1. He's very snappish when he arrives at work in the morning.
[ترجمه ترگمان]صبح که سر کار به سرکار می آید خیلی عصبانی است
[ترجمه گوگل]او در هنگام صبح به محل کار میرود
2. Well?' said my sister, in her snappish way. 'What are you staring at? Is the house a-fire?'
[ترجمه ترگمان]خوب؟ خواهرم با لحن snappish گفت: به چی زل زدی؟ خونه آتیش گرفته؟
[ترجمه گوگل]خوب؟' خواهر من، در راه شیرین او گفت 'به چه زل زدی؟ آیا خانه آتش است؟
3. A whole nation of belligerent, snappish people ?
[ترجمه ترگمان]یک ملت پر از خلق و خوی حیوانی است؟
[ترجمه گوگل]کل ملت جنگجویان، مردم مشتاق است؟
4. No matter how snappish you are, don't forget the tune.
[ترجمه ترگمان]مهم نیست چقدر عصبانی هستی، این آهنگ را فراموش نکن
[ترجمه گوگل]مهم نیست که چقدر خرج کنید، لحن را فراموش نکن
5. Don't be so snappish.
[ترجمه ترگمان]انقدر عصبانی نباش
[ترجمه گوگل]نباشید
6. "That is beautiful, Tony," Momma said, no longer sounding at all snappish.
[ترجمه ترگمان]مامان گفت: \" این خیلی زیباست، تونی، دیگر خشمگین به نظر نمی رسید
[ترجمه گوگل]ماما گفت: 'این زیبا است، تونی، دیگر صدای همه چیز را نمی شنود
7. I said his heaven would be only half alive; and he said mine would be drunk: I said I should fall asleep in his; and he said he could not breathe in mine, and began to grow very snappish.
[ترجمه ترگمان]من گفتم که بهشت او فقط نیمی زنده است؛ و او گفت که من باید در او بخوابم، و او گفت که من باید در او بخوابم و او گفت که نمی تواند در اتاق من نفس بکشد و خیلی عصبانی به نظر برسد
[ترجمه گوگل]من گفتم که بهشت او تنها نصف زنده است؛ و او گفت که معدن مست می شود و من گفتم که او باید در خواب بماند؛ و او گفت که او نمیتواند در من نفس بکشد و شروع به رشد کند
8. But it is years ago, and I dare say they have both grown stout and snappish since that time.
[ترجمه ترگمان]اما سال ها پیش است و من جرات می کنم بگویم که از آن زمان هر دوی آن ها چاق و عصبانی شده اند
[ترجمه گوگل]اما سالها پیش بود، و من جرات می گفتم که از آن زمان تا کنون رشد و تحریک شده اند
9. Home for Rumpole was a mansion flat off Gloucester Road, where he lived in a state of miserable, snappish fidelity to Hilda, "She Who Must be Obeyed".
[ترجمه ترگمان]خانه for خانه ای ویلایی در خیابان Gloucester بود که در آن او با وفاداری به هیلدا، که در آن زندگی می کرد، زندگی می کرد
[ترجمه گوگل]خانه ای برای روپولل یک آپارتمان عمیق از جاده Gloucester بود، جایی که او در حالت وفاداری مضحک و مبهوت کننده به هیلدا زندگی می کرد، 'او که باید مراقب باشد'