کلمه جو
صفحه اصلی

transliteration


معنی : نویسه گردانی، حرف به حرف نویسی
معانی دیگر : نقل عین تلفظ کلمه یا عبارتی اززبانی بزبان دیگر

انگلیسی به فارسی

نویسه گردانی، نقل عین تلفظ کلمه یا عبارتی اززبانی بزبان دیگر


حرف به حرف نویسی


ترجمه، نویسه گردانی، حرف به حرف نویسی


انگلیسی به انگلیسی

• writing that is in the characters of another alphabet

مترادف و متضاد

نویسه گردانی (اسم)
transliteration

حرف به حرف نویسی (اسم)
transliteration

جملات نمونه

1. Old farmer king holds honor ( transliteration ) namely among them one of.
[ترجمه ترگمان]پادشاه پیر کشاورزی افتخار (transliteration)را دارد که در بین آن ها یکی از آن ها است
[ترجمه گوگل]پادشاه قدیمی کشاورز، افتخار (Transliteration) دارد که یکی از آنها یکی از آنهاست

2. The methods include the following four categories: transliteration, translation, adjustment and paraphrase.
[ترجمه ترگمان]این روش ها شامل چهار دسته زیر هستند: transliteration، ترجمه، تنظیم و تفسیر
[ترجمه گوگل]این روش ها عبارتند از چهار ترتیب ترجمه، ترجمه، تنظیم و پاراگراف

3. A probabilistic model is used to get the transliteration information of Chinese-Vietnamese based on grapheme and the translation between Chinese and Vietnamese name is based on this information.
[ترجمه ترگمان]یک مدل احتمالاتی برای بدست آوردن اطلاعات transliteration از زبان چینی - ویتنامی مبتنی بر grapheme و ترجمه بین نام چینی و ویتنامی براساس این اطلاعات استفاده می شود
[ترجمه گوگل]یک مدل احتمالی برای دریافت اطلاعات ترجمه شده از چینی ویتنامی بر اساس گرافم استفاده می شود و ترجمه بین نام چینی و ویتنامی بر اساس این اطلاعات است

4. However, a unitary standard of transliteration leads to much confusion in actual communication.
[ترجمه ترگمان]با این حال، یک استاندارد واحد از transliteration منجر به سردرگمی زیادی در ارتباطات واقعی می شود
[ترجمه گوگل]با این حال، یک استاندارد واحد ترجمه، منجر به سردرگمی زیادی در ارتباطات واقعی می شود

5. Mark the process of translation, transliteration is a means not to be ignored, with strong universal.
[ترجمه ترگمان]در فرآیند ترجمه، transliteration ابزاری است که نباید نادیده گرفته شود، با جهانی قوی
[ترجمه گوگل]علامت گذاری فرآیند ترجمه، ترجمه به معنای نادیده گرفتن آن نیست، با جهانی قوی

6. "Bu Tala" is the sound transliteration of ancient Indian Sanskrit, meaning "the holy land of Buddhism".
[ترجمه ترگمان]\"Tala صدایی است از سانسکریت هند باستان که به معنای\" سرزمین مقدس بودا \" است
[ترجمه گوگل]'Bu Tala' صدای تلوزیون سانسکریت هند باستان است، یعنی 'سرزمین مقدس بودیسم'

7. At present, homophonic transliteration has become a fashion in the translation of trademarks.
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر، homophonic transliteration تبدیل به یک مد در ترجمه علائم تجاری شده است
[ترجمه گوگل]در حال حاضر، ترجمۀ هموفونیک در ترجمه علامت های تجاری تغییر یافته است

8. The main classes that support transliteration capabilities are Transliterator and Normalizer.
[ترجمه ترگمان]کلاس های اصلی که از قابلیت های transliteration پشتیبانی می کنند عبارتند از: Transliterator و Normalizer
[ترجمه گوگل]کلاس های اصلی که قابلیت های ترجمه را پشتیبانی می کنند عبارتند از: Transliterator و Normalizer

9. As a result of the cultural difference, the transliteration definitely will bring the misregistration.
[ترجمه ترگمان]در نتیجه تفاوت فرهنگی، transliteration قطعا the را خواهد آورد
[ترجمه گوگل]به عنوان یک نتیجه از تفاوت فرهنگی، ترجمه به وضوح ثبت نام را ثبت خواهد کرد

10. Literal translation, free translation, and transliteration are the main approaches for name translation.
[ترجمه ترگمان]ترجمه ترجمه، ترجمه آزاد و transliteration رویکردهای اصلی ترجمه نام هستند
[ترجمه گوگل]ترجمه ی معنایی، ترجمه آزاد و ترجمۀ، روش های اصلی ترجمه ی نام است

11. Carnation, is a transliteration of the name of carnation for Caryophyllaceae perennial herbaceous perennial flowers.
[ترجمه ترگمان]carnation، a از نام میخک برای گل های دائمی و herbaceous جاودانه است
[ترجمه گوگل]کروکودیل، یک نام مستعار نام مستعار برای گیاهان چند ساله گیاهان چند ساله Caryophyllaceae است

12. It is not necessary that the meaningful transliteration a loanword of semantic transliteration.
[ترجمه ترگمان]لازم به ذکر است که معنی دار بودن معنی دار بودن معنایی transliteration معنایی دارد
[ترجمه گوگل]لازم نیست ترجمه ی معنی داری از واژه ی ترجمه ی معنایی باشد

13. These translations were difficult to come by, except those by transliteration.
[ترجمه ترگمان]ترجمه این ترجمه ها، به استثنای those، دشوار بود
[ترجمه گوگل]این ترجمه ها دشوار بود، مگر آنکه به ترتیب ترجمه شود

14. The decree by the Jakarta suburb of a town Tanggelang ( Transliteration ) proposed and drafted.
[ترجمه ترگمان]این حکم توسط حومه شهر جاکارتا در شهر Tanggelang (Transliteration)پیشنهاد و پیش نویس شده است
[ترجمه گوگل]فرمان حومه جاکارتا Tanggelang شهر (Transliteration) پیشنهاد و تهیه شده است

15. Normalizer: This class provides functions to normalize the output of transliteration function into a composed or decomposed form.
[ترجمه ترگمان]Normalizer: این کلاس توابع را برای نرمال کردن خروجی تابع transliteration به یک فرم مرکب یا تجزیه تحلیل می کند
[ترجمه گوگل]Normalizer این کلاس توابع را برای عادی کردن خروجی تابع پخش را به صورت متشکل یا تجزیه می کند

پیشنهاد کاربران

آوانویسی

حرف نوشت

حرف نگاری

transliteration ( زبان‏شناسی )
واژه مصوب: نویسه گردانی
تعریف: تبدیل صورت های نوشتاری از یک نظام خطی به یک نظام خطی دیگر


کلمات دیگر: