روانشناسى : پالوده
filtered
روانشناسى : پالوده
انگلیسی به انگلیسی
• strained, having impurities removed
جملات نمونه
1. music filtered through the curtains and into the room
موسیقی از ورای پرده ها به داخل اتاق می آمد.
2. news of the german's retreat filtered through the labor camp
خبر عقب نشینی آلمان ها در سر تا سر اردوگاه کار اجباری رخنه کرد.
کلمات دیگر: