(مددکاری اجتماعی) روش بررسی مشکلات فردی و خانوادگی و ارائه ی مدد و راهنمایی های لازم، مطالعه بسیط اجتماع و محیط فرد یا خانواده برای تشخیص مر ودرمان
casework
(مددکاری اجتماعی) روش بررسی مشکلات فردی و خانوادگی و ارائه ی مدد و راهنمایی های لازم، مطالعه بسیط اجتماع و محیط فرد یا خانواده برای تشخیص مر ودرمان
انگلیسی به فارسی
مطالعه بسیط اجتماع و محیط فرد یا خانواده برای تشخیص مرض و درمان
پرونده
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
مشتقات: caseworker (n.)
مشتقات: caseworker (n.)
• : تعریف: social work with one individual or family, treated as a single case.
• thorough study of environment and family for treatment and diagnosis (in social work)
casework is social work that involves actually dealing or working with people who need help.
casework is social work that involves actually dealing or working with people who need help.
جملات نمونه
1. This sometimes throws an additional casework burden on their colleagues.
[ترجمه ترگمان]این کار گاهی اوقات casework اضافی بر دوش همکاران خود می اندازد
[ترجمه گوگل]این گاهی اوقات بار اضافی برای مشاغل خود را بر روی همکاران خود می گذارد
[ترجمه گوگل]این گاهی اوقات بار اضافی برای مشاغل خود را بر روی همکاران خود می گذارد
2. Guaranteeing continuity in the casework of clients is a serious problem for a manager with a large team of volunteers.
[ترجمه ترگمان]تضمین تداوم در the مشتریان یک مشکل جدی برای یک مدیر با یک تیم بزرگ از داوطلبان است
[ترجمه گوگل]تضمین تداوم در مورد پرونده های مشتریان یک مشکل جدی برای یک مدیر با یک تیم بزرگ از داوطلبان است
[ترجمه گوگل]تضمین تداوم در مورد پرونده های مشتریان یک مشکل جدی برای یک مدیر با یک تیم بزرگ از داوطلبان است
3. In 200 the DNA Casework section went online with a validated and fully integrated high-throughput facility.
[ترجمه ترگمان]در ۲۰۰ بخش DNA DNA، به صورت آنلاین با یک ساختمان مستقل تایید شده و کاملا یکپارچه، به اینترنت رفت
[ترجمه گوگل]در سال 2003 بخش DNA Workwork به صورت آنلاین با قابلیت اعتبار سنجی و کاملا یکپارچه با قابلیت های بالا کار می کرد
[ترجمه گوگل]در سال 2003 بخش DNA Workwork به صورت آنلاین با قابلیت اعتبار سنجی و کاملا یکپارچه با قابلیت های بالا کار می کرد
4. No crime scenes, no active casework.
[ترجمه ترگمان]نه صحنه های جرم، نه پرونده های فعال
[ترجمه گوگل]صحنه های جرم و جنایت وجود ندارد
[ترجمه گوگل]صحنه های جرم و جنایت وجود ندارد
5. A mix of fixed and movable casework systems should be used to plan for these changes.
[ترجمه ترگمان]ترکیبی از سیستم های ثابت و متحرک باید برای برنامه ریزی برای این تغییرات استفاده شود
[ترجمه گوگل]برای برنامه ریزی این تغییرات باید ترکیبی از سیستم های پرونده های ثابت و متحرک استفاده شود
[ترجمه گوگل]برای برنامه ریزی این تغییرات باید ترکیبی از سیستم های پرونده های ثابت و متحرک استفاده شود
6. He kept up with the gruelling casework, particularly in a course called Human Organization and Behavior.
[ترجمه ترگمان]او به ویژه در یک دوره به نام سازمان حقوق و رفتار انسانی، خود را با casework خسته کننده حفظ کرد
[ترجمه گوگل]او با مشاجره خسته کننده به خصوص در دوره ای به نام سازمان های انسانی و رفتاری ادامه داد
[ترجمه گوگل]او با مشاجره خسته کننده به خصوص در دوره ای به نام سازمان های انسانی و رفتاری ادامه داد
7. A lot of the union's casework involves the use of mobile phones in schools, particularly in the classroom.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از the اتحادیه شامل استفاده از تلفن های همراه در مدارس، به ویژه در کلاس درس می شوند
[ترجمه گوگل]بسیاری از پرونده های مربوط به اتحادیه شامل استفاده از تلفن های همراه در مدارس، به ویژه در کلاس درس است
[ترجمه گوگل]بسیاری از پرونده های مربوط به اتحادیه شامل استفاده از تلفن های همراه در مدارس، به ویژه در کلاس درس است
8. Through class lectures and interactive casework, participants will increase their depth of knowledge in key areas of wealth management.
[ترجمه ترگمان]شرکت کنندگان از طریق سخنرانی های کلاس و casework تعاملی، عمق دانش خود را در حوزه های کلیدی مدیریت ثروت افزایش خواهند داد
[ترجمه گوگل]از طریق سخنرانی های کلاس و مشاغل تعاملی، شرکت کنندگان عمق دانش خود را در زمینه های اصلی مدیریت ثروت افزایش می دهند
[ترجمه گوگل]از طریق سخنرانی های کلاس و مشاغل تعاملی، شرکت کنندگان عمق دانش خود را در زمینه های اصلی مدیریت ثروت افزایش می دهند
9. Every month, the agency liaison who headed the casework operation sent me a report on the people we’d helped, along with a few of the moving thank-you letters they sent.
[ترجمه ترگمان]هر ماه، رابط آژانس که ریاست عملیات casework را بر عهده داشت گزارشی از افرادی ارسال کرد که به آن ها کمک کرده بودیم، همراه با چند نفر از the که ارسال کرده بودند
[ترجمه گوگل]هر ماه ارتباطات آژانس که به اداره امور پرونده مشغول بود، به من گزارشاتی را درباره افرادی که ما کمک کرده بودند، به همراه تعدادی از نامه های متقاعد کننده شما ارسال کردیم
[ترجمه گوگل]هر ماه ارتباطات آژانس که به اداره امور پرونده مشغول بود، به من گزارشاتی را درباره افرادی که ما کمک کرده بودند، به همراه تعدادی از نامه های متقاعد کننده شما ارسال کردیم
10. Members of congress increasingly came to believe that they could insulate themselves against electoral defeat by assiduous attention to constituency casework.
[ترجمه ترگمان]اعضای کنگره به طور فزاینده ای به این باور رسیده بودند که آن ها می توانند خود را در برابر شکست انتخاباتی با توجه assiduous به حوزه انتخاباتی casework کنند
[ترجمه گوگل]اعضای کنگره به طور فزاینده ای معتقد بودند که می توانند خود را در برابر شکست انتخاباتی با توجه جدی به پرونده های حوزه انتخاباتی محصور کنند
[ترجمه گوگل]اعضای کنگره به طور فزاینده ای معتقد بودند که می توانند خود را در برابر شکست انتخاباتی با توجه جدی به پرونده های حوزه انتخاباتی محصور کنند
11. There are remarkable similarities between the strengths model of case management, and early casework models.
[ترجمه ترگمان]شباهت های قابل توجهی بین مدل نقاط قوت مدیریت پرونده ها و مدل های اولیه casework وجود دارد
[ترجمه گوگل]شباهت های قابل توجهی بین مدل های مدرک مدیریت پرونده و مدل های کاردانی اولیه وجود دارد
[ترجمه گوگل]شباهت های قابل توجهی بین مدل های مدرک مدیریت پرونده و مدل های کاردانی اولیه وجود دارد
12. All the authorities acknowledged that the most desirable situation would have been a well established developmental role complemented by routine casework services.
[ترجمه ترگمان]همه مقامات تایید کردند که مطلوب ترین وضعیت یک نقش توسعه ای خوب است که با خدمات casework روتین کامل می شود
[ترجمه گوگل]همه مقامات اذعان داشتند که وضعیت مطلوب تر، نقش موثری در رشد و توسعه است که توسط خدمات روزمره معمول انجام می شود
[ترجمه گوگل]همه مقامات اذعان داشتند که وضعیت مطلوب تر، نقش موثری در رشد و توسعه است که توسط خدمات روزمره معمول انجام می شود
13. Fortunately, an error resulting in a miscarriage of justice has yet to be demonstrated in forensic DNA casework, although it is perhaps inevitable that it will occur someday.
[ترجمه ترگمان]خوشبختانه، یک خطای ناشی از سقط عدالت هنوز در casework قانونی دی ان ای اثبات نشده است، اگرچه شاید روزی رخ دهد
[ترجمه گوگل]خوشبختانه، یک خطا در نتیجه سوءاستفاده از عدالت هنوز در پرونده های پرونده پزشکی قانونی وجود ندارد، هرچند ممکن است اجتناب ناپذیر باشد که روزی رخ دهد
[ترجمه گوگل]خوشبختانه، یک خطا در نتیجه سوءاستفاده از عدالت هنوز در پرونده های پرونده پزشکی قانونی وجود ندارد، هرچند ممکن است اجتناب ناپذیر باشد که روزی رخ دهد
14. This method is simple, useful and with lower cost, we have used it in casework.
[ترجمه ترگمان]این روش ساده، مفید و با هزینه کم تر است، ما از آن در casework استفاده کردیم
[ترجمه گوگل]این روش ساده، مفید و با هزینه پایین است، ما از آن در موارد مورد استفاده استفاده کرده ایم
[ترجمه گوگل]این روش ساده، مفید و با هزینه پایین است، ما از آن در موارد مورد استفاده استفاده کرده ایم
15. It not only can increase the burden of analyst, but also reduce the efficiency in casework processing.
[ترجمه ترگمان]این کار نه تنها بار تحلیلگر را افزایش می دهد بلکه کارایی را در پردازش casework نیز کاهش می دهد
[ترجمه گوگل]این نه تنها می تواند بار تحلیلگر را افزایش دهد، بلکه کارآیی را در پردازش پرونده ها کاهش می دهد
[ترجمه گوگل]این نه تنها می تواند بار تحلیلگر را افزایش دهد، بلکه کارآیی را در پردازش پرونده ها کاهش می دهد
کلمات دیگر: