تسلیم شدن، لنگ انداختن
say uncle
تسلیم شدن، لنگ انداختن
انگلیسی به انگلیسی
عبارت ( phrase )
• : تعریف: to yield; give up.
• مشابه: capitulate
• مشابه: capitulate
جملات نمونه
1. He refused to say uncle no matter how they threatened him.
[ترجمه علی اکبر] بگو غلط کردم
[ترجمه ترگمان]او از این که عمو جان او را تهدید کرده بود، خودداری کرد[ترجمه گوگل]او حاضر به گفتن عمو بدون توجه به چگونگی تهدید او
2. I will say uncle to you.
[ترجمه الهه عباسپور] بهت میگم غلط کردم
[ترجمه ترگمان]من به تو می گویم عمو جان[ترجمه گوگل]من دایی را برای شما می گویم
3. Say uncle, or I'll beat you up!
[ترجمه ناشناس] بگو غلط کردم یا من تو را کتک خواهم زد
[ترجمه fazika] بگو غلط کردم، یا میزنمت!
[ترجمه ترگمان]عمو جان، یا من تو را کتک خواهم زد![ترجمه گوگل]بگو بیا، من یا شما را ضرب و شتم!
4. I refused to say uncle no matter how they threatened me.
[ترجمه fazika] مهم نبود که چقدر مرا تهدید کردند من از گفتن غلط کردم سر باز زدم
[ترجمه ترگمان]از گفتن اینکه چطور مرا تهدید کردند، خودداری کردم[ترجمه گوگل]من از گفتن عموی بدون توجه به چگونگی تهدید من
5. I think I have heard you say uncle is an attorney in Meryton.
[ترجمه ترگمان]فکر می کنم شنیده ام شما گفتید که عمویتان یک وکیل است
[ترجمه گوگل]من فکر می کنم شنیده ام که شما می گوئید عموی یک وکیل در Meryton است
[ترجمه گوگل]من فکر می کنم شنیده ام که شما می گوئید عموی یک وکیل در Meryton است
6. I say uncle will. I have no other relatives.
[ترجمه ترگمان]من می گم عمو می ره من قوم و خویش دیگری ندارم
[ترجمه گوگل]می گویم عمو می خواهد من دیگر بستگان ندارم
[ترجمه گوگل]می گویم عمو می خواهد من دیگر بستگان ندارم
7. Then the young boy had discovered on that male body had the knife to say uncle we spoke incorrectly should toward turn left. . .
[ترجمه ترگمان]بعد پسر جوان فهمیده بود که بدن مرد چاقو را دارد که بگوید عمو ما اشتباه کرده ایم و باید به سمت چپ حرکت کنیم …
[ترجمه گوگل]سپس پسر جوان بر روی آن مرد مرد کشف کرد که چاقو برای گفتن دایی که ما به اشتباه صحبت کردیم باید به سمت چپ برگردیم
[ترجمه گوگل]سپس پسر جوان بر روی آن مرد مرد کشف کرد که چاقو برای گفتن دایی که ما به اشتباه صحبت کردیم باید به سمت چپ برگردیم
8. They ganged up on him in the schoolyard making it him say uncle.
[ترجمه ترگمان]اونا تو حیاط مدرسه به اون حمله کردن که باعث شد عمو جان بگه
[ترجمه گوگل]آنها در خانه ی مدرسه ی او را زدند و او را عمو گفتند
[ترجمه گوگل]آنها در خانه ی مدرسه ی او را زدند و او را عمو گفتند
پیشنهاد کاربران
بگو غلط کردم
" Say " i ate shit and I'm regretful, bitch
کلمات دیگر: