کلمه جو
صفحه اصلی

smoker


معنی : اهل دود، سیگاری، اهل دخانیات، وسیله ای که تولید دود میند
معانی دیگر : اهل دود (سیگار یا چپق و غیره)، معتاد به دخانیات، (راه آهن) واگن یا کوپه ای که در آن استعمال دخانیات مجاز است (smoking car هم می گویند)، دود دهنده میوه وگوشت وامثال ان، وسیله ای که تولید دودکند، واگن یا اتاق مخصوصاستعمال دخانیات

انگلیسی به فارسی

اهل دخانیات، اهل دود، دود دهنده میوه وگوشت وامثال ان، وسیله ای که تولید دودکند، واگن یا اتاق مخصوص استعمال دخانیات


سیگاری، اهل دخانیات، اهل دود، وسیله ای که تولید دود میند


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: someone or something that smokes, esp. one who frequently smokes tobacco.

(2) تعریف: a car on a passenger train in which smoking is permitted.

(3) تعریف: formerly, an informal social gathering for men.

• person or thing that smokes; smoking car, railroad car in which smoking is permitted; informal social gathering for men
a smoker is someone who smokes cigarettes or other forms of tobacco.
a smoker is also a carriage in a train in which passengers are allowed to smoke.

مترادف و متضاد

اهل دود (اسم)
puffer, smoker

سیگاری (اسم)
smoker

اهل دخانیات (اسم)
smoker

وسیله ای که تولید دود میند (اسم)
smoker

جملات نمونه

1. the chain smoker died of lung cancer
سیگاری زنجیری از سرطان ریه مرد.

2. he is an occasional smoker
او گهگاهی سیگار می کشد.

3. She was evidently a heavy smoker.
[ترجمه ترگمان]ظاهرا سیگاری سنگینی بود
[ترجمه گوگل]او ظاهرا سیگاری شدید بود

4. The smoker has been labouring under lung disease for many years.
[ترجمه ترگمان]این فرد سیگاری چندین سال است که فعالیت می کند
[ترجمه گوگل]سیگاریها تحت درمان ریه ها برای چندین سال کار کرده اند

5. My Grandad was a heavy smoker .
[ترجمه ترگمان]پدربزرگ من سیگاری سنگین بود
[ترجمه گوگل]دبیرستان من یک سیگاری شدید بود

6. He's a heavy smoker.
[ترجمه ترگمان]سیگاری سنگینه
[ترجمه گوگل]او سیگاری شدید است

7. He was not a heavy smoker.
[ترجمه ترگمان]سیگاری سنگین نبود
[ترجمه گوگل]او سیگاری شدید نبود

8. Ade is a heavy smoker.
[ترجمه ترگمان]Ade سیگاری سنگین است
[ترجمه گوگل]آدس سیگاری شدید است

9. Shall we sit in a smoker or a non-smoker?
[ترجمه ترگمان]اجازه می دهید سیگاری بکشم یا سیگاری بکشم؟
[ترجمه گوگل]آیا ما در سیگاری یا غیر سیگاری نشسته ایم؟

10. His wife dislikes him to be a smoker.
[ترجمه ترگمان] همسرش از اون بدش میاد که سیگاری باشه
[ترجمه گوگل]همسر او دوست ندارد او سیگاری باشد

11. I used to be a heavy smoker .
[ترجمه ترگمان]من سابقا سیگاری بودم
[ترجمه گوگل]من یک سیگاری شدید هستم

12. Yes, he's a chain smoker.
[ترجمه ترگمان] آره، یه سیگاری
[ترجمه گوگل]بله، او یک سیگاری زنجیره ای است

13. After twenty years as a chain smoker Mr Nathe has given up the habit.
[ترجمه ترگمان]پس از بیست سال به عنوان یک فرد سیگاری، آقای Nathe عادت خود را اعلام کرده است
[ترجمه گوگل]پس از بیست سال به عنوان یک سیگاری زنجیره ای، آقای Nathe عادت کرده است

14. He had been a heavy smoker all his life and only stopped when his doctor told him to.
[ترجمه ترگمان]در تمام عمرش سیگاری بود و فقط وقتی دکتر به او گفت که سیگار می کشید
[ترجمه گوگل]او سیگاری شدید در تمام عمر خود بود و تنها زمانی که دکتر او به او گفت، متوقف شد

15. The average smoker spends about £35 a week on cigarettes.
[ترجمه ترگمان]فرد سیگاری به طور متوسط در حدود ۳۵ پوند در هفته سیگار می کشد
[ترجمه گوگل]سیگار معمولی سیگار می کشد


کلمات دیگر: