1. Conveyancing is a reactionary adversarial system-and in the main it stinks.
[ترجمه ترگمان]Conveyancing یک سیستم adversarial ارتجاعی است - و در اصلی آن بوی تعفن می دهد
[ترجمه گوگل]حمل و نقل یک سیستم دفاعی ارتجاعی است و در اصل آن را می سوزاند
2. Your solicitor's main job will be conveyancing - the legal transfer of ownership of your new home.
[ترجمه ترگمان]وظیفه اصلی مشاور شما conveyancing - انتقال قانونی مالکیت خانه جدید شما خواهد بود
[ترجمه گوگل]وظیفه اصلی وکیل شما، انتقال قانونی مالکیت خانه جدید شما خواهد بود
3. The whole process is called conveyancing.
[ترجمه ترگمان]کل این فرآیند conveyancing نامیده می شود
[ترجمه گوگل]کل فرایند انتقال نامیده می شود
4. Also new is the provision for a Conveyancing Ombudsman to investigate complaints against lenders doing conveyancing.
[ترجمه ترگمان]افزون بر آن، آماده سازی یک دادرس Conveyancing برای رسیدگی به شکایات علیه وام دهندگان انجام شده است
[ترجمه گوگل]همچنین برای تهیه یک بازرس قانونی برای بررسی شکایات علیه وام دهندگان که در حال انتقال هستند، جدید است
5. Conveyancing is an area of legal practice where there is traditionally some degree of co-operation between practitioners.
[ترجمه ترگمان]Conveyancing یک حوزه عملی قانونی است که در آن به طور سنتی درجه ای از هم کاری میان افراد حرفه ای وجود دارد
[ترجمه گوگل]حمل و نقل منطقه ای از عمل قانونی است که در آن به طور سنتی برخی از همکاری بین پزشکان وجود دارد
6. Recent figures for conveyancing are not available.
[ترجمه ترگمان]ارقام اخیر برای conveyancing موجود نیست
[ترجمه گوگل]ارقام اخیر برای تحویل در دسترس نیست
7. There is here a parallel with conveyancing.
[ترجمه ترگمان]اینجا یک خط موازی با conveyancing هست
[ترجمه گوگل]در اینجا یک موازی با انتقال وجود دارد
8. A conveyancing appeals tribunal will be set up to hear appeals against the decisions of the board.
[ترجمه ترگمان]دادگاه استیناف conveyancing برای رسیدگی به درخواست های هیات مدیره تشکیل خواهد شد
[ترجمه گوگل]یک دادگاه تجدید نظر بازرسی برای ایجاد شکایات علیه تصمیم هیئت مدیره ایجاد خواهد شد
9. Moving an otherwise redundant conveyancing secretary is not the answer, at least, not without paying proper attention to their training needs.
[ترجمه ترگمان]انتقال یک منشی conveyancing اضافی دیگر پاسخ نیست، حداقل نه بدون توجه به نیازهای آموزشی آن ها
[ترجمه گوگل]دست کم یک مأمور بازنشستگی غیرقابل تحمل، پاسخی نیست، حداقل بدون توجه به نیازهای آموزشی خود
10. But in the course of the conveyancing, it emerges that planning permission was not obtained.
[ترجمه ترگمان]اما در دوره the، مشخص شد که مجوز برنامه ریزی به دست نیامده است
[ترجمه گوگل]اما در حین انتقال، به نظر می رسد که مجوز برنامه ریزی به دست نیامده است
11. Conveyancing, divorce, probate and criminal matters concerning adults were all in this category.
[ترجمه ترگمان]Conveyancing، طلاق، probate و امور کیفری مربوط به بزرگسالان در این رده قرار دارند
[ترجمه گوگل]تحویل، طلاق، پرونده و مسائل جنایی در مورد بزرگسالان همه در این دسته بودند
12. Conveyancing and a Solicitor's Services Numerous people are involved in the moving process.
[ترجمه ترگمان]Conveyancing و یک وکیل مدافع، افراد بیشماری در روند حرکت دست دارند
[ترجمه گوگل]تحویل و خدمات وکالت دهندگان تعداد زیادی افراد در فرآیند در حال حرکت هستند
13. As in unregistered conveyancing, it would avoid argument if this is specifically mentioned in any court order.
[ترجمه ترگمان]به مانند in ثبت نشده، اگر این موضوع به طور خاص در هر حکم دادگاه ذکر شود، از بحث اجتناب خواهد کرد
[ترجمه گوگل]همانطور که در تجدید ثبت نام نشده است، اگر از این امر به طور خاص در هر حکم دادگاه ذکر شده باشد، از استدلال جلوگیری می کند
14. Preliminary enquiries and additional enquiries Under the traditional system of conveyancing, the preliminary enquiry form remains in use.
[ترجمه ترگمان]تحقیقات مقدماتی و تحقیقات بیشتر در مورد سیستم سنتی of، فرم پرس و جوی اولیه همچنان مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]سوالات پیشین و سوالات اضافی در سیستم سنتی انتقال، فرم تحقیق اولیه در حال استفاده است