کلمه جو
صفحه اصلی

typhoid


معنی : تیفوئیدی، وابسته به تیفوئید
معانی دیگر : (پزشکی) تیفوس، شبه حصبه (نام کامل: typhoid fever)، حصبه

انگلیسی به فارسی

تیفوئیدی، وابسته به تیفوئید، حصبه


تیفوئید، تیفوئیدی، وابسته به تیفوئید


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: an infectious, potentially fatal bacterial disease that is characterized by high fever, diarrhea, and intestinal inflammation and transmitted by contaminated food or water; typhoid fever.
صفت ( adjective )
• : تعریف: of or resembling typhoid or typhus.

• typhoid fever, contagious often fatal disease caused by salmonella bacteria ingested by consumption of contaminated food or drink (symptoms include fever, diarrhea, abdominal pain, and an abdominal rash)
of or pertaining to typhoid fever, of or pertaining to a contagious and often fatal disease caused by salmonella bacteria in the intestines
typhoid is an infectious disease that produces fever and diarrhoea and can cause death. it is spread by dirty water or food.

مترادف و متضاد

تیفوئیدی (اسم)
typhoid

وابسته به تیفوئید (صفت)
typhoid

جملات نمونه

1. typhoid fever
حصبه

2. The encouraging news is that typhoid is on the decrease.
[ترجمه ترگمان]خبر دلگرم کننده این است که تیفوئید در حال کاهش است
[ترجمه گوگل]خبر تکان دهنده این است که خفگی در حال کاهش است

3. In these areas, typhoid and cholera are often caught from contaminated water supplies.
[ترجمه ترگمان]در این مناطق، حصبه و وبا اغلب از منابع آب آلوده صید می شوند
[ترجمه گوگل]در این مناطق، خلط و خروس اغلب از منابع آب آلوده است

4. Painful typhoid injections are a thing of the past, thanks to the introduction of an oral vaccine.
[ترجمه ترگمان]تزریق حصبه عبارت است از گذشته، به خاطر معرفی واکسن خوراکی
[ترجمه گوگل]تزریق دردناک خفیف، از طریق معرفی یک واکسن خوراکی، گذشته از گذشته است

5. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!

6. They still get cases of typhoid there.
[ترجمه ترگمان] اونا هنوز پرونده های \"حصبه\" رو دارن
[ترجمه گوگل]آنها هنوز به بیماری های خفیف مبتلا هستند

7. A sudden attack of typhoid cut him off in the prime of his life.
[ترجمه ترگمان]حمله ناگهانی حصبه او را در اوج زندگیش قطع کرد
[ترجمه گوگل]حمله ناگهانی تیفوئید او را در اولین عمر خود از بین برد

8. I had a bad reaction after my typhoid injection.
[ترجمه ترگمان] بعد از تزریق حصبه من یه عکس العمل بدی داشتم
[ترجمه گوگل]بعد از تزریق خفیف من یک واکنش بد داشتم

9. He took down with typhoid fever.
[ترجمه ترگمان]تب حصبه گرفت
[ترجمه گوگل]او با تب تیفو زد

10. An outbreak of typhoid followed.
[ترجمه ترگمان] بیماری \"حصبه\" رو از بین برد
[ترجمه گوگل]شیوع تیفوئید دنبال شد

11. Have you had your typhoid and cholera shots?
[ترجمه ترگمان]تو واکسن حصبه و cholera را خوردی؟
[ترجمه گوگل]آیا عکس های خفیف و وحشی دارید؟

12. People are dying in their thousands from typhoid, cold and starvation.
[ترجمه ترگمان]مردم از حصبه، سرما و گرسنگی می میرند
[ترجمه گوگل]مردم هزاران نفر را از خفگی، سرد و گرسنگی می میرند

13. Typhoid fever sneaks in when sanitation fails.
[ترجمه ترگمان]تب حصبه در زمانی که بهداشت با شکست مواجه شود، یواشکی بیرون می آید
[ترجمه گوگل]وقتی فاضلاب ناکام می ماند، تب تیفوئی دود می کند

14. Rajam's death from typhoid in 1939 was the most shattering blow of Narayan's life.
[ترجمه ترگمان]مرگ Rajam از حصبه در سال ۱۹۳۹ مهم ترین ضربه زندگی of بود
[ترجمه گوگل]مرگ ناگهانی راجیم از تیفوئید در سال 1939، شدید ترین ضربه زندگی نارایان بود

15. Early colonists ravaged native populations with syphilis and typhoid.
[ترجمه ترگمان]مهاجران اولیه، جمعیت های بومی را مبتلا به سیفیلیس و تیفویید را از بین بردند
[ترجمه گوگل]استعمارگران زودگذر جمعیت بومی با سیفیلیس و تیفو را ویران می کنند


کلمات دیگر: