1. immediate constituency
سازه ی پیاپی
2. ultimate constituency
سازه ی نهایی
3. there were ten thousand voters in the constituency
حوزه ی انتخاباتی دارای ده هزار رای دهنده بود.
4. The constituency I live in is a safe Labour seat.
[ترجمه ترگمان]حوزه انتخاباتی که من در آن زندگی می کنم یک صندلی امن کارگر است
[ترجمه گوگل]حوزه ای که در آن زندگی می کنم یک صندلی ایمن کار می باشد
5. Unemployment is high in her constituency.
[ترجمه ترگمان]نرخ بیکاری در حوزه انتخاباتی اش زیاد است
[ترجمه گوگل]بیکاری در حوزه انتخابیه اش بالاست
6. He represents the Essex constituency of Epping Forest.
[ترجمه ترگمان]او نماینده حوزه انتخاباتی Essex جنگل Epping است
[ترجمه گوگل]او نماینده حوزه Essex Epping Forest است
7. Our constituency covers the city's poorest areas.
[ترجمه ترگمان]حوزه انتخاباتی ما فقیرترین مناطق شهر را پوشش می دهد
[ترجمه گوگل]حوزه انتخابیه ما مناطق فقیرترین شهر را پوشش می دهد
8. He owns a house in his Darlington constituency.
[ترجمه ترگمان]اون یه خونه تو حوزه انتخاباتی his داره
[ترجمه گوگل]او خانه ای را در حوزه انتخابی خود دارد
9. He represents a constituency in the north of England.
[ترجمه ترگمان]او نماینده یک حوزه انتخاباتی در شمال انگلستان است
[ترجمه گوگل]او نماینده حوزه ای در شمال انگلیس است
10. The marginal Tory constituency was held by 2200 votes in 199
[ترجمه ترگمان]حوزه انتخابی حزب محافظه کار توسط ۲۲۰۰ رای در ۱۹۹ رای برگزار شد
[ترجمه گوگل]حوزه حاشیه ای Tory توسط 2200 رای در 199 برگزار شد
11. Big business is his most important constituency.
[ترجمه ترگمان]تجارت بزرگ مهم ترین حوزه انتخاباتی اش است
[ترجمه گوگل]کسب و کار بزرگ مهمترین حوزه انتخابیه خود است
12. Mr Jones has a natural constituency among steel workers.
[ترجمه ترگمان]آقای جونز یک حوزه طبیعی در میان کارگران فولاد دارد
[ترجمه گوگل]آقای جونز در میان کارگران فولاد یک حوزه طبیعی دارد
13. These people are Labour's natural constituency.
[ترجمه ترگمان]این افراد حوزه طبیعی حزب کارگر هستند
[ترجمه گوگل]این افراد حوزه های طبیعی کارگری هستند
14. He was deselected by his local constituency party because he didn't support the Prime Minister.
[ترجمه ترگمان]او به دلیل اینکه از نخست وزیر حمایت نکرده بود، توسط حزب حوزه انتخابیه خود اخراج شده بود
[ترجمه گوگل]او توسط حزب حاکم محلی خود انتخاب شده بود زیرا او از نخست وزیر حمایت نمی کرد
15. She was elected to a rural constituency.
[ترجمه ترگمان]او برای یک حوزه روستایی انتخاب شد
[ترجمه گوگل]او به یک حوزه انتخاباتی روستایی انتخاب شد