کلمه جو
صفحه اصلی

smoothen


معنی : رنده کردن، صاف کردن، صاف شدن، نرم شدن، صافکاری کردن، صاف و صیقلی شدن
معانی دیگر : نرم کردن، هموار کردن (رجوع شود به: smooth)

انگلیسی به فارسی

صاف شدن، نرم شدن، صاف وصیقلی شدن، صافکاری کردن،صاف کردن، رنده کردن


صاف کردن، صاف شدن، نرم شدن، صاف و صیقلی شدن، صافکاری کردن، رنده کردن


انگلیسی به انگلیسی

فعل گذرا و ( transitive verb, intransitive verb )
حالات: smoothens, smoothening, smoothened
• : تعریف: to make or become smooth.

• make smooth; become smooth

مترادف و متضاد

رنده کردن (فعل)
plane, grate, oblique, bevel, shave, chip, smoothen

صاف کردن (فعل)
clear, fine, filter, face, even, sleek, plane, strain, perk, smooth, shave, hone, percolate, pave, liquidize, unwrap, filtrate, smoothen, sleeken

صاف شدن (فعل)
fine, smooth, smoothen

نرم شدن (فعل)
relent, supple, soften, smoothen

صافکاری کردن (فعل)
smooth, smoothen

صاف و صیقلی شدن (فعل)
smoothen

جملات نمونه

1. Reduce skin wrinkles with special plant extracts. Smoothen fine lines and refines texture.
[ترجمه ترگمان]چروک های پوست را با عصاره های گیاهی خاص کاهش دهید smoothen ظریف و بافتی درست می کند
[ترجمه گوگل]چروک های پوست را با عصاره های گیاهی خاص کاهش دهید خطوط صاف را صاف کنید و بافت را تصفیه کنید

2. You can use emery board to smoothen the ends of your fingernails.
[ترجمه ترگمان]می تونی از تخته emery استفاده کنی تا آخر ناخن هات رو پاک کنی
[ترجمه گوگل]شما می توانید از هیئت امنی استفاده کنید تا سرانجام ناخن هایتان را صاف کنید

3. Open nasal cavity to smoothen the breath, and increase the amount of oxygen inhalation.
[ترجمه ترگمان]حفره بینی را باز کنید تا نفس بکشید و مقدار تنفس اکسیژن را افزایش دهید
[ترجمه گوگل]حفره بینی را باز کنید تا نفس را نرم تر کند و میزان استنشاق اکسیژن را افزایش دهد

4. This method employs curvature flow to smoothen the Contour and minimize the fluctuation of cutting load.
[ترجمه ترگمان]این روش از جریان انحنای برای smoothen کردن و به حداقل رساندن نوسان بار برش استفاده می کند
[ترجمه گوگل]این روش جریان انحنای را برای خنثی کردن کانتور و به حداقل رساندن نوسان بار برش استفاده می کند

5. Anti-aliasing: Smoothen and fix straight lines.
[ترجمه ترگمان]Anti: smoothen و خطوط مستقیم
[ترجمه گوگل]ضد عرق کردن صاف کردن و حل کردن خطوط مستقیم

6. Rich in essential vitamins and minerals, seaweed helps smoothen and refine all skin types.
[ترجمه ترگمان]جلبک در ویتامین های ضروری و مواد معدنی، به smoothen کمک می کند و همه انواع پوست را تصفیه می کند
[ترجمه گوگل]غنی از ویتامین ها و مواد معدنی ضروری، جلبک دریایی کمک می کند تا تمام انواع پوست را نرم و صاف کند

7. Improve skin elasticity and tightness, smoothen fine lines, present bright and compact skins, easy to absorb without the burden.
[ترجمه ترگمان]کشش و کشش پوست را بهبود بخشید، خطوط زیبایی را به وجود آورد، پوست روشن و روشن را ارائه دهید، به راحتی جذب شود بدون این که بار را تحمل کند
[ترجمه گوگل]بهبود الاستیک و انعطاف پذیری پوست، خطوط صاف را نرم و لطیف، پوست های روشن و فشرده را ارائه می دهد، بدون بار بسیار آسان است

8. Direction: Apply on cleansed face and smoothen it evenly. Morning and night.
[ترجمه ترگمان]جهت: اعمال روی صورت پاک و تمیز کردن آن به طور مساوی صبح و شب
[ترجمه گوگل]جهت استفاده در صورت پاک و صاف آن را به طور مساوی صبح و شب

9. High effective positive ion active formula, soften and smoothen clothes, reduce static electricity of fabric, eliminate harmful germ, leave sweet well. Apply to towel.
[ترجمه ترگمان]فرمول فعال موثر یونی، نرم کردن لباس ها، نرم کردن لباس ها، کاهش الکتریسیته ساکن در پارچه، از بین بردن میکروب مضر، به خوبی باقی می ماند از حوله استفاده کنید
[ترجمه گوگل]فرمول فعال فعال یون مثبت، لباس نرم و نرم را کاهش می دهد، الکتریسیته ساکن پارچه را کاهش می دهد، جوانه های مضر را از بین می برد، خوب شیرین می شود درخواست حوله

10. With composite botanic water discharge formula, cam improve edema in the eye region, accelerate blood circulation, smoothen skin, and leave your eyes glowing with attractive luster.
[ترجمه ترگمان]با استفاده از فرمول تخلیه آب botanic مرکب، دوربین در منطقه چشم، تورم را افزایش می دهد، گردش خون، پوست smoothen را تسریع می کند و چشمان شما را به درخشش جذاب تبدیل می کند
[ترجمه گوگل]فرمول تخمیر آب ترکیبی گیاهان، طب سوزنی، ادم را در ناحیه چشم بهبود می بخشد، گردش خون را تسریع می دهد، پوست را نرم و لطیف می کند و چشم های شما را با درخشندگی جذاب درخشان می گذارد

11. Functions: Promote the synthesis of eye collagen fiber, dispel the eye fat and smoothen the tiny wrinkle around the eyes.
[ترجمه ترگمان]وظایف: ارتقا سنتز فیبر کلاژن چشم، برطرف کردن چربی چشم و جلوگیری از چروک کوچک اطراف چشم ها
[ترجمه گوگل]توابع سنتز فیبر کلاژن چشم را افزایش می دهد، چربی چشم را برطرف می کند و چین و چروک های کوچک را در اطراف چشم نرم می کند

12. Features: It is bubble - less. It tenderly cleanses, smoothen skins and does not cause any tight feelings.
[ترجمه ترگمان]ویژگی ها: این یک حباب کم تر است پوست را با ملایمت پاک می کند و پوست را پاک می کند و هیچ احساس تنگی ندارد
[ترجمه گوگل]ویژگی ها این حباب کمتر است آن لطیف و پاک می شود، پوست را صاف می کند و احساسات تنگی نمی کند

13. Contain rich pearl active peptide, halobios amino acid and hyaloplasm acid. Help to smoothen, whiten and moisturize the skin. Remove fatigue and dryness. Keep skin soft and white.
[ترجمه ترگمان]Contain rich فعال، پپتید آمینو اسید و hyaloplasm اسید به سفید کردن، سفید کردن و مرطوب کردن پوست کمک کنید خستگی و خشکی را حذف کنید پوست را نرم و سفید نگه دارید
[ترجمه گوگل]پپتید فعال مروارید فعال، اسید آمینه اسید هالیبوس و اسید هیالوپلاسمی کمک به پوست نرم کردن، سفید کردن و مرطوب کردن خستگی و خشکی را حذف کنید پوست را نرم و سفید نگه دارید

14. These tools are easy to use and add innovative methodologies to the business models in order to smoothen the processes for streamlined use.
[ترجمه ترگمان]استفاده از این ابزارها به راحتی می توان از این ابزارها استفاده کرد و روش های ابتکاری را به مدل های تجاری اضافه نمود تا فرآیندها را برای استفاده ساده پردازش نماید
[ترجمه گوگل]این ابزار ها آسان برای استفاده و اضافه کردن روش های نوآورانه به مدل های کسب و کار برای smoothing کردن فرآیندهای برای استفاده ساده است


کلمات دیگر: