بطورفریبنده
enchantingly
بطورفریبنده
انگلیسی به فارسی
enchantingly
انگلیسی به انگلیسی
• charmingly, captivatingly; bewitchingly, entrancingly
جملات نمونه
1. This enchantingly dotty building has recently been restored and is now on the market.
[ترجمه ترگمان]این ساختمان enchantingly اخیرا بازسازی شده است و اکنون در حال حاضر در بازار است
[ترجمه گوگل]این ساختمان مات و مبهوت کننده به تازگی بازسازی شده است و اکنون در بازار است
[ترجمه گوگل]این ساختمان مات و مبهوت کننده به تازگی بازسازی شده است و اکنون در بازار است
2. The scenery here is enchantingly beautiful.
[ترجمه ترگمان] منظره ای که اینجا هست، فریبنده ست
[ترجمه گوگل]مناظر در اینجا بسیار جذاب است
[ترجمه گوگل]مناظر در اینجا بسیار جذاب است
3. Such passages alternate enchantingly with lists of plants and precise descriptions of new species.
[ترجمه ترگمان]این مسیرهای جایگزین با لیست گیاهان و توصیفات دقیق از گونه های جدید هستند
[ترجمه گوگل]چنین عباراتی به دلخواه با لیست گیاهان و توصیف دقیق گونه های جدید جایگزین می شوند
[ترجمه گوگل]چنین عباراتی به دلخواه با لیست گیاهان و توصیف دقیق گونه های جدید جایگزین می شوند
4. She wore a short skirt that swayed enchantingly as she walked.
[ترجمه ترگمان]دامن کوتاهی به تن داشت که چنان فریبنده و فریبنده بود که به راه خود ادامه می داد
[ترجمه گوگل]او یک دامن کوتاه داشت که در حالیکه راه می رفت فریاد زد:
[ترجمه گوگل]او یک دامن کوتاه داشت که در حالیکه راه می رفت فریاد زد:
5. To Octavius she is an enchantingly beautiful woman, in whose presence the whole world becomes transfigured.
[ترجمه ترگمان]اوکتاویوس یک زن زیبا و زیبا است که در حضور او همه جهان تغییر شکل می یابد
[ترجمه گوگل]اوتوایوس او یک زن زیبای زیبایی است که در آن حضور تمام جهان دوباره تبدیل می شود
[ترجمه گوگل]اوتوایوس او یک زن زیبای زیبایی است که در آن حضور تمام جهان دوباره تبدیل می شود
6. Very soon, in came an enchantingly handsome young man.
[ترجمه ترگمان]به زودی، مرد جوان جذابی آمد
[ترجمه گوگل]خیلی زود، در یک مرد جوانی پر زرق و برق ظاهر شد
[ترجمه گوگل]خیلی زود، در یک مرد جوانی پر زرق و برق ظاهر شد
7. That lady sings enchantingly.
[ترجمه ترگمان]آن خانم فریبنده می خواند
[ترجمه گوگل]این بانوی آواز خوبه
[ترجمه گوگل]این بانوی آواز خوبه
8. Her rosy lips babbled enchantingly.
[ترجمه ترگمان]لبان سرخش فریبنده بودند
[ترجمه گوگل]لب های تلخی او به طرز شگفت انگیزی آویزان شد
[ترجمه گوگل]لب های تلخی او به طرز شگفت انگیزی آویزان شد
کلمات دیگر: