• of or pertaining to gynecology, of or pertaining to the branch of medicine which deals with the diseases and health maintenance of the female reproductive system
gynecologic
انگلیسی به انگلیسی
جملات نمونه
1. Certification in medical oncology and gynecologic oncology first offered.
[ترجمه ترگمان]گواهی در زمینه تومورشناسی پزشکی و oncology gynecologic که ابتدا ارائه شد
[ترجمه گوگل]صدور گواهینامه در انکولوژی پزشکی و انکولوژی زنان در ابتدا ارائه شد
[ترجمه گوگل]صدور گواهینامه در انکولوژی پزشکی و انکولوژی زنان در ابتدا ارائه شد
2. The diagnosis of both by western medicine gynecologic examination were cervix Naboth cyst.
[ترجمه ترگمان]تشخیص هر دو با معاینه داروهای غربی کیست گردنه Naboth است
[ترجمه گوگل]تشخیص هر دو توسط معاینات پزشکی زنان غرب پزشکی کیست نابوت سرویکس بود
[ترجمه گوگل]تشخیص هر دو توسط معاینات پزشکی زنان غرب پزشکی کیست نابوت سرویکس بود
3. The American Cancer Society and the Society of Gynecologic Oncologists also were involved.
[ترجمه ترگمان]انجمن سرطان آمریکا و انجمن of oncologists نیز در این مراسم شرکت داشتند
[ترجمه گوگل]انجمن سرطان آمریکا و انجمن انکولوژیست های زنان و زایمان نیز درگیر شدند
[ترجمه گوگل]انجمن سرطان آمریکا و انجمن انکولوژیست های زنان و زایمان نیز درگیر شدند
4. It is a common abdomen the gynecologic department without emergency treatment, it will be very dangerous.
[ترجمه ترگمان]این یک بخش عمومی از بخش gynecologic بدون درمان اورژانسی است، بسیار خطرناک خواهد بود
[ترجمه گوگل]این شکم معمولی بخش زنان و زایمان بدون درمان اضطراری است، بسیار خطرناک خواهد بود
[ترجمه گوگل]این شکم معمولی بخش زنان و زایمان بدون درمان اضطراری است، بسیار خطرناک خواهد بود
5. Objective Observation of gynecologic laparoscopic surgery after general anesthesia butorphanol for continuous intravenous analgesic effect.
[ترجمه ترگمان]مشاهده عینی عمل جراحی gynecologic پس از بی هوشی عمومی برای اثر درد مصرف مداوم درون وریدی انجام می شود
[ترجمه گوگل]هدف بررسی جراحی لاپاروسکوپی زنان جراحی پس از بوتاکسان عمومی بوتروفانول برای اثر ضد درد مکرر داخل وریدی
[ترجمه گوگل]هدف بررسی جراحی لاپاروسکوپی زنان جراحی پس از بوتاکسان عمومی بوتروفانول برای اثر ضد درد مکرر داخل وریدی
6. Application of TBS diagnosis in gynecologic screening is important.
[ترجمه ترگمان]کاربرد تشخیص TBS در غربالگری gynecologic مهم است
[ترجمه گوگل]استفاده از تشخیص TBS در غربالگری زنان مهم است
[ترجمه گوگل]استفاده از تشخیص TBS در غربالگری زنان مهم است
7. The American Cancer Society and the Society of Gynecologic Oncologists [ on Collagists ] also were involved.
[ترجمه ترگمان]انجمن سرطان آمریکا و جامعه of oncologists نیز در این مراسم شرکت داشتند
[ترجمه گوگل]انجمن سرطان آمریکا و انجمن انکولوژیست های زنان و زایمان [در Collagists] نیز درگیر شدند
[ترجمه گوگل]انجمن سرطان آمریکا و انجمن انکولوژیست های زنان و زایمان [در Collagists] نیز درگیر شدند
8. Chronic pelvic pain a common gynecologic complaint, sometimes without any obvious etiology.
[ترجمه ترگمان]درد لگن مزمن یک شکایت gynecologic شایع است، و گاهی اوقات بدون علت مشخصی وجود دارد
[ترجمه گوگل]درد مزمن لگن یک شکایت ژنتیک رایج است، گاهی اوقات بدون علت واضح
[ترجمه گوگل]درد مزمن لگن یک شکایت ژنتیک رایج است، گاهی اوقات بدون علت واضح
9. Abnormal vaginal bleeding can signal gynecologic conditions and other medical problems.
[ترجمه ترگمان]خونریزی غیرطبیعی واژینال می تواند شرایط gynecologic و مشکلات پزشکی دیگر را نشان دهد
[ترجمه گوگل]خونریزی غیرطبیعی واژینال می تواند شرایط ژنیکولوژیک و سایر مشکلات پزشکی را نشان دهد
[ترجمه گوگل]خونریزی غیرطبیعی واژینال می تواند شرایط ژنیکولوژیک و سایر مشکلات پزشکی را نشان دهد
10. The Gynecologic Cancer Foundation led the effort for agreement on common symptoms.
[ترجمه ترگمان]بنیاد سرطان gynecologic تلاش برای توافق بر سر نشانه های رایج را به عهده داشت
[ترجمه گوگل]بنیاد سرطان زنان و زایمان تلاش برای توافق بر روی علائم رایج را به دنبال داشت
[ترجمه گوگل]بنیاد سرطان زنان و زایمان تلاش برای توافق بر روی علائم رایج را به دنبال داشت
11. Gynecologic follow-up project is the determination of blood and urine of human chorionic gonadotropin and some other endocrine Nethersole.
[ترجمه ترگمان]پروژه پی گیری gynecologic، تعیین خون و ادرار انسان chorionic و برخی غدد درون ریز دیگر است
[ترجمه گوگل]پروژه پیگیری زایمان تعیین میزان خون و ادرار گنادوتروپین کوریونی انسانی و برخی دیگر از Nethersol غدد درون ریز است
[ترجمه گوگل]پروژه پیگیری زایمان تعیین میزان خون و ادرار گنادوتروپین کوریونی انسانی و برخی دیگر از Nethersol غدد درون ریز است
12. Emmeniopathy is a common gynecologic disease of female students, and it has impacted their study and daily life. Menses health care education service is very necessary in college.
[ترجمه ترگمان]Emmeniopathy یک بیماری شایع و رایج در میان دانشجویان دختر است و بر مطالعه آن ها و زندگی روزمره تاثیر گذاشته است خدمات آموزش بهداشت و درمان menses در کالج بسیار ضروری است
[ترجمه گوگل]Emmeniopathy یک بیماری کلیوی زنان دانشجویی است و بر مطالعه و زندگی روزانه تأثیر گذاشته است خدمات مراقبت بهداشتی Menses در کالج بسیار ضروری است
[ترجمه گوگل]Emmeniopathy یک بیماری کلیوی زنان دانشجویی است و بر مطالعه و زندگی روزانه تأثیر گذاشته است خدمات مراقبت بهداشتی Menses در کالج بسیار ضروری است
13. Endocrine disorders are common gynecologic diseases, including dysfunctional uterine bleeding, dysmenorrhea, amenorrhea, PCOS and so on.
[ترجمه ترگمان]اختلالات هورمونی، بیماری های gynecologic شایع هستند، از جمله خونریزی ضعیف رحمی، dysmenorrhea، آمنوره (PCOS)و غیره
[ترجمه گوگل]اختلالات غدد درون ریز رایج بیماری های زنانگی هستند، از جمله خونریزی رحم ناکارآمد، دیسمنوره، آمنوره، PCOS و غیره
[ترجمه گوگل]اختلالات غدد درون ریز رایج بیماری های زنانگی هستند، از جمله خونریزی رحم ناکارآمد، دیسمنوره، آمنوره، PCOS و غیره
14. The Gynecologic Cancer Foundation led the effort for the agreement on common symptoms.
[ترجمه ترگمان]بنیاد سرطان gynecologic تلاش خود را برای توافق بر سر نشانه های رایج انجام داد
[ترجمه گوگل]بنیاد سرطان زایمان تلاش برای توافق بر روی علائم رایج را به دنبال داشت
[ترجمه گوگل]بنیاد سرطان زایمان تلاش برای توافق بر روی علائم رایج را به دنبال داشت
پیشنهاد کاربران
بیماری های زنان
کلمات دیگر: