کلمه جو
صفحه اصلی

castor bean


دانه ی کرچک (که زهرین است و از آن روغن کرچک می گیرند)، دانه سمی کرچک وخود این گیاه

انگلیسی به فارسی

دانه سمی کرچک و خود این گیاه


لوبیا کاستور، دانه سمی کرچک و خود این گیاه


انگلیسی به انگلیسی

• seed of the castor oil plant

جملات نمونه

1. But a child chewing one of these Castor beans would very likely die.
[ترجمه ترگمان]اما یک کودک در حال جویدن یکی از این لوبیای روغنی به احتمال زیاد خواهد مرد
[ترجمه گوگل]اما یک کودک جویدن یکی از این لوبیاهای کاسورور احتمالا می میرد

2. The study adopted different methods to detoxicate Castor Bean Meal. The best method would be selected. After that, growing pigs were fed with detoxicated and toxic Castor Bean Meal.
[ترجمه ترگمان]این مطالعه روش های مختلفی را برای detoxicate Castor Bean مورد استفاده قرار داد بهترین روش انتخاب خواهد شد بعد از آن، پرورش خوک با detoxicated و داروهای سمی Castor بین Meal و toxic پرورش داده شد
[ترجمه گوگل]این مطالعه روش های مختلفی را برای سم زدایی از غذای کازورو استفاده کرده است بهترین روش انتخاب می شود پس از آن، خوک های در حال رشد با غذای کتان باقلا سبز و سمی تغذیه شدند

3. The castor bean can also induce labor in pregnant women.
[ترجمه ترگمان]لوبیا روغن کرچک می تواند نیروی کار را در زنان باردار تحریک کند
[ترجمه گوگل]لوبیا کاستور همچنین می تواند در زنان باردار کار کند

4. The seeds of the castor bean plant (Ricinus communis) are the source of castor oil as well as the deadly poison ricin.
[ترجمه ترگمان]دانه گیاه هلو (ricinus communis)منبع روغن کرچک و همچنین زهر کشنده ریسین است
[ترجمه گوگل]بذور گیاه کچل لوبیا (Ricinus communis) منبع روغن کرچک و همچنین ریزین سمی مرگبار است

5. Ricin and the mixture of ricin and castor bean extract respectively showed 100% antiearly pregnancy, while castor bean extract showed 100% anti-implantation.
[ترجمه ترگمان]عصاره دانه روغنی و عصاره دانه روغنی به ترتیب ۱۰۰ درصد در دوران بارداری را نشان می دهد، در حالی که عصاره دانه کرچک به میزان ۱۰۰ درصد anti نشان می دهد
[ترجمه گوگل]ریسین و مخلوطی از عصاره لوبیای ریسین و کاستور به ترتیب 100٪ ضدالتهاب حاملگی را نشان دادند، در حالی که عصاره لوبیای کاستور دارای 100٪ ضد لانه گزینی بود

6. Autopsies of patients who died from castor bean poisoning show that vomit and stool samples contain blood.
[ترجمه ترگمان]Autopsies از بیمارانی که در مسمومیت لوبیا فوت کرده اند نشان می دهند که استفراغ و نمونه های مدفوع حاوی خون هستند
[ترجمه گوگل]افتادن بیمارانی که از مسمومیت با کاستورها فوت کرده اند نشان می دهد که نمونه های استفراغ و مدفوع حاوی خون هستند

7. The bad: Just one castor bean is enough to kill a child, and a few more can kill an adult.
[ترجمه ترگمان]بد: فقط یک بن چک برای کشتن یک بچه کافی است و چند نفر دیگر می توانند یک آدم بزرگ را بکشند
[ترجمه گوگل]بد یک لوبیای کاستور به اندازه کافی برای کشتن یک کودک کافی است، و چند نفر دیگر می توانند یک بزرگسال را بکشند

8. Patterns in Nature: Plants Veins spider across a castor bean leaf in Hungary.
[ترجمه ترگمان]الگوها در طبیعت: عنکبوت رگ ها بر روی یک برگ هلو در مجارستان
[ترجمه گوگل]الگوها در گیاهان طبیعت ورزشکار عنکبوت در یک برگ لوبیا در مجارستان است

9. The toxicity measurement of water extraction of castor bean shell to Curvular-ialunata Wakker was studied with the method of plate growth rate.
[ترجمه ترگمان]اندازه گیری سمیت عصاره دانه روغنی به Curvular - ialunata Wakker با روش نرخ رشد بشقاب مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه گوگل]اندازه گیری مسمومیت استخراج آب پوسته کادورو به Curvular-ialunata Wakker با روش رشد سرعت بشقاب مورد بررسی قرار گرفت

10. The deadliest plant in the world is the castor bean plant.
[ترجمه ترگمان]مرگبارترین گیاه در جهان گیاه لوبیا است
[ترجمه گوگل]مرگبار ترین گیاه در جهان گیاه کاج است

11. Fortunately the castor oil we buy is carefully prepared, because the castor bean is so deadly, that it takes just one bean to kill a human, and four to kill a horse.
[ترجمه ترگمان]خوشبختانه روغن کرچک که ما می خریم، با دقت آماده است، چون لوبیا روغن کرچک این قدر مهلک است که فقط یک لوبیا را می کشد تا یک انسان را بکشد و چهار تا یک اسب را بکشد
[ترجمه گوگل]خوشبختانه روغن کرچک ما که خریداری شده است به دقت آماده شده است، زیرا لوبیا کاستور بسیار مرگبار است، که فقط یک لوبیا برای کشتن انسان و چهار بار برای کشتن یک اسب نیاز دارد

12. In the experiment of fetation interception, no nidation site was found after the administration of ricin and the mixture of ricin and castor bean extract.
[ترجمه ترگمان]در آزمایش of fetation، هیچ سایت nidation بعد از نرم افزار ریسین و مخلوط ریسین و عصاره دانه ریسین پیدا نشد
[ترجمه گوگل]در آزمایش غربالگری جنین، پس از تجویز ریزین و مخلوطی از عصاره لوبیا و ریشن یافت نشد

13. It is estimated that the protein, ricin, found in the castor bean plant is as much as 000 times more poisonous than cyanide.
[ترجمه ترگمان]تخمین زده می شود که پروتئین، ریسین، یافت شده در گیاه لوبیا، به اندازه ۱۰۰۰ برابر خطرناک تر از سیانور است
[ترجمه گوگل]برآورد شده است که پروتئین، ریسین، در گیاه کاج کوهی یافت می شود به اندازه 000 برابر سمی بالاتر از سیانید است

14. From 20 - 50 Kg liveweight, the diet contained 0,5 %, 10 %, % detoxicated Castor Bean Meal, respectively.
[ترجمه ترگمان]از liveweight - ۲۰، رژیم غذایی حاوی ۰، ۵ %، ۱۰ %، % detoxicated Castor Bean بود
[ترجمه گوگل]از 20 تا 50 کیلوگرم وزن زنده، رژیم غذایی حاوی 0 5٪، 10٪،٪ غذای کتان باقیمانده کاهو بود


کلمات دیگر: