1. a risky trip
مسافرت پرمخاطره
2. Buying a second-hand car can be a risky business.
[ترجمه ترگمان]خرید اتومبیل دست دوم می تواند یک کسب وکار خطرناک باشد
[ترجمه گوگل]خرید یک ماشین دست دوم می تواند یک کسب و کار خطرناک باشد
3. Doctors say it's too risky to try and operate.
[ترجمه ترگمان]پزشکان می گویند که امتحان کردن و اجرا کردن بسیار خطرناک است
[ترجمه گوگل]پزشکان می گویند این بسیار خطرناک است که سعی کنید و کار کنید
4. It all sounds decidedly risky to me.
[ترجمه ترگمان]به نظر من که همه چیز برای من خطرناک است
[ترجمه گوگل]همه اینها برای من کاملا خطرناک است
5. Starting a new business can be a risky undertaking.
[ترجمه ترگمان]شروع یک کسب وکار جدید می تواند یک کار ریسک ریسک باشد
[ترجمه گوگل]شروع یک کسب و کار جدید می تواند یک اقدام خطرآفرین باشد
6. The banks made too many risky loans which now can't be repaid, and they speculated in property whose value has now dropped.
[ترجمه ترگمان]این بانک ها وام های ریسک دار بسیاری را ایجاد کردند که اکنون نمی توانند بازپرداخت شوند، و آن ها به اموال خود که اکنون ارزش آن ها کاهش یافته است، فکر کردند
[ترجمه گوگل]بانک ها وامهای خطرناک زیادی را به حساب می آورند که در حال حاضر نمی توانند پرداخت شوند، و آنها در اموالی که ارزش آن اکنون کاهش یافته است، پیش بینی می شود
7. It's far too risky to generalize from one set of results.
[ترجمه ترگمان]تعمیم از یک مجموعه نتایج بسیار خطرناک است
[ترجمه گوگل]از یک مجموعه ای از نتایج به طور کلی خطرناک است
8. He is well aware how risky this investment is.
[ترجمه ترگمان]او به خوبی آگاه است که این سرمایه گذاری چقدر خطرناک است
[ترجمه گوگل]او به خوبی می داند که این سرمایه گذاری خطرناک است
9. Her financial adviser warned her against such a risky investment.
[ترجمه ترگمان]مشاور مالی او به او در برابر چنین سرمایه گذاری پرمخاطره هشدار داد
[ترجمه گوگل]مشاور مالی او در برابر چنین سرمایه گذاری خطرناک هشدار داد
10. Buying a secondhand car is a risky business .
[ترجمه ترگمان]خریدن ماشین دست دوم کار خطرناکی است
[ترجمه گوگل]خرید یک ماشین دوم یک تجارت خطرناک است
11. Horse breeding is indeed a risky enterprise.
[ترجمه ترگمان]پرورش اسب در واقع یک شرکت ریسک دار است
[ترجمه گوگل]پرورش اسب در واقع یک شرکت خطرناک است
12. It's risky, but you can get alcohol under the counter.
[ترجمه ترگمان]خطرناک است، اما شما می توانید در زیر پیشخوان به الکل برسید
[ترجمه گوگل]این خطرناک است، اما شما می توانید زیر شمارنده الکل دریافت کنید
13. It's risky to buy a car without some good advice.
[ترجمه ترگمان]خرید اتومبیل بدون توصیه خوب ممکن است
[ترجمه گوگل]این خطرناک است که یک ماشین بدون مشاوره خوب بخرید
14. It may be risky but we will chance it anyhow.
[ترجمه ترگمان]ممکنه خطرناک باشه ولی به هر حال امکانش هست
[ترجمه گوگل]ممکن است خطرناک باشد، اما به هر حال ما این فرصت را داریم