کلمه جو
صفحه اصلی

enacting

انگلیسی به فارسی

اعمال، بصورت قانون دراوردن، وضع کردن تصویب کردن، نمایش دادن


انگلیسی به انگلیسی

• ordaining, making decree; performing

پیشنهاد کاربران

حقوق:وضع کردن

وضع، حالت

حکم کردن، مقرر کردن



کلمات دیگر: