کلمه جو
صفحه اصلی

be at the bottom of


اصل و منشا بودن

انگلیسی به انگلیسی

• undertake, take the initiative, be at the basis of, be at the foundation of; be at the worst possible position

جملات نمونه

1. Truth lies [is] at the bottom of a well.
[ترجمه ترگمان]حقیقت [ ] در اعماق چاهی است
[ترجمه گوگل]حقیقت دروغ است [در] پایین یک چاه است

2. He is at the bottom of the class.
[ترجمه ترگمان]او در ته کلاس است
[ترجمه گوگل]او در پایین کلاس است

3. The telephone is at the bottom of the stairs.
[ترجمه ترگمان]تلفن پایین پله ها است
[ترجمه گوگل]تلفن در پایین پله ها است

4. Who is at the bottom of all this trouble?
[ترجمه ترگمان]کی ته این همه دردسر افتاده؟
[ترجمه گوگل]چه کسی در پایین این همه مشکل قرار دارد؟

5. I found the keys - they were at the bottom of my handbag.
[ترجمه ترگمان]کلیدها را پیدا کردم - آن ها در ته کیف دستی من بودند
[ترجمه گوگل]کلید ها را پیدا کردم - آنها در انتهای کیف دستی من بودند

6. The green book is at the bottom of the pile and the red one is on top.
[ترجمه ترگمان]کتاب سبز در ته دسته قرار دارد و قسمت قرمز بالای آن قرار دارد
[ترجمه گوگل]کتاب سبز در پایین شمع قرار دارد و قرمز در بالای آن است

7. Nobody wants to be at the bottom of the pecking order .
[ترجمه ترگمان] هیچ کس نمی خواد نوک نوک نوک پا باشه
[ترجمه گوگل]هیچ کس نمی خواهد که در پایین نظم قرار گیرد

8. The book I want is at the bottom of the pile.
[ترجمه ترگمان]کتابی که من می خواهم در ته دسته قرار دارد
[ترجمه گوگل]کتابی که میخواهم در پایین شمع است

9. The very poor are at the bottom of the heap.
[ترجمه ترگمان]very در ته این توده هستند
[ترجمه گوگل]بسیار ضعیف هستند در پایین پشته

10. Immigrants were at the bottom of the pile.
[ترجمه ترگمان]مهاجرها به پایین تپه رفته بودند
[ترجمه گوگل]مهاجران در پایین شمع بودند

11. Lack of money is at the bottom of many family problems.
[ترجمه ترگمان]کمبود پول در پایین بسیاری از مشکلات خانوادگی است
[ترجمه گوگل]فقدان پول در معرض بسیاری از مشکلات خانوادگی است

12. These workers are at the bottom of the economic heap.
[ترجمه ترگمان]این کارگران در پایین توده اقتصادی قرار دارند
[ترجمه گوگل]این کارگران در پایین پله اقتصادی قرار دارند

13. At first the new boy was at the bottom of the class but he soon pulled up.
[ترجمه ترگمان]ابتدا پسر تازه رسیده در ته کلاس بود اما به زودی از جایش بلند شد
[ترجمه گوگل]در ابتدا پسر جدید در انتهای کلاس بود اما به زودی کشیده شد

14. Often I find that anger and resentment are at the bottom of the problem.
[ترجمه ترگمان]اغلب متوجه می شوم که خشم و رنجش در اعماق این مشکل قرار دارند
[ترجمه گوگل]اغلب من میبینم که خشم و ناراحتی در انتهای مشکل قرار دارند

15. The Giants are at the bottom of the league.
[ترجمه ترگمان]تیم Giants هم در پایین لیگ است
[ترجمه گوگل]غول ها در پایین لیگ هستند


کلمات دیگر: