1. Friends managed to smuggle him secretly out of the country.
[ترجمه ترگمان]دوستانش موفق شدند او را مخفیانه از کشور خارج کنند
[ترجمه گوگل]دوستان موفق شدند او را به صورت مخفیانه از کشور خارج کنند
2. She was caught trying to smuggle 26 kilos of heroin out of/into the country.
[ترجمه ترگمان]او در تلاش برای قاچاق ۲۶ کیلوگرم هروئین از این کشور دستگیر شد
[ترجمه گوگل]او در تلاش بود تا 26 کیلو هروئین را از داخل کشور وارد کند
3. They deny conspiring together to smuggle drugs.
[ترجمه ترگمان]اونا انکار میکنن که دارن با هم توطئه می کنن که مواد قاچاق کنن
[ترجمه گوگل]آنها مخالف توطئه گران برای قاچاق مواد مخدر هستند
4. My message is "If you try to smuggle drugs you are stupid"
[ترجمه ترگمان]پیام من این است: \" اگر تلاش کنید که مواد مخدر را قاچاق کنید احمق هستید \"
[ترجمه گوگل]پیام من این است: 'اگر سعی می کنید مواد مخدر را قاچاق کنی، شما احمق هستید'
5. Customs officials foiled an attempt to smuggle priceless paintings out of the country.
[ترجمه ترگمان]مسئولان گمرک تلاشی برای قاچاق نقاشی های گران قیمتی از این کشور را خنثی کردند
[ترجمه گوگل]مقامات گمرکی تلاش برای قاچاق نقاشی های بی ارزش از کشور را نابود کردند
6. They managed to smuggle a videotape of the captive journalists out of the prison.
[ترجمه ترگمان]آن ها توانستند یک نوار ویدئویی از روزنامه نگاران زندانی را از زندان به بیرون قاچاق کنند
[ترجمه گوگل]آنها موفق به ضبط فیلم از روزنامه نگاران اسیر از زندان شدند
7. He bribed one of the prison guards to smuggle out a note.
[ترجمه ترگمان]اون به یکی از نگهبان های زندان رشوه داده تا یادداشتی بفرسته
[ترجمه گوگل]او یکی از نگهبانان زندان را به قاچاق یک یادداشت رشوه داد
8. They were foiled in their attempt to smuggle priceless paintings.
[ترجمه ترگمان]آن ها تلاش خود برای قاچاق نقاشی های گران بها را خنثی کردند
[ترجمه گوگل]آنها در تلاش برای قاچاق نقاشی های بی ارزش بودند
9. He managed to smuggle a gun into the prison.
[ترجمه ترگمان]اون تونسته یه اسلحه داخل زندان بفرسته
[ترجمه گوگل]او موفق شد اسلحه را به زندان ببرد
10. Customs officials uncovered a plot to smuggle weapons into the country.
[ترجمه ترگمان]مقامات گمرک از توطئه ای برای قاچاق اسلحه به این کشور پرده برداشتند
[ترجمه گوگل]مقامات گمرکی توطئۀ قاچاق اسلحه را به کشور کشف کردند
11. Police have foiled an attempt to smuggle a bomb into Belfast airport.
[ترجمه ترگمان]پلیس تلاشی برای قاچاق بمب به فرودگاه بلفاست را خنثی کرده است
[ترجمه گوگل]پلیس تلاش کرده است تا یک بمب را به فرودگاه بلفاست حمل کند
12. Dealers have ways and means of making people smuggle drugs for them.
[ترجمه ترگمان]فروشندگان راه هایی برای قاچاق مواد مخدر به آن ها دارند
[ترجمه گوگل]معامله گران راه ها و ابزارهایی برای ساخت مواد مخدر برای آنها را قاچاق می کنند
13. I'll smuggle you in through the back door.
[ترجمه ترگمان]من شما را از در پشتی وارد می کنم
[ترجمه گوگل]من شما را از طریق درب عقب قاچاق می کنم
14. Edwards is charged with trying to smuggle 20 kg of cannabis into the country.
[ترجمه ترگمان]ادواردز به تلاش برای قاچاق ۲۰ کیلوگرم شاهدانه به این کشور متهم شده است
[ترجمه گوگل]ادواردز متهم به تلاش برای قاچاق 20 کیلوگرم شاهدانه در کشور است
15. All deny conspiring to smuggle drugs.
[ترجمه ترگمان]همه انکار میکنن به خاطر قاچاق مواد
[ترجمه گوگل]همه انکار توطئه برای قاچاق مواد مخدر