کلمه جو
صفحه اصلی

tyrannous


معنی : ستمگر، ظالمانه، از روی ظلم و ستمگری
معانی دیگر : بیدادگر، مستبد، خودکامه، ستمگرانه

انگلیسی به فارسی

ستمگر، ستمگرانه، ظالمانه، از روی ظلم وستمگری


استبدادی، ستمگر، ظالمانه، از روی ظلم و ستمگری


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
مشتقات: tyrannously (adv.)
• : تعریف: arbitrarily cruel, unjust, or oppressive; tyrannical.
مشابه: arbitrary, tyrannical

• dictatorial, tyrannical, despotic, cruel

مترادف و متضاد

ستمگر (صفت)
atrocious, cruel, oppressive, unjust, tyrannous, pitiless, flagitious, dispiteous

ظالمانه (صفت)
grim, cruel, tyrannous, tyrannical

از روی ظلم و ستمگری (صفت)
tyrannous

جملات نمونه

1. It gives your ego tyrannous control over you.
[ترجمه ترگمان]این کار باعث می شود که شما کنترل خود را به دست بگیرید و کنترل خود را به دست بگیرید
[ترجمه گوگل]این باعث می شود کنترل نفس خودتان بر شما کنترل شود

2. To make art was to achieve a tyrannous freedom from self-explanation.
[ترجمه ترگمان]برای این که هنر به دست آوردن آزادی منصفانه از خود به دست بیاورد
[ترجمه گوگل]هنر برای دستیابی به آزادی خیانت آمیز از خود توضیح دادن بود

3. Dialect is a little more informal--- " gripping " is a stronger word than "tyrannous", yet the dialect does not sit very comfortably.
[ترجمه ترگمان]Dialect کمی بیشتر غیر رسمی است - - \"گرفتن\" یک کلمه قوی تر از \"tyrannous\" است، با این حال گویش در راحتی نمی شود
[ترجمه گوگل]گفتار کمی بیشتر غیر رسمی است --- 'گرفتن' یک کلمه قوی تر از 'استبدادی' است، اما گویش به راحتی نشسته است

4. To resist the tyrannous treatment, the ox purposely walked more slowly instead of faster.
[ترجمه ترگمان]برای مقاومت در برابر این رفتار tyrannous به عمد بیشتر به جای سریع تر حرکت می کرد
[ترجمه گوگل]برای مخالفت با درمان استبدادی، اقیانوس عمدتا به جای سریعتر به آرامی راه می رفت

5. Xiao He and Cao Can,respectively secretary and prison governor of Peixian County,admired Liu Bang and had secret contacts with him,urging him to help overthrow the corrupt and tyrannous Qin Dynasty.
[ترجمه ترگمان]Xiao او و کایو می توانند به ترتیب منشی و فرماندار زندان شهرستان Peixian، لیو بنگ را تحسین کنند و تماس های محرمانه با او داشتند و او را بر آن داشتند تا به سرنگونی خاندان فاسد و ظالمانه چین کمک کنند
[ترجمه گوگل]شیائو او و کائو کان، به ترتیب وزیر امور خارجه و فرماندار شهرستان Peixian، تحسین Liu Bang و ارتباطات مخفی با او بود، و از او خواست برای کمک به سرنگونی سلسله جسمانی و فریبکارانه چین

6. BENVOLIO: Alas, that love, so gentle in his view, should be so tyrannous roughproof!
[ترجمه ترگمان]BENVOLIO: افسوس که این عشق به قدری در نظرش مهربان و نجیب است!
[ترجمه گوگل]BENVOLIO بابابزرگ، آنقدر دوست داشتنی است که به نظر او، باید از نظر ظاهری بی رحمانه باشد!

7. Yield up, O love, thy crown and hearted throne To tyrannous hate!
[ترجمه ترگمان]ای عشق، ای عشق، تاج و تخت و تخت قلبی که از این نفرت ناشی از نفرت است!
[ترجمه گوگل]به دست آوردن، عاشق، تاج و تاج و تخت خود را به نفرت طغیان!

8. I had been accustomed while on earth to oppose tyrannous authority, and this habit remained with me in Hell.
[ترجمه ترگمان]من از روی زمین عادت داشتم که با این قدرت مخالفت مخالفت کنم، و این عادت با من در جهنم می ماند
[ترجمه گوگل]من در حالی که بر روی زمین ایستاده بودم با قدرت استبدادی مخالف بودم، و این عادت با من در جهنم باقی ماند

9. The paper introduce the moulding and sinter technology of a new kind of tyrannous cathode.
[ترجمه ترگمان]این مقاله، تکنولوژی moulding و sinter نوع جدیدی از کاتد را معرفی می کند
[ترجمه گوگل]این مقاله تکنولوژی ریخته گری و آهنی نوع جدیدی از کاتود خیانت را معرفی می کند


کلمات دیگر: