پرده نازک، فیلم عکاسی، فیلم سینما، (درجمع) سینما، غبار، تاری چشم، فیلم برداشتن از فیلم، غشا
filmed
پرده نازک، فیلم عکاسی، فیلم سینما، (درجمع) سینما، غبار، تاری چشم، فیلم برداشتن از فیلم، غشا
انگلیسی به فارسی
فیلم برداری شده، فیلمبرداشتن از
انگلیسی به انگلیسی
• recorded on film; covered with a thin layer of dust (or dirt, etc.)
جملات نمونه
1. i filmed the hippos that were wallowing in the mud
از اسب های آبی که در گل و لای غوطه ور بودند فیلم گرفتم.
2. the water was filmed over by oil
آب با لایه ی نازکی از روغن پوشیده شده بود.
3. The segments are filmed using either local actors or the actual people involved.
[ترجمه ترگمان]این بخش ها با استفاده از بازیگران محلی و یا افراد حقیقی درگیر شده اند
[ترجمه گوگل]بخش ها با استفاده از بازیگران محلی یا افراد واقعی درگیر می شوند
[ترجمه گوگل]بخش ها با استفاده از بازیگران محلی یا افراد واقعی درگیر می شوند
4. Her eyes filmed over with tears.
[ترجمه ترگمان]چشمانش از اشک پر شد
[ترجمه گوگل]چشمانش با اشک فیلم برداری شده است
[ترجمه گوگل]چشمانش با اشک فیلم برداری شده است
5. Kehr's eyes filmed over with tears.
[ترجمه ترگمان]چشمان Kehr از اشک پر شد
[ترجمه گوگل]چشم های کره با اشک فیلم برداری می شوند
[ترجمه گوگل]چشم های کره با اشک فیلم برداری می شوند
6. Some scenes were filmed in slow motion .
[ترجمه ترگمان]برخی از صحنه ها در حرکت آهسته فیلم برداری شدند
[ترجمه گوگل]بعضی صحنه ها در حرکت آهسته فیلمبرداری شدند
[ترجمه گوگل]بعضی صحنه ها در حرکت آهسته فیلمبرداری شدند
7. The love scenes are sensitively filmed.
[ترجمه ترگمان]صحنه های عاشقانه حساس هستند
[ترجمه گوگل]صحنه های عاشقانه فیلم برداری شده است
[ترجمه گوگل]صحنه های عاشقانه فیلم برداری شده است
8. The show was filmed on location in New York.
[ترجمه ترگمان]این نمایش در محل نیویورک فیلمبرداری شده است
[ترجمه گوگل]این نمایش در محل نیویورک فیلمبرداری شد
[ترجمه گوگل]این نمایش در محل نیویورک فیلمبرداری شد
9. She filmed her children playing in the garden.
[ترجمه ترگمان]او در باغ بازی می کرد
[ترجمه گوگل]او کودکانش را در باغ بازی کرد
[ترجمه گوگل]او کودکانش را در باغ بازی کرد
10. The movie was filmed in Ireland.
[ترجمه ترگمان]فیلم در ایرلند فیلمبرداری شده است
[ترجمه گوگل]فیلم در ایرلند فیلمبرداری شد
[ترجمه گوگل]فیلم در ایرلند فیلمبرداری شد
11. A mist filmed over the stars.
[ترجمه ترگمان]مه بر فراز ستارگان فیلم گرفت
[ترجمه گوگل]یک غبار بر روی ستاره ها فیلم برداری شده است
[ترجمه گوگل]یک غبار بر روی ستاره ها فیلم برداری شده است
12. To help themselves learn, they filmed other swimmers in action.
[ترجمه ترگمان]آن ها برای این که به خودشان یاد بگیرند شنا کردن را انجام دادند
[ترجمه گوگل]برای کمک به یادگیری خود، دیگر شناگران را در عمل فیلمبرداری کرد
[ترجمه گوگل]برای کمک به یادگیری خود، دیگر شناگران را در عمل فیلمبرداری کرد
13. He had filmed her life story.
[ترجمه ترگمان]او داستان زندگی اش را ضبط کرده بود
[ترجمه گوگل]او داستان زندگی خود را فیلمبرداری کرد
[ترجمه گوگل]او داستان زندگی خود را فیلمبرداری کرد
14. The old newsreels were filmed in black and white.
[ترجمه ترگمان]The قدیمی در سیاه و سفید فیلم برداری شده بودند
[ترجمه گوگل]خبرنگاران قدیمی سیاه و سفید فیلمبرداری شدند
[ترجمه گوگل]خبرنگاران قدیمی سیاه و سفید فیلمبرداری شدند
کلمات دیگر: