کلمه جو
صفحه اصلی

twopence


معنی : مبلغ دو پنس، مسکوک دو پنسی
معانی دیگر : (مبلغ) دوپنس، دوپنی

انگلیسی به فارسی

مبلغ دو پنس، مسکوک دو پنسی


twopence، مبلغ دو پنس، مسکوک دو پنسی


انگلیسی به انگلیسی

• two pennies (also tuppence)

اسم ( noun )
حالات: twopence, twopences
(1) تعریف: a silver coin of the United Kingdom worth two pence.

(2) تعریف: a former copper coin of England worth two pence.

(3) تعریف: the sum of two pence.

مترادف و متضاد

مبلغ دو پنس (اسم)
twopence

مسکوک دو پنسی (اسم)
twopence

جملات نمونه

1. A penny soul never came to twopence.
[ترجمه ترگمان]یک جان یک پنی هیچ وقت به دو پنس نمی خورد
[ترجمه گوگل]روح پنی هرگز به دوازده گانه رسید

2. I don't give twopence for / care twopence what they think.
[ترجمه ترگمان]من برای آن ها پشیزی ارزش قائل نیستم که دو پنس برای آن ها ارزش قائل باشم
[ترجمه گوگل]من فکر نمیکنم دو طرفه برای مراقبت دو طرفه وجود دارد

3. It's not worth twopence.
[ترجمه ترگمان]ارزش دو پنس ارزش ندارد
[ترجمه گوگل]این دو برابر ارزش ندارد

4. Paradise Lost had cost him a mere twopence.
[ترجمه ترگمان]بهشت گم شده برایش پشیزی ارزش نداشت
[ترجمه گوگل]بهشت از دست رفته بود، او تنها یک عدد بود

5. The fare is twopence.
[ترجمه ترگمان]این پول دو پنس است
[ترجمه گوگل]کرایه دوطرفه است

6. I saw Colman's mustard at twopence a tin.
[ترجمه ترگمان]من یک قوطی خردل روی دو پنسی دیدم
[ترجمه گوگل]من خردل کلمن را در دوطرفه قلع دیدم

7. There was an additional charge of twopence a week for the secretary's salary and office expenses.
[ترجمه ترگمان]هفته ای دو پنس برای مخارج دبیر و مخارج دفتر به او می دادند
[ترجمه گوگل]هزینۀ اضافی دو برابر در هفته برای حقوق و دستمزد دبیرخانه وجود دارد

8. I don't care twopence for it.
[ترجمه ترگمان]من برای این کار پشیزی ارزش قائل نیستم
[ترجمه گوگل]برای آن اهمیتی نداشتم

9. There was something in the tone of twopence remarkbly insignificant.
[ترجمه ترگمان]در لحن twopence چیزی بود که به پشیزی ارزش نداشت
[ترجمه گوگل]چیزی از لحاظ ظاهری ناچیز بود

10. A penny soul never comes to twopence.
[ترجمه ترگمان]یک پنی هیچ وقت به دو پنس نخواهد رسید
[ترجمه گوگل]روحیه پنی هرگز به دو برابر نمی رسد

11. She felt bad and ran after him to part with twopence, and he swore at her again.
[ترجمه ترگمان]احساس بدی داشت و به دنبال او دوید تا با دو پنس از هم جدا شود، و دوباره به او سوگند یاد کرد
[ترجمه گوگل]او احساس بدی کرد و فرار کرد بعد از اینکه او را با دوبله کنار گذاشت، و دوباره به او قسم خورد

12. Gabriel recognized the girl of the yellow cart and the mirror, the girl who owed him twopence.
[ترجمه ترگمان]گابریل دختر گاری زرد و آینه را شناخت، دختری که دو پنس به او بدهکار بود
[ترجمه گوگل]گابریل دختر سبز زرد و آینه را به رسمیت شناخت، دختر که او را دوبار پرداخت

13. It was a wine that they paid about a penny or twopence a glass for.
[ترجمه ترگمان]این یک شراب بود که در حدود یک پنی یا دو پنس برای آن پرداخته بودند
[ترجمه گوگل]این یک شراب بود که در حدود یک پنی یا دو عدد بطری را پرداخت می کردند

14. You could once get a glass of beer for twopence; but that was donkeys'years ago.
[ترجمه ترگمان]شما می توانستید یک بار یک لیوان آبجو برای دو پنس بگیرید؛ اما آن سه سال پیش بود
[ترجمه گوگل]شما یک بار می توانید یک لیوان آبجو برای twopence دریافت کنید؛ اما این چند سال پیش بود


کلمات دیگر: