]مشخصات کشور: جزایر اقیانوس آرام: فیجی، جزایر سلیمان، جزایر سلیمان، Samoa غربی، Vanuatu، تونگا
[ترجمه گوگل]مشخصات کشور: جزایر اقیانوس آرام: فیجی، Calendonia جدید، جزایر سلیمان، ساموآی غربی، ونابئو، تونگا
[ترجمه گوگل]مشخصات کشور: جزایر اقیانوس آرام: فیجی، Calendonia جدید، جزایر سلیمان، ساموآی غربی، ونابئو، تونگا
14. Fiji has coups, the Solomons has scandals, and almost all have struggling economies.
[ترجمه ترگمان]فیجی یک کودتای دارد، the رسوایی دارد و تقریبا همه آن ها در حال مبارزه با اقتصادهای در حال مبارزه هستند
[ترجمه گوگل]فیجی دارای کودتاها است، سولومون ها رسوایی دارند و تقریبا همه کشورها در حال مبارزه هستند
[ترجمه گوگل]فیجی دارای کودتاها است، سولومون ها رسوایی دارند و تقریبا همه کشورها در حال مبارزه هستند
15. He married in Fiji during a two-year circumnavigation of the globe in his yacht, Surma.
[ترجمه ترگمان]او در مدت دو سال در فیجی با قایق بادبانی خود در فیجی با قایق بادبانی خود در فیجی ازدواج کرد
[ترجمه گوگل]او در فیجی در طول دو سال گردش در جهان در قایق بادبانی خود، Surma ازدواج کرد
[ترجمه گوگل]او در فیجی در طول دو سال گردش در جهان در قایق بادبانی خود، Surma ازدواج کرد
کلمات دیگر: